از من بپرسید (پست ثابت)



آدرس کانال تلگرام:

Mamoolii

--

دوستایی که در مورد کار و زندگی تو آلمان سوال دارید، لطفا سوالتونو به صورت کامنت عمومی تو همین پست و یا به صورت ایمیل (mamooli_persianblog@yahoo.com) بپرسید.

دقت کنید که:

1- کامنت های خصوصی امکان جواب دهی ندارن.

2- استفاده از گزینه ی "تماس با من" هم امکان جواب دهی نداره.

3- سوالاتونو ترجیحا شماره بزنین.

4- دقیق بپرسید (نپرسین آلمان خوبه یا نه، من بیام یا نه و ... .)

5- سوالات شخصی راجع به من هم نپرسید.

--

به لطف یکی از دوستان، یه فایلی از سوال و جواب هایی که شده تو وبلاگ قبلی به صورت فایل ورد موجوده که من همین جا براتون میذارمش. البته اگه سوال ها خیلی قدیمی بود، دوباره بپرسین. ممکنه اون زمان اطلاعات من ناقص بوده باشه.

نظرات 700 + ارسال نظر
AE یکشنبه 13 اسفند 1402 ساعت 22:04

سلام امیدوارم حالتون خوب باشه:)

شرمنده یه سوال داشتم ازتون درباره سال‌نو

من علاقه مند بودم برای همکارام تو روز آخر کاری قبل از نوروز ان‌شاءالله یه چیزی ببرم که باهم مثلا تو حین کار بخوریم ولی هر چی فکر می‌کنم چیز مناسب به ذهنم نمی‌رسه که این یه چیزی چی باشه:) گفتم ببینم شما پیشنهادی، ایده‌ای یا تجربه ای دارید؟!
نظر بنده خدا این بود که شاید برلینا + قهوه ایده خوبی باشه مخصوصا که شروع شیفت‌مون نه صبحه، ولی من ته قلبم میگه این دیگه خیلی آلمانی طوره برای نوروز برای همین گفتم نظر شمارم بپرسم ، شاید ازین طریق ایده بهتری به دست اومد.
من سالهای قبل معمولا یه باکس شکلات درست میکردم میذاشتم تو اتاق استراحت ولی الان تیم اینقدر بزرگه که نمیشه این ایده رو پیاده کرد مخصوصا برای یه دانشجوی فقیری مثل من برای همین میخواستم یه طوری به همکارای مستقیمم خلاصه کنم

پیشاپیش از راهنمایی تون ممنونم :)
ان شاءالله که شروع هفته خوبی داشته باشید

سلام،
وای شرمنده. من اصلا یادم رفته بود که شما سوال پرسیده بودین و باید جواب بدم.
حالا من خیلی هم آدم ایده داریم که از من می پرسین .
خب، چرا یه شیرینی ساده ی ایرانی درست نمی کنین؟ مثلا یه چیزی در حد شیرینی کشمشی که نه قالب زدن بخواد، نه چیز خاصی داشته باشه. باز همونم یه ورژن بدون کشمش بزنین که آلمانی ها نگن ما کشمش توشو دوست نداشتیم . من امتحان کرده ام. بدون کشمشش هم بد نمیشه .
شیرینی توت هم خیلی ساده است درست کردنش و خیلی هم کوچولوئه هر دونه اش، زیاد مواد اولیه نمی خواد. ولی خب من شخصا مزه شو دوست ندارم.
کیک یزدی هم از این نظر که به مافین آلمانی ها نزدیکه و برای خوردن تو صبح و کنار قهوه شاید گزینه ی بهتری باشه، شاید چیزی باشه که بتونین بهش فکر کنین.
یه ایده ی دیگه هم که من همین چند روز پیش داشتم با همسر راجع بهش حرف می زدم و قرار شد یه بار امتحان کنیم، این بود که من یه زن عموی خیلی هنرمند دارم که کلا خوشگلی و تزئین غذا و شیرینی و اینا براش خیلی مهمه. میومد شکلات تخته ای می خرید، آبش می کرد. با یه کمی خرت و پرت دیگه قاطی می کرد، مثلا مغز پسته یا گردو یا چیزای این مدلی. بعد اینا رو می ریخت توی قالب های یخ خوشگل. روشونم مثلا یه کمی پودر پسته ای، نارگیلی، چیزی می ریخت یا با نوک چاقو طرح میداد. میذاشت توی فریزر (یا شایدم یخچال، ولی فکر کنم فریزر). نتیجه اش خیلی خیلی قشنگ و بامزه بود. هم کوچیک و مینیاتوری و بسیار هنرمندانه بود، طوری که همه ازش می پرسیدن اینا رو دیگه چطوری درست کردی؟! هم طعماش چیزی بود که راحت تو بازار پیدا نمی کردی، هم زحمت خاصی نکشیده بود.
به نظرم اینم یه بار امتحان کنین، شاید بد نباشه. ولی خب ایرانی نیست دیگه .
ولی هر چی درست کردین، بیاین به مام بگین، ببینیم آخرش چیکار کردین و چه بازخوردی گرفتین .
مجددا عذرخواهی می کنم که دیر جواب دادم. امیدوارم آخرین روز کاریتون قبل از عید هنوز نیومده باشه :).

فرهاد پنج‌شنبه 19 بهمن 1402 ساعت 12:21

خیلی ممنون از توضیحات دقیق و جامعتون. من بعد از فارغ‌التحصیلی از دکتری تو یک شرکت کوچیک مشغول شدم و الان تقریبا یک سال و چند ماهی میشه. دقیقا تجربه من مشابه با گفته های شماست. روابط صمیمی هست ولی خب پشت سر حرف زدن و خاله زنک بازی هم‌متاسفانه زیاد! حجم کار خیلی زیادی و گستره مسئولیت هایی که هر شخص داره هم زیاده، من حس میکنم الان چون هنوز نسبتا جوان هستم حوصله دارم و حتی لذت میبره ازین هه تنوع! ولی در دراز مدت فکر نمی‌کنم محیط ایده آلی باشه! از طرفی از نظر حقوق و مزایا هم‌وقتی با کسانی که تو شرکت های بزرگ هستن مقایسه میکنم واقعا در حد بیگاری هست! یعنی برای اون همه تخصصهای متنوعی که شخص باید داشته باشه واقعا ناچیز! با این اوصاف حقیقتا من دوباره رزومه ام رو آپدیت کردم و شروع کردم با اپلای کردن، ولی از طرفی یه ذره نگرانم که تصمیم درستی نباشه یا یه مقدار زود باشه و برای رزومه خوب نباشه. البته من تو زمینه تولید ماشین‌آلات تخصصی صنعتی فعال هستم و خب بازار کارش هم با رشته های مربوط با کامپیوتر خیلی متفاوت. ممنون میشم بتونم از نظر و مشورت با شما استفاده کنم.

سلام،
معمولش اینه که سه سال اینا بمونین توی یه شرکت و بعد عوض کنین. اگه زودتر عوض کنین، بعضی ها میگن زیاد خوب نیست و شرکت بعدی یه کمی سختشه که اعتماد کنه که شما اونجا می خواین بمونین.
ولی من خودم در حد همون یه سال و نیم و دو سال اینا کار عوض کردم و هیچ وقت هم کسی نگفت که خیلی زود عوض کردی و ما نمی تونیم بهت اعتماد کنیم.
فقط باید دلایل قانع کننده داشته باشین. مثلا، توی مصاحبه تون نگین که چون حقوقش کم بود دارم عوض می کنم. بگین مثلا الان تجربه ی یه شرکت کوچیک رو دارم و دوست دارم تجربه ی شرکت های بزرگتر رو هم به دست بیارم. تا الان روی حیطه های مختلفی کار کرده ام، ولی الان دوست دارم تخصصی تر و روی فلان حوزه کار کنم.
یه طوری نباشه که اگه ازتون پرسیدن چرا می خوای عوض کنی، بگین همین جوری یا من و من کنین که فکر کنن مثلا با رئیستون مشکلی دارین. می تونین خیلی صریح بعد از دلایلتون بگین که من توصیه نامه ی شرکت قبلی رو هم دارم و از شرکتتون هم یه توصیه نامه هم ازشون بگیرین که خیال شرکت بعدی راحت بشه که شما کارتون خوبه.
یه سال و چند ماه هم به نظرم خوبه برای جایی که کار کرده ین. این جوری نیست که بعد از شیش ماه نظرتون عوض شده باشه. نمی دونم ایران هستین یا جای دیگه. ولی مثلا تو آلمان یه سه ماه هم زمان اطلاع به کارفرما هست. یعنی شما هر وقت خبر بدین، تازه سه ماه بعدش می تونین فسخ کنین قرارداد رو. اگر مال شمام این طوری باشه، خب تا بخواین کارو پیدا کنین و مصاحبه برین و قرارداد فسخ کنین، میشه همون حدود دو سال که زمان معقولیه.

فرهاد شنبه 14 بهمن 1402 ساعت 23:24

سلام خانم معمولی عزیز، با توجه به اینکه شما تجربه کار در شرکت های کوچک و بزرگ در آلمان رو دارید، امکانش هست نظرتون رو در مورد مزایا و معایب هر کدوم بگید؟ چه تفاوت عمده ای هست بین شرکت های نهایتا ۵۰ نفره و شرکت‌های خیلی بزرگ؟ و آیا شما از تصمیمتان و رفتن به شرکت بزرگ راضی هستید؟ تشکر

علیک سلام،
راستش، در کل، همه چی شانسیه. نمیشه تعمیم داد. ممکنه یه نفر از یه شرکت کوچیک بره به شرکت بزرگ و راضی باشه یا برعکس. ولی من چیزی که به طور معمول وجود داره رو میگم.
شرکت بزرگ همیشه پول بیشتری میده. این ثابته. ولی چیزای دیگه ای که میگم گاهی اتفاق میفته و گاهی نه.
شرکت کوچیک چون تعداد توش کمتره، بیشتر مثل یه خانواده می مونه. روابط صمیمی تر و نزدیک تره. از طرفی سود کمتره، بنابراین حقوقا کمتره.
شرکت کوچیک، توش آدما باید مسئولیت های متنوع تری رو به عهده بگیرن. مثلا توی شرکت ما طراحی چطور کار کردن چت بت با یه تیمه، پیاده سازیش با یکی، UI با یکی، UX با یکی دیگه (که باز همینم گاهی میدیم به یه شرکت دیگه که انجام بده)، تحلیل آماری نتایجش با یکی، محاسبه ی هزینه هاش و درآمداش با یکی و ... . یعنی؛ برای یه کار خیلی ساده، ده تا تیم درگیرن. ولی توی استارتاپ یا شرکت کوچیک، همه ی این کارا رو، کلا، مثلا سه نفر یا پنج نفر دارن انجام میدن. بنابراین، هیچ کس نمی تونه خیلی تخصصی کار کنه. حتما باید تو قسمت های مختلفی تخصص داشته باشه یا کسب کنه. هر لحظه آدم باید آمادگی وارد شدن به یه حیطه ی جدیدو داشته باشه.
تو شرکت بزرگ ولی اتفاقا برعکس. نه تنها هر کسی تخصصی یه چیزی رو کار می کنه، بلکه اصلا حق دخالت کردن توی کار دیگرانو هم نداره. یعنی؛ شما به عنوان کسی که پیاده سازی چت بت رو داره، مثلا نهایتا می تونی در حد یه ایمیل دو خطی به بخش UX بگی که به نظرم اگه فلان قسمت چت بت یه کم تغییر کنه، بهتره. اونا هم اصلا ممکنه جواب ایمیل شما رو ندن. اما بیشتر از این شما تسلطی به کار نداری.
حالا اینکه توی چند حیطه کار کنین، ممکنه بر حسب نظر خودتون، مزیت یا عیب باشه. از این نظر خوبی حساب میشه که خب شما وارد چند بخش میشی و بعد می بینی که به فلان بخش علاقه ی بیشتری داری و سعی می کنی بیشتر واردش بشی. ولی از بخش های دیگه هم کلا جدا نمیشی.
ولی تو شرکت بزرگ، شما وقتی وارد یه حیطه ای میشی، اگه مثلا 5 سال توی اون شرکت بمونی، دیگه اگه بخوای هم نمی تونی بری توی بخش دیگه ای. چون تو این زمان علم و صنعت و اینا پیشرفت کرده توی همه ی حوزه ها و دیگه شما اصلا از پیشرفت علم توی سایر حوزه ها مطلع نیستی و دیگه به روز نمی تونی بمونی توی همه ی حیطه ها. در واقع، برای شرکت بزرگ، باید خیلی حواست جمع باشه و هر از گاهی سایت های کاریابی رو چک کنی که الان تو دنیا چه تخصصی بیشتر نیازه و یه جوری نشه که دیگه نتونی از اون شرکت بیای بیرون و اگه بیای بیرون دیگه برای اون تخصص کار نباشه.
دیگه اینکه شرکت های بزرگ دو دسته ان: شرکت هایی که کار رو برای خودشون انجام میدن و شرکت هایی که کار رو برای دیگران انجام میدن.
شرکت هایی که کار برای خودشونه، معمولا فشار کاریشون کمتره. شرکتی که برای دیگران کار می کنه، چون مشتریش (که معمولا یه شرکت دیگه اس) بهش فشار میاره، اونم مجبوره به کارمندش فشار وارد کنه که کار به موقع انجام بشه.
البته؛ شرکت های کوچیک هم ممکنه برای دیگران کار کنن ها. باید ببینین ذات شرکت چیه. مثلا، شرکتی که مشاوره باشه، چه کوچیک باشه، چه بزرگ، باید برای دیگران کار کنه. ولی شرکت های کوچیک استارتاپی که در واقع یه ایده ای دارن، برای خودشون کار می کنن بیشتر.
دیگه اینکه شرکت های بزرگ، معمولا علاوه بر حقوق، یه سری مزایا هم پرداخت می کنن. مثلا شرکت ها از سود هر سالشون یه چیزی به کارمنداشون میدن. زیاد نیست ولی خب بالاخره همون سالی پونصد یورو و هزار یورو هم کارمندا رو خوشحال می کنه. یا مثلا، هزینه ی رفت و آمد رو میدن، بسته به کارتون، ماشینو با قیمت مناسب تر بهتون اجاره میدن، یا بلیت چیزای مختلفی مثل استخر و سینما و این چیزا بهتون میدن با قیمت مناسب تر، یا اگه محصولی خودشون داشته باشن با قیمت ارزون تر به کارمنداشون میدن. ولی شرکت های کوچیک، اتفاقا برعکس، هزینه توشون بسیار مهمه و مدام دارن دو دو تا چهار تا می کنن که کجا میشه صرفه جویی کرد. مثلا؛ تو شرکت ما الان هر کسی دو تا موس داره، دو تا هدست داره، دو تا صفحه کلید داره که بتونه یکیشو بذاره تو شرکت و یکیشو تو خونه داشته باشه. مونیتورم که روی هر میزی توی شرکت هست. یعنی؛ ما بخوایم بریم شرکت، همه چیزو لازم نیست که با خودمون بکشیم ببریم.
ولی برعکسش، من توی شرکت کوچیک که بودم، لپ تاپمو هر روز باید می بردم و میاوردم اگه می خواستم یه کمی از خونه کار کنم. چون همونو داشتم فقط.
دیگه بهتون بگم که توی شرکت های بزرگ - حداقل تو آلمان- مهمه که شرکت کجایی باشه. شرکت هایی با فرهنگ آلمانی فشار کاریشون به مراتب کمتر از شرکت های آمریکایی و انگلیسیه. حتی من از یه نفرم یه بار شنیدم (که دقیق یادم نیست تو سامسونگ کار می کرد یا جای دیگه، ولی یه شرکت آسیایی بود) که اونم می گفت فشار کاریشون بیشتره.
تو شرکت آلمانی، شما وقتی میری مرخصی، هیچ کس کاری باهات نداره و اصلا ازت انتظار نمیره در دسترس باشی. ولی تو شرکت آمریکایی حتما باید در دسترس باشی و خب این خودش استرس زائه که شما مثلا بغل ساحل نشستی، یهو بهت زنگ می زنن میگن فلان مشکل به وجود اومده!
تو شرکت بزرگ، جا برای جا به جا شدن توی همون شرکت و پیشرفت کردن زیاده. میتونین اول برنامه نویس باشین، بعد بشین مدیر پروژه، بعد بشین مدیر تیم، بعد بشین مدیر بخش و الی آخر.
ولی تو شرکت های کوچیک خیلی این سلسله مراتب ها وجود نداره، و همون طور که گفتم، مثل یه خانواده این بیشتر. که خب این مزایا و معایبی داره دیگه.
تو شرکت های بزرگ، شما معمولا از وسط ماجرا وارد کار میشین و پروژه خیلی بزرگه و یه مقداری سخت تره فهمیدن این که پروژه چیه و شما قراره چیکار کنین. ولی تو شرکت کوچیک، معمولا پروژه ها کوچیک ترن و ساده تره فهمیدنش.
تو شرکت بزرگ، کارهای اداری دنگ و فنگش بیشتره. مثلا شما یه موس میخواین سفارش بدین، میگن برو تو سیستم فلان ثبت کن، بعد بررسی بشه و فلانی تایید کنه تا بالاخره بعد از یکی دو ماه یه موس به شما بدن! ولی تو شرکت کوچیک، شما به بغل دستیتون میگین موس من خراب شده، یه دونه موس از کشوی میزش میده به شما و قضیه تموم میشه!
--
الان دیگه چیزی به ذهنم نمی رسه از تفاوتاشون. اما من در کل، به نظرم کار کردن توی شرکت بزرگ خیلی بهتر از شرکت کوچیکه. شرکت کوچیک در صورتی خوبه که شرکت مال خودتون باشه یا اونو یه پل ببینین که کم کم بخواین برین توی شرکت های بزرگتر کار کنین بعدا. اما اینکه آدم بخواد مثلا بیست سال توی یه استارتاپی بمونه که مال خودش نیست، من اینو اصلا توصیه نمی کنم.
--
اگر در مورد چیزی سوال داشتین، بپرسین. شاید چیزی رو توضیح نداده باشم یا خوب توضیح نداده باشم :).

۰۰۰ یکشنبه 10 دی 1402 ساعت 23:36

سلام ببخشید می خواستم بدونم که نحوه اموزش در کلاس ها چگونه است چون برای من نحوه اموزش مهم است و چون شما تجربه تحصیل در اروپا را دارید ازتون سوال می کنم. شنیدم اموزش در کشور های اروپایی شامل lecture و seminar و workshopو tutorial می خواستم ببینم آیا واقعا همین هاست ؟ و اگر همین ها است میشه با جزئیات توضیح دهید مثلا lecture یا workshop یا tutorial و seminar چگونه است هر کدام با تفاوت هاشون توضیح دهید ؟ واینکه ایا هر student یک استاد به خصوص برای خود انتخاب می کند که همه تحقیقات و مقاله ها …همه با کمک آن شخص است؟میشه مثال هایی از خودتون از نحوه اموزش در دانشگاه خودتون در اروپا بزنید .تفاوتش با دانشگاه های ایران چیه ؟ فشار و سختی در دانشگاه های ایران بیشتر است یا اروپا؟چون تو فکر مهاجرت هستم این همه ازتون سوال پرسیدم .معذرت.

سلام،
من جواب قسمت های اول رو توی اون یکی کامنت دادم. فقط در مورد سوال آخر، فکر می کنم اگه از ابتدا توی آلمان شروع کنین، بهتره. وقتی از ارشد وارد سیستم آلمان میشین، به دلیل تفاوت سیلابس درسی - تا حدی- و نحوه ی تدریس و عدم ارتباط صنعت و علم توی ایران، متوجه تفاوتتون با کسایی که لیسانسشونم توی آلمان گرفته ان میشین. تو ایران تئوری بیشتره. اینجا بچه ها بهتر یاد می گیرن که چیزایی که می خونن، چطوری به کارشون میاد توی کار و چه استفاده ای باید ازش بکنن (البته؛ بازم نه کامل ها، ولی خب از ایران بهتره واقعا). ولی اگه از لیسانس اینجا باشین، خب شما هم با همین سیستم اینا پیش میرین دیگه.
اما در کل، نمیشه گفت درس خودن اینجا سخت تره یا آسون تر. هر دانشگاهی یه جوره. بعضی از دانشگاها خیلی سخت گیرن، بعضی از دانشگاها خیلی آسون گیرن. همون طور که توی ایران همین جوره. شما از کسی که توی ایران درس خونده نمی تونین بپرسین ایران سخت می گیرن یا آسون و جوابشو به همه ی دانشگاهای ایران تعمیم بدین. کسی که شریف می خونه، قطعا تجربه ی متفاوتی داره با کسی که دانشگاه آزاد یه شهر کوچیک می خونه.
ولی یه چیزی که خیلی مهمه اینجا و با ایران تفاوت داره اینه که اگه توی لیسانس توی آلمان، یکی از درس های اصلی رو سه بار بیفتین، دیگه اون رشته رو (دقیقا با همون عنوان) نمی تونین توی هیچ دانشگاهی توی آلمان بخونین و باید کلا رشته تون رو عوض کنین.
البته؛ در رو داره و این جوریه که اینجا رشته ها دقیقا کپی هم نیستن. مثلا ده تا جا اسمشون "مهندسی مکانیک" هست، پنج تا جا "مهندسی مکانیک و انرژی" و اگه شما توی اولی، یه درس رو سه بار بیفتین، می تونین برین توی یه دانشگاهی اسم رشته اش، دومیه باشه. اما خب به هر حال، باید حواستون باشه که تا بی نهایت وقت ندارین برای افتادن یه درس اصلی. بهتره حداقل درس های اصلی رو درست و حسابی بخونین، مخصوصا که بعد از دو بار افتادن، بار سوم امتحانش شفاهیه و فقط شمایین و استاد.

۹۸ چهارشنبه 6 دی 1402 ساعت 20:22

سلام ببخشید من چون تو فکر مهاجرت تحصیلی هستم می خواستم ازتون چند تا سوال از دانشگاه آلمان سوال کنم .برای من نحوه اموزش در دانشگاه بسیار مهم است چون درباره استرالیا زیاد شنیدم و واقعا فکر می کنم اموزش استرالیا عالی است.حالا می خواستم درباره آلمان هم بدانم .شنیدم به طور کلی اموزش در اروپا شامل lecture و seminar و workshop و tutorial می خواستم بدانم ایا همینطور است و اینکه اگر همین شکل است میشه هر کدام راجداگانه با جزئیات توضیح بدید .تفاوت هر یک از این ۴ تا با دیگری چیست ؟و میشه مثال هایی از نحوه اموزش در کلاس های خودتون بزنید تا بتونم بهتر این دو کشور را مقایسه کنم.
اینکه آیا هر دانشجویی در دانشگاه استادی به خصوص را انتخاب می کند و همه پژوهش ها و تحقیقات مقاله ها با کمک آن شخص است ؟
چه مقدار از زمان کلاس ها صرف تحقیق و مقاله نویسی میشه چه مقدار صرف تدریس ؟

سلام،
ببخشید که انقدر دیر جواب میدم.
در مورد دسته بندیش، دقیقا نمی تونم بگم این چهار تا رو حتما دارن و به همین شکلی که شما گفتین اسم داره. ولی خب کلیتش درسته. یه سری درس ها فقط تئورین، یه سری ها ورک شاپ های چند روزه ان، یه سری ها سمینارن. توتوریال رو نمی دونم منظورتون چیه.
برای درس های تئوری که خب مثل ایران می خونین و امتحان میدین.
درس های سمینار، معمولا باید خودتون یه پروژه ای انجام بدین و ارائه بدین. حالا بسته به رشته تون، ممکنه مثلا برنامه نویسی باشه یا چیز دیگه.
ورکشاپ ها معمولا کلاس های چند روزه ان. مثلا یه درس سه واحدی، فقط متشکل از دو روز پیاپی ورکشاپه که هر روزش مثلا هشت ساعت میرین آموزش می بینین و هم زمان بهتون سوال هم داده میشه و تو یک یا چند مرحله باید سوالا رو جواب بدین و پروژه رو انجام بدین تا نمره ی درس رو بگیرین. اکثر این ورکشاپ ها هم نتیجه شون فقط پاس یا افتادنه و نمره ی مثلا 0 تا 20 نداره.
من کلاس هایی که داشته ام بیشتر سمینار بوده. هر دانشجویی باید یک یا دو تا مقاله رو می خونده و ارائه میداده. گاهی مثلا مقاله ها طولانی تر بود، دو نفری ارائه می دادن. آخرش من امتحان جدا نمی گرفتم که برگه بدم و سوال جواب بدن. اما بعضی از بچه ها درس رو به صورت ماجول باید امتحان می دادن. یعنی؛ این طوری بود که یه چیزی تعریف میشد تحت عنوان ماجول. هر ماجول مثلا سه تا یا چهار تا درس بود. این درس ها به صورت اختیاری از بین یه سری درس انتخاب میشدن. یعنی، طرف باید مثلا از بین چهار تا درس یکیشو انتخاب می کرد. و این کار رو برای چهار تا درس می کرد (در کل، یعنی، مثلا از بین 16 تا درس، چهار تاشو پاس می کرد). بعد این چهار تا رو توی یه روز امتحان میداد. امتحانشم حضوری و شفاهی بود. هر چهار تا استاد می نشستیم، دانشجو هم میومد و هر کدوممون تقریبا حدود 15 تا 20 دقیقه ازش امتحان می گرفتیم و سوال می پرسیدیم. در نهایت، بر اساس عملکردش بهش می گفتیم پاس یا رد. ولی اگه یکی از درس ها رو می افتاد، کل ماجول رو افتاده بود. یعنی؛ این طوری نبود که بگین از یه درس هشت گرفته، از بقیه 20، پس در کل پاس میشه. اگه یکیو افتاده بود، تموم بود. اما خب توی اون دو سه ترمی که من درس دادم، هیچ وقت کسی نیفتاد. یکی دو نفر بودن که مرزی پاس کردن. ولی خب بازم پاس کردن.
ولی اینو بهتون بگم که دانشگاه با دانشگاه و رشته با رشته خیلی فرق دارن از نظر سیستمشون. همه ی دانشگاها یه جور نیستن.
در مورد استاد انتخاب کردن، برای ارشد، نه. هر دانشجویی یه استاد نداره. مثل ایران درس های مختلفی دارن با استادهای مختلفی. برای پایان نامه هم حتی خیلی ها میرن دانشگاهای دیگه یا حتی توی شرکت ها کار می کنن و یه استاد راهنمای رسمی از طرف دانشگاه دارن ولی زیاد با اون کار نمی کنن. اون فقط در حد نوشتن پایان نامه و خوندنش و اینا مسئولیت قبول می کنه. این جوری نیست که اون بگه چیکار کنین و ... .
برای پژوهش و مقاله و اینا هم که خب هر کسی با هر استادی که بخواد می تونه کار کنه. محدودیتی نداره.
در مورد زمان بندیش برای مقاله و اینا باید بگم که توی آلمان، مقاله نوشتن اهمیت چندانی نداره و این طوری نیست که هر دانشجوی ارشدی مقاله داشته باشه. این بستگی به دانشجو داره که دنبال چی باشه. اونایی که دنبال کار تو صنعتن، سعی می کنن کار دانشجویی یا کارآموزی بگیرن توی شرکت ها و در حین تحصیلشون یه کمی کار یاد بگیرن. اونایی که میخواد برن دکترا بخونن و تو آکادمی کارشونو ادامه بدن، سعی می کنن با استادا مقاله بدن. ولی از طرف استادا هیچ وقت اجباری گذاشته نمیشه که مثلا بچه ها بخوان برای یه درس یا سمینار مقاله بدن.
اگه جایی رو شفاف توضیح نداده ام، بگین.
اگر سوال دیگه ای هم دارین، بفرمایید.

سارا یکشنبه 26 آذر 1402 ساعت 15:12

سلام دوباره
ممنونم وقت گذاشتید و جواب دادید. فقط چرا شرمنده شما قرار نیست جواب همه سوال ها رو بدونید و اصلا وظیفه ای هم ندارید که جواب بدید. اینکه جواب میدید لطف میکنید بازم مرسی.

علیک سلام،
خواهش می کنم :). لطف دارین شما.

سارا جمعه 24 آذر 1402 ساعت 19:01

سلام
من میخوام تو حوزه امنیت شبکه کار کنم تو اروپا هستم. دانشگاه نمیخوام برم حداکثر در روز تا دو ساعت میتونم وقت برای یادگیری بذارم برای این کار دو سال وقت در نظر گرفتم. شما دوره ای می شناسید که انلاین باشه و اینکه با چه چیزی شروع کنم؟
ممنونم

سلام عزیزم،
شرمنده. من دوره ی خاصی در این زمینه نمیشناسم. اصلا تو تخصصم نیست متاسفانه. ولی Udemy و Coursera مطمئنا براش کلاس های آنلاین دارن. یودمی معمولا کلاس هاش ساده تر و قابل فهم تره و کلی هم کلاس رایگان داره همیشه.
مثلا من الان همین جوری سرچ کردم، این یکی به نظرم کلاس بدی نیومد:
https://www.udemy.com/course/certified-secure-netizen/
به نظرم، بستگی به پیش زمینه ی خودتون داره. اینکه آیا قبلا توی رشته ی کامپیوتر تحصیل کرده این یا نه و ... . امنیت شبکه چیزی نیست که راحت بشه بدون بک گراند کامپیوتری یادش گرفت. اگه پیش زمینه اش رو ندارین، اول اونا رو یاد بگیرین.

سپهر دوشنبه 15 آبان 1402 ساعت 21:19

سلام
امیدوارم حالتون خوب باشه و از راهنمایی‌هاتون تاکنون کمال تشکر رو دارم.
پرسشی برام پیش اومده که ممنون می‌شم پاسخ ارزشمند شما رو داشته باشم.
اگر بصورت دانشجویی و برای مقطع فوق‌لیسانس بیایم آلمان، چقدر احتمال پیدا کردن کار دانشجویی متناسب با رشته که ساعات معقولی داشته باشه وجود داره؟ چون مثل اینکه ۹۰۰ یورو در ماه هزینه خواهیم داشت که خب خیلیه.

سلام،
دوران دانشجویی ارشد راحت ترین دوران واسه کار کردنه. دانشجوهای لیسانس و دکترا معمولا ساعت کاریشون و کاراشون سنگین تره.
کار حتما پیدا میکنین اگه آلمانی بلد باشین. ولی کار مرتبط یه مقدار سخت تره و بستگی به رشته تون داره. مثلا کامپیوتری ها همیشه راحت تر میتونن کار مرتبط پیدا کنن. ولی خب بازم نشد نداره. ولی پیشنهاد من اینه که اول یه کاری پیدا کنین، بعد هر وقت کار مرتبط پیدا کردین، از این یکی بیاین بیرون.
اولش که میرسین آلمان، یه مقداری طول میکشه تا راه و چاه دستتون بیاد. اگه بخواین خودتونو محدود کنین به کار مرتبط پیدا کردن، یه کمی سخت میشه.

AE پنج‌شنبه 4 آبان 1402 ساعت 11:40

خیلی ممنونم از لطف تون که اینقدر سریع جواب دادید واقعا کلی تشکر :)
-----------

آقا این سایته چقدر سم بود فقط اون قسمت Siedlungspolitik und Islamisierung von Deutschland عه‌اش کلی خندیدم.
فک کنم بفهمن از عکسای تو سایتش یکی تونسته بفهمه بسته بندی‌های حلال چه شکلیه سایت رو ببندن همین امروز

بازم کلی ممنون ازتون ، روز خیلی خوبی داشته باشید

خواهش میکنم :).
:)). ما تهدیدو به فرصت تبدیل میکنیم :D.
خواهش میکنم. ممنونم. شمام همین طور :).

AE چهارشنبه 3 آبان 1402 ساعت 22:28

سلام!
امیدوارم حالتون بهتر باشه خانم معمولی،
ببخشید من یه سوال داشتم که یه کم عجیبه :) اگر درست یادم باشه یه بار تو وبلاگ شما خونده بودم که تو کافلند مرغ هایی که می‌فروشن حلال‌ان. این هنوزم همینه؟ یا دیگه نیست. آخه من هر چی میگردم تو رگال گوشت تو کافلند چیزی پیدا نمی‌کنم تو اینترنت هم جواب درست درمونی پیدا نکردم که اینا همه نوعش حلاله یا مدل خاصیه :) چون من سوپرمارکت ترکی که می‌رم قشنگ می‌بینم از بسته بندی های همین المان سینه مرغ و ناگتش رو میده ولی روش بزرگ زده حلال. ازینا من تو کافلند هر چی گشتم پیدا نکردم

تو رو خدا ببخشید یه دفعه‌ای وسط دغدغه‌های خودتون اومدم همچین سوالی می‌پرسم، خرید از مغازه‌های ترک‌ها ولی تاحدی از توان من خارج شده از بس ازمون دوره.

پیشاپیش ممنون از راهنمایی‌تون و با آرزوی بهترین ها

سلام،
ممنونم.
خواهش میکنم. این حرفا چیه؟ بپرسین هر وقت سوال داشتین.
ما الان شهرمون کافلند نداره ولی تا آخرین باری که ما ازش گوشت خریدیم، داشت. بعید میدونم حذفش کرده باشن. الان، اتفاقا برعکس، بقیه هم حلال میارن. اوایل که ما اومده بودیم، فقط کافلند چیزای حلال داشت. ولی من بعدها تو پنی هم دیدم. البته؛ مرغ نبود، ولی دونر و اینا بود. پریروزم من ادکا بودم، دیدم سوسیس و پیتزای حلال آورده. بعید میدونم کافلند ورش داشته باشه. ولی فقط یه مارکش بود. Wiesenhof همیشه حلال داره. فکر کنم مال کافلندم همین بود. معمولا گوشه ی گوشه میزنه حلال (همون جایی که ممکنه تا بشه و نبینین) یا پشتش،اون قسمتی که راجع به نحوه ی نگهداری و اینا مینویسن. اگه درست یادم باشه، رنگ بسته اش یا مارکش اینا سبز بود.
کافلند یه سری مرغ هایی داره که رنگ بسته اش نارنجی و قهوه ای و ایناس. اونا حلال نیست. و اینکه فقط مرغ حلال داره. غاز و بوقلمون و ایناش حلال نیست، حتی اگه همون مارک باشه.
این لینکو ببینین (متن خبرشم البته اگه خواستین، بخونین ):

https://www.pi-news.net/2012/03/wiesenhof-mcdonalds-zieht-die-notbremse/

توش نشون داده مارک حلالش کجاس.
حالا باز ما اگه آخر هفته گذرمون به شهر بغلی خورد، نگاه میکنم و بهتون میگم.

سپهر چهارشنبه 12 مهر 1402 ساعت 16:23

سلام
امیدوارم حالتون خوب باشه.
برای پذیرش گرفتن از دانشگاه‌ها، آیا ترجمه انگلیسی کنیم خوبه؟ و اینکه آیا تا مهر دادگستری کافیه یا اینکه باید مهر امور خارجه و آپوستیل هم داشته باشه؟
ممنون می‌شم راهنمایی کنید و لطفا ایمیلتون رو هم چک بفرمایید.

سلام،
قدیما که انگلیسی قابل قبول بود. ولی نمیدونم الان چقدر سخت می گیرن. در مورد مهرها هم بستگی به دانشگاهتون داره. اگه برای آلمان می خواین، ببینین دانشگاهتون با اونی اسیست کار می کنه یا نه. اگه با اونی اسیست بود، حتما صفحه ی خود اونی اسیست رو بخونین. طبق همون بفرستین، اونی اسیست سخت گیری های خودشو داره و قوانینش مشخصه. خیلی چونه زدنی نیست. ولی باز با دانشگاها میشه یه جوری کنار اومد.
ولی اینو بهتون بگم که اگر دانشگاهی بخواد سخت بگیره، معمولش اینه که شما نه تنها باید تمام مهرها رو داشته باشین، بلکه باید تاییدیه ی سفارت رو هم داشته باشین. چون دانشگاه آلمان که دسترسی به دادگستری ایران نداره که بخواد چیزیو استعلام کنه. دانشگاه، سفارت آلمان توی اون کشور (ایران) رو به رسمیت میشناسه و مدرک شما در صورتی توی آلمان از نظر قانونی به رسمیت شناخته میشه که مهر سفارت آلمان تو ایران رو داشته باشه. کارهای کشورا هم از طریق وزارت خارجه ها انجام میشه و برای اینکه بتونین مهر سفارت رو بگیرین، باید مهر وزارت خارجه رو هم داشته باشین. برای مهر وزارت خارجه هم باید مهر دادگستری رو داشته باشین.
ولی خب دانشگاه هایی هستن که این قدر سخت گیری نمی کنن و من حتی شنیده ام که بعضی وقتا طرف صرفا با مهر مترجم مدرکی رو فرستاده و دانشگاه هم قبول کرده.
بعضی ها هم در حد بررسی مدارک، اینا رو قبول می کنن ولی مثلا بعدا میگن برای ثبت نام باید مدرک تایید شده ی سفارت رو ارائه بدی.
--
ببخشید دیر شد. ایمیلتونم جواب دادم. اگر بازم سوالی بود، بپرسید.

آسمان چهارشنبه 29 شهریور 1402 ساعت 19:05

خیلی خیلی ممنونم عزیزم و واقعا معذرت میخوام نشد زودتر تشکر کنم مرسی برای همه ی نکته هایی که لطف کردی و با حوصله نوشتی در مورد دی درسته اشتباه از من بود.بازم ممنونم.

خواهش می کنم عزیزم. امیدوارم به دردت خورده باشه :).

آسمان جمعه 17 شهریور 1402 ساعت 07:54

سلام معمولی جان امیدوارم حالت خوب باشه

ببخشید عزیزم یه سوال داشتم. برای کسیکه ۶ سال پست داکه پیشنهاد E 13 خوبه یا E14. استاد میگه E13 پول بیشتری میده چون ۱۴ ممکنه d1 بزنن. من هیچی از آلمان نمی دونم میخواستم اگه ممکنه نظر شما رو بدونم. مرسی

سلام عزیزم،
ممنونم.
من d1 نمیدونم چیه. ولی ئی ۱۴ سطح کاریش بالاتر از ئی ۱۳ ه. ئی ۱۳ کارمند معمولیه، ئی ۱۴ گروپ لیدر و مدیرپروژه و اینا. ولی هر کدوم از اینا باز خودش بر حسب تعداد سال سابقه، حقوقش متفاوته. یعنی مثلا یه نفر توی سطح ۴ از ئی ۱۳، حقوقش بیشتر از سطح یک ئی ۱۴ هست.
حالا باید دید کجا ایشونو قراره بذارن و توی چه سطحی قرار بدن.
سطح ئی ۱۴ میشه مدیر پروژه و group leader و اینا. حالا من نمیدونم موقع سابقه حساب کردن، سابقه ی طرفو توی همین پوزیشن حساب میکنن یا نه. چون اگر این طور باشه، کسی که تازه گروپ لیدر شده باشه، میشه سطح یک و حقوقش از کسی که مثلا سطح ۵ ئی ۱۳ باشه کمتره. ولی اگه کل تعداد سال های کاری طرفو حساب کنن، خب ئی ۱۴ بهتر میشه چون ئی ۱۴ سطح پنج قطعا حقوقش از ئی ۱۳ سطح ۵ بالاتره.
یه چیزیم شما نپرسیدین ولی من میگم: کل مجموع پست داک و دکترای یه نفر تو آلمان، ده ساله تا جایی که میدونم (حالا اگه بچه دار شده باشه این وسط یه سال برای هر بچه اضافه میشه) و بعد از اون، طرف باید یه گروپ لیدری چیزی بشه. نمیتونه دوباره پست داک بشه. حالا نمیدونم در این زمینه، اون حقوق ئی ۱۴ داشتن بهش کمکی میکنه یا نه.

نیوشا یکشنبه 29 مرداد 1402 ساعت 00:38

خیلی ممنون واقعا از پیامتون:)

خواهش میکنم عزیزم. بازم اگه سوالی بود، بپرس حتما :).

نیوشا پنج‌شنبه 26 مرداد 1402 ساعت 13:41

سلام
امیدوارم که حالتون خوب باشه
من یکی از دوستام از من سوال پرسیده بود ولی نمیدونستم گفتم شاید شما اطلاعات بیشتری داشته باشید. پیشاپیش ممنون از وقتی که میذارید و پاسختون.
سوال دوستم اینه که با ۱. دیپلم ریاضی فیزیک از ایران چه طوری میشه برای پزشکی و دندانپزشکی آلمان اقدام کرد و پذیرش گرفت؟
۲. اصلا با دیپلم ریاصی فیزیک ایران و ۳۲ سال سن و گپ تحصیلی میشه پذیرش پزشکی و دندانپزشکی گرفت؟

سلام عزیزم،
ممنونم :).
۱. برای کالج اقدام کنه، بره کالج رشته های تجربی، معدل خوب کسب کنه. معدل کالجش مهمه برای پذیرش دانشگاهش.
۲. ویزا گرفتنش سخته؛ باید بتونه سفارت رو قانع کنه که قصدش تحصیله و ... . ولی برای خود دانشگاه سن اهمیت چندانی نداره.

سپهر جمعه 22 اردیبهشت 1402 ساعت 20:14

سلام،
خیلی ممنونم از ایمیلتون. من براتون یه ایمیل دیگه فرستادم. فرمودید اگر اینجا بهتون اطلاع بدم زودتر می‌بینید. خیلی ممنون می‌شم اگر لطف کنید و ملاحظه بفرمایید. پیشاپیش از طولانی بودن متن شرمنده‌ام .
با سپاس

سلام،
خواهش میکنم.
کار خوبی کردین اینجا پیام دادین.
جواب دادم بهتون.

نیوشا دوشنبه 8 اسفند 1401 ساعت 02:24

سلام
مرسی از راهنماییتون
خیلی ممنون

علیک سلام عزیزم،
خواهش میکنم.

نیوشا پنج‌شنبه 4 اسفند 1401 ساعت 13:46

سلام
ببخشید من یه سوال داشتم.
قراره برای من وسیله بیاد و راننده گفته باید جلوی خونه جای پارک باشه، من قانون پارک و جای پارک رو نمیدونم. سه تا ماشین دم خونه پارک هستن ولی خب من دقت نکردم اینا همیشه هستن یا نه! میخواستم بپرسم جلوی هر خونه فقط صاحبای اون ساختمون میتونن ماشینشون رو نگه دارن یا کسای دیگه هم میتونن؟ میخوام ببینم اون ماشینا یعنی مال همسایه هام هست یا نه؟ اگه مال همسایه هام باشه اوکیه ولی خب اگه برای افراد دیگه باشه نمیدونم باید چیکار کنم!! و چه طوری اون قسمت رو خالی نگه دارم برای روزی که ماشین میاد و وسایلم رو میاره!!

سلام عزیزم،
جلوی هر خونه ای، اگر بغل خیابونه، هر کسی می تونه پارک کنه. نمیشه مطمئن شد که کسی پارک نمی کنه.
ولی اونایی که اسباب کشی دارن، میرن به شهرداری میگن که ما فلان روز مثلا اسباب کشی داریم. اینجا نباید ماشین پارک بشه. بعد دو تا تابلوی توقف ممنوع می زنن جلوی در خونه شون که نوشته از تاریخ فلان تا فلان اینجا نباید ماشین پارک بشه.
حالا می تونین از همسایه ها بپرسین، ببینین ماشین مال کیه و اگر مال همسایه هاست، باهاشون هماهنگ کنین که اون ساعت اونجا نباشه.
ولی به نظر من، اگر خونه تون جای شلوغی از شهره، اتفاقا برعکس هماهنگ کنین. به همسایه هاتون بگین میشه شما فلان روز ماشینتونو اینجا بذارین و وقتی من اومدم گفتم، برش دارین؟
چون اگر غیر از این باشه، خب همسایه تون پارک نکنه، یه نفر دیگه که ببینه خالیه پارک می کنه.
ولی خب اگر هم رسمیش رو می خواین که همونه که گفتم عزیزم. باید به شهرداری بگی. فکر کنم این کار رو اردونگز امت انجام میده.
سرچ کن ordnungsamt umzug anmelden متوجه میشی منظور من چه مدل درخواست دادنیه.
یه مقداری هم هزینه داره البته. حالا به نظرم، یه زنگ بزن، بپرس ببین چه روشی رو خودشون پیشنهاد میکنن برای شرایط شما.

مهسا یکشنبه 23 بهمن 1401 ساعت 10:10

سلام‌عزیزم، یه سؤال دارم، ممنون میشم بتونی راهنماییم کنی. یادمه گفته بودی همسرت تغییری تو نامش تو آلمان داده بود، ما میخوایم موقع درخواست پاسپورت آلمانی تغییراتی تو ناممون بدیم. میتونی یه کم توضیح بدی در مورد روندش، و اینکه موقع رفت و آمد به ایران چطوری پیش میره با توجه به تفاوت نام تو مدارک ایرانی و آلمانی.
پیشاپیش صمیمانه تشکر میکنم از توضیحات مفیدت

سلام عزیزم،
منظورت موقع گرفتن ملیت آلمانیه دیگه؟ چون پاسپورت و ملیت دو تا چیز جدان. شما می تونین ملیت آلمانیتونو بگیرین ولی پاسپورتو بعدا بگیرین.
موقعی که شما درخواست ملیت آلمانی میدی، یه روز برات نامه میاد که شما می تونین تاییدیه اش (Urkunde) اش رو برین بگیرین. بعد این تاییدیه رو که میگیری، اونا خود به خود بهت کارت شناسایی آلمانی و پاسپورت "نمیدن". یعنی مثلا ما که رفتیم این تاییدیه رو گرفتیم، خانمه گفت حالا می تونین برین فلان اتاق، درخواست کارت شناسایی و پاسپورت بدین. و ما رفتیم اونجا و باز امضا کردیم و درخواست دادیم.
حالا شما اگر قصد دارین فامیلیتونو عوض کنین، فکر می کنم با اون تاییدیه می تونین اول درخواست تغییر نام بدین، هر وقت تاییدیه ی تغییر نامتون اومد، بعد یهو برین کارت شناسایی و پاسپورت با فامیلی جدید بدین.
البته؛ اگر هم بخواین، می تونین با همون اسم قبلیتون اول یه کارت شناسایی بگیرین (37 یورو قیمتش بود) ولی پاسپورت نگیرین. بعدا که فامیلیتون عوض شد، پاسپورت رو که گرون تره درخواست بدین. چون پاسپورت و کارت شناسایی هم از همدیگه جدان.
در مورد ایران، ما هنوز نرفته ایم با فامیلی جدید که دقیق بدونیم. ولی دوستامون که قبلا این کار رو کرده ان، کار خاصی نمی کنن برای ایران رفتن. کلا، شما برای ایران با پاسپورت ایرانیتون میرین و برمیگردین و پاسپورت آلمانی رو هم که باید مثل همیشه کنارش داشته باشین که نشون بدین توی آلمان اقامت معتبر دارین. تفاوت خاصی نداره فکر می کنم. آخه کارت های شناسایی هم عکس دار هستن.
حالا اگر دیرتون نمیشه، ما کمتر از یه ماه دیگه میریم ان شاءالله ایران، می تونم وقتی رسیدیم ایران بیام بهتون بگم چطوری بود.

مهسا چهارشنبه 19 بهمن 1401 ساعت 15:12 https://tbs.ir/hdwm-university/

سلام
یه دوره ه ای تبلیغش شده دوره ی مشترک MBA بیزنس اسکول دانشگاه ماینهام هست.با یه موسسه ای داخل ایرران
مشاودره ش میگفت که این مدرک در خارج از کشور معادل master هست و میشه حتی باهاش دکتری خوند
ولی وزرات علوم ایران قبولش نداره چون آنلاین هست و فقط به عنوان گواهی و سرتیفیکیت قبولش داره
میخواستم بدونم مدارک بیزنس اسکول که بهدنظرم بیشتر جنبه ی تجاری و کاربردی داره تا آکادمیک برای ادامه تحصیل معتبره؟
اگه توی ایران بخوان استعلام بگیرن در مورد صحت مدرک با دانشگاه مکاتبه میکنن درسته؟ نه اینکه بخوان نظر وزارت علوم رو بپرسن؟
من یه خورده گیج شدم
این دوره های mba آنلاین برای ارشد جای دیگه هست .سراغ دارین .شرایط پذیرشش سختتره؟ و شهریه ش از این دوره گرونتره؟(این میگه شهریه ش حدودا ۵۰۰۰ یورو میشه)
)آدرس دوره رو توی ادرس وبسایت گذاشتم)

سلام عزیزم،
الانو نمیدونم ولی قدیما که ایران هیچ دوره ی آنلاینی رو قبول نداشت.
برای ادامه ی تحصیل، اگه منظورتون تو آلمانه، ممکنه قانونا اعتبار داشته باشه ولی خب اینجا هم مثل ایران دانشگاه خوب و بد و درب و داغون داریم. یعنی وقتی مثلا شما برای دکترا اپلای می کنین، خیلی براشون فرق داره که شما ارشدتونو از دانشگاه مونیخ گرفته ین یا یه بیزینس اسکول پولی و شهریه دار.
در مورد ایران، فکر نمی کنم از دانشگاه استعلام بگیرن. احتمالا مثلا از یه جایی مثل وزارت علوم آلمان استعلام می گیرن که آیا شما این دانشگاه رو به رسمیت میشناسین یا نه.
من متاسفانه اصلا این دوره های آنلاین رو نمیشناسم. هیچ وقت دنبالش نبوده ام ولی یه سرچ ساده کردم دقیقا همین چیزی که خودتون گفته بودینو و این لینک اومد:
https://www.mygermanuniversity.com/subjects/online-mba
به نظرم، می تونین بشینین دونه دونه اش رو نگاه کنین.
در مورد شهریه اش هم، من نمی دونم چرا این مبلغ رو بهتون گفته ان. تو سایتش که زده هر ماه 690 یورو (من انگلیسیش رو چک کردم) که برای دو سال دوره ی ارشد میشه 24*690 که میشه بیشتر از 16 هزار یورو.
در هر صورت، به نظر من، حتی اگر اپلای هم خواستین بکنین و مشورت خواستین و سوالی داشتین، حتما مستقیم با خود دانشگاه مکاتبه کنین. خیلی به حرف کسایی که توی ایران بهتون میگن این جوریه و اون جوریه اعتماد نکنین.

پگاه شنبه 8 بهمن 1401 ساعت 15:33

چقدر خوب و مفصل گفتید، بنظرم همون صبح ها فقط امکانش هست. امیدوارم کمی خواب شبش بهتر بشه و به مامانش کمک کنه تا این دوره رو تموم کنم. من خوشبختانه بخش کلاس و امتحان رو گذروندم و فقط از مونده. ممنونم. خوبی های جهان پیش روتون باشه

منم امیدوارم زودتر این دوره براتون به خوبی و خوشی طی بشه و باهاش خاطره های خوب داشته باشین :).
خیلی خوبه که حداقل کلاس و اینا ندارین. ان شاءالله که راحت تموم بشه براتون.
مرسی عزیزم از دعای خوبت. امیدوارم برای شمام همیشه زندگی پر از خوبی و مهربونی باشه.

پگاه سه‌شنبه 4 بهمن 1401 ساعت 00:41

سلام، خانم معمولی عزیز چه سخاوتمندانه پاسخ داده اید. سوال من به آلمان ربطی نداره، من در ایران دانشجوی دکتری مهندسی هستم و بچه دار شدم. شما چطور بابچه از تز دکتری تون دفاع کردیذ؟ چطور زمان برای پیشبرد کارهاتون ایجاد کردید؟

سلام عزیزم،
به نام خدا، با بدبختی .
با بچه درس خوندن واقعا سخته. من سال 2015 آخرین مقاله ام رو دادم. تزمو فوریه ی 2018 تحویل دادم . همین قدر دیر. واسه همین، فکر نکنم راهکاری بتونم بدم بهتون راستش.
البته؛ خب من همزمان کار هم می کردم و فکر می کنم بهتره بگم بیشتر ربط به کار داشت اینکه نمی رسیدم تزمو تموم کنم. چون واقعا روزی هشت ساعت نبودم و وقتی هم بودم دیگه واقعا بچه اون چند ساعت رو به من نیاز داشت.
کلا هر کسی سبک زندگیش یه جوره. اگه سبک زندگیتون جور نباشه با بچه داری و درس همزمان، واقعا کارتون سخت میشه. من چون مدلم اینه که صبحا زود بیدار بشم، خب می تونستم یه مقداری از کارامو وقتی بچه خواب بود انجام بدم. اما اگه نتونین 5 بیدار بشین و مثلا دلتون بخواد مثلا هشت و نه بیدار بشین و به کاراتونم برسین، واقعا سخت میشه.
اگر هم کسی هست که کمکتون کنه، به نظر من حتما ازشون بخواین که این کارو بکنه. مثلا کسی بیاد بچه تونو در حد دو ساعت ببره بیرون و شما هم طوری برنامه هاتونو بریزین که اون دو ساعت دقیقا زمانی باشه که شما برای درستون لازم دارین، نه اینکه طرف بچه رو که برد، شما هنوز بخواین غذا درست کنین.
بچه تون هم من نمی دونم چند وقتشه ولی اگه خیلی کوچیک باشه، هنوز میشه از زمانایی که خوابه استفاده کرد.
ولی اینم بهتون بگم که اگه تو ایران درس می خونین، کارتون خیلی سخت تر از ماست عزیزم. ما اینجا کلاس و این چیزا که نداشتیم، فقط یه تز بود و دیدارهای گاه به گاه با استاد. ولی تو ایران که کلاس و درس و امتحان هست، همه چیز خیلی سخت تر میشه.
امیدوارم خدا و اطرافیان بهتون کمک کنن که این دوره از زندگیتونو راحت سپری کنین.
و پیشنهاد آخرم اینکه بچه تونو خوب نگاش کنین، هر روز و هر بار یه جوری نگاش کنین، انگاری که اولین باریه که می بینیننش. ازش زیاد عکس بگیرین. روزای بچگی بچه ها تکرار نمیشه. یه روز به خودتون میاین، می بینین از بزرگ شدن بچه تون هیچی نفهمیدین، ازش لذت نبردین، سرتون همه اش به درس و کتاب و مشغله های دیگه بوده. بچه ها زود بزرگ میشن :).

AE شنبه 24 دی 1401 ساعت 15:14

خیلی ممنونم از راهنمایی تون :)

خواهش میکنم.
امیدوارم سرتون کلاه نره دیگه خلاصه ؛-).

AE جمعه 23 دی 1401 ساعت 19:00

سلام
امیدوارم حالتون خوب باشه :)

ببخشید من اینو درست متوجه شدم که برای گرفتن اینترنت خونه بعد از عضویت چند ماهه حق اشتراک گرون تر از ماه های اولیه میشه؟
در کل نکته‌ای هست که برای گرفتن اینترنت به نظرتون باید بهش توجه کرد؟
مثلا کدو سایت نگاه کنیم بهتره یا چطور شرکت ها رو با هم مقایسه کرد؟
من check24 رو می‌شناسم ، نمی‌دونم سایت بهتری هم هست یا نه :)

پیشاپیش از راهنمایی تون خیلی ممنونم :)

سلام،
ممنونم.
بله. معمولا این طوریه که اینترنت که می گیرین، یه هزینه ی اولیه داره که بسته به شرکت فرق داره. مثلا یکی سی یورو می گیره، یکی هشتاد یورو.
علاوه بر اون، هزینه ی مودم هست. قرارداد رو نگاه کنین که مودم رو که می فرستن، مجانیه یا نه. بعدش که تموم شد باید براشون پس بفرستین یا نه.
بعد ببینین قرارداد خودش چی نوشته. معمولا برای جلب مشتری، میگن مثلا ماهی 20 یورو. بعد که دقیقشو می خونین، نوشته قرارداد حداقل دو ساله که شش ماه اولش، ماهی 20 یورو میشه، از ماه هفتم به بعد 35 یورو.
با همون چک 24 می تونین مقایسه کنین. ولی تلفنی هم می تونین زنگ بزنین و از شرکت ها بپرسین. سایت هاشونو هم می تونین نگاه کنین. آپشن های تلفنی و اینترنتی متفاوتن. یعنی مثلا شما زنگ می زنین به تلکوم، میگین من تو سایتتون فلان آپشن رو دیده ام، می خوام اونو ببندم، بهتون میگه برو از همون اینترنت ببند. ما تلفنی نمی تونیم دقیقا همون آپشن رو بدیم. البته؛ ممکن هم هست بشه ها. بستگی به آپشن های اون زمان داره دیگه. برعکسشم هست. ممکنه زنگ بزنین، اون کارمندی که اونجاست، چیزایی رو بدونه که بتونه بهتون آپشن بهتری بده.
مثلا بعضی ها میگن اگه از یه شرکت دیگه به شرکت ما مهاجرت کرده باشی، یه تخفیفی بهت میدیم.
ضمنا، مطمئن بشین که خونه تون اون چیزی که انتخاب کرده ین رو ساپورت می کنه. اینکه کابلیه یا نه و ... رو چک کنین.
دیگه الان چیزی به ذهنم نمی رسه راستش.

نیوشا چهارشنبه 14 دی 1401 ساعت 23:49

کلی تشکر از توضیح کاملتون

خواهش میکنم :).

نیوشا چهارشنبه 14 دی 1401 ساعت 16:15

سلام
من یه سوال بانکی داشتم.
من رفتم توی یه بانک‌حساب باز کنم، کار مند بانک گفت میخوایی از این حساب برای سیو کردن استفاده کنی؟ اگه میخوایی برای سیو کردن استفاده کنی باید یه فرم دیگه هم بهت بدم...که من گفتم فعلا نه...میخواستم بپرسم این سیو کردن چه فایده ای داره؟ مثلا بعدا بهم وام میدن؟

سلام عزیزم،
دقیق نمیدونم اون فرم چی قراره بوده باشه ولی حساب پس انداز داریم و جاری. اینجا هم همین طوره. حسابی که برای پس انداز باشه یه سود خیلی خیلی کمی روش میاد ولی معمولا بابت داشتن حساب پس انداز باید پول بدی به بانک. ولی برای حساب جاریت، همین که حقوقت بیاد بهش کافیه و لازم نیست بابتش پول بدی. یعنی؛ اگه شما یه حساب جاری باز کنی که مثلا ماهی 1000 یورو بهش بیاد، بابت این حساب، لازم نیست ماهانه پول بدی. ولی اگر حسابی باز کنی که هیچی بهش نیاد، باید پول بدی بابتش.
برای وام گرفتن همین جوری یا مثلا برای ماشین، شما لازم نیست حتما فلان قدر پول توی حسابت باشه اینجا (یا حداقل من تا الان همچین چیزی ندیده ام). به اجازه ی اقامت شما نگاه می کنن و مدت زمانی که پس دادن وام طول می کشه و حقوق شما و خوش حسابی شما (شوفا) و امثالهم. اما ازتون انتظار ندارن مثلا ده هزار یورو داشته باشین حتما تا بهتون صد هزار یورو وام بدن.
البته؛ آپشن هایی هست برای پس اندازهای طولانی مدتی که بخواین ازش سود ببرین در دراز مدت. برای اونا سرچ کن Sparplan یا از بانک ها راجع به این آپشن هاشون بپرس. من خیلی در جریان نیستم که بدونم دقیقا چطوری کار می کنه اینا. ولی مثلا ما Bausparplan اش رو که برای خونه به درد می خوره راجع بهش پرس و جو کردیم، عملا به درد ما نمی خورد. یعنی اگر ما به جای وام گرفتن عادی، با این باو اشپار پلن ها می خواستیم خونه بخریم، فکر کنم بعد از 15 یا 20 سال می تونستیم بفروشیم؛ وگرنه ضرر می کردیم. ولی شرایطش برای کسی مطمئن بود که قصد فروش خونه رو نداره، خوب بود. برای اشپار پلن ها، واقعا باید شرایطت جور باشه با بانک و در نظر بگیری که مثلا تا کی اجازه نداری اون پول رو برداری یا اگه وسط پلن شما بگی من می خوام پولم رو از حسابم بکشم بیرون، چی میشه.
اما در کل، اگر نگران وام های عادی هستی، وام عادی رو همین طوری هم می تونی بگیری.

سوال جمعه 4 آذر 1401 ساعت 21:36

سلام خانم معمولی، ببخشید یه سوال داشتم. برای کسی که مدرک دکتری داره حقوق پایه شروع کار در صنعت تو چه رنجی هست معمولا توی ایالت های بزرگ مثل نوردراین وستفالن؟ برای رشته های مهندسی کامپیوتر و همچنین رشته های علوم پایه مثل شیمی. خیلی ممنون.

سلام،
راستش عدد نمی تونم بهتون بگم. چون واقعا متفاوته. بستگی به شرکت داره، سابقه ی اون فرد داره، میزان تخصصش و خیلی چیزای دیگه.
ممکنه یه نفر با 50 هزار یورو در سال شروع کنه، یکی با صد هزار یورو.
شما یه کاری که می تونین بکنین، اینه که توی سایت Kununu اسم یکی از شرکت هایی که حیطه ی کاریش به شما می خوره رو سرچ کنین؛ ببینین برای اون سمتی که مد نظر شماست، چه حقوقی میدن به طور متوسط.
ولی صرف داشتن مدرک دکتری نیست که مهمه، سواد شما مهمه و اون پوزیشنی که می گیرین. یه نفر ممکنه با داشتن مدرک دکتری برای پوزیشنی اپلای کنه که یه ارشد هم بتونه انجام بده، یکی ممکنه از اول برای شغل مدیریت پروژه درخواست بده. اینا با توجه به مسئولیت های متفاوتشون، حقوقاشونم فرق داره. در واقع، توی همون سایت Kununu هم شما بر حسب سمت ها می تونین شغل ها رو ببینین، نه رشته ای که طرف خونده. یعنی مثلا نوشته مدیر پروژه، مدیر منابع انسانی، کارمند دفتری، مدیر فروش و ... . توی هیچ کدوم از اینا مشخص نیست که طرف رشته اش چی بوده.
کلا هم هر چی شرکت بزرگتر باشه، حقوقش بالاتره. یعنی نباید این طوری فکر کنین که یه حقوق مشخصی برای شروع وجود داره. مثلا اگر شما به عنوان یه مهندس کامپیوتر بتونین توی یه استارتاپ با 50 هزار تا شروع کنین، همونو اگه با یه شرکت بزرگ شروع کنین، میشه 65 تا. یعنی صرف تجربه و سواد شما نیست که حقوقتون رو مشخص می کنه، جیب کارفرماتونم هست :).
شرکت های آمریکایی هم بیشتر پول میدن.
شما تو همون کونونو نگاه کنین، تا ببینین وقتی رفتین مصاحبه باید چقدر پیشنهاد بدین. دست بالا بگیرین و کم پیشنهاد ندین.

نکته سه‌شنبه 19 مهر 1401 ساعت 00:58

ممنونم لطف کردین
مسئول فنی همون داروسازه که توی داروخونه کار میکنه احتمالا آلمان متفاوته مرسی بابت زحمتتون و راهنمایی.

خواهش میکنم.
ئه، مرسی که گفتی. من نمیدونستم.
بازم خواهش میکنم :).

نکته دوشنبه 18 مهر 1401 ساعت 17:11

سلام .شما در مورد وضعیت کار داروسازان در آلمان اطلاعاتی دارین اینکه حقوقشون چقدره؟ و درسته که مسئول فنی بنا به سابقه کاریش حقوقش بیشتر میشه ؟ الان تو ایران شرکتهای مختلفی نیروی کار گروه پزشکی به آلمان اعزام میکنن و مدعی هستن المان نیاز به نیروی کار زیادی داره و میگن کافیه B2المانی داشته باشی خلاصه اگه کسیو میشناسین که بتونه راهنمایی کنه یا خودتون اطلاعاتی داشته باشین ممنون میشم

سلام عزیزم،
راستش، من متاسفانه اصلا در مورد این رشته اطلاعی ندارم و تو دور و بری هام هم کسیو نمیشناسم که این رشته رو خونده باشه.
ولی الان یه سرچ سرسری کردم، مثلا توی این لینک فکر می کنم خوب توضیح داده:
https://www.studycheck.de/studium/pharmazie

البته؛ برای اون لینک اول امیدوارم رشته رو درست پیدا کرده باشم . چون تو ایران هزار تا رشته ی داروسازی و داروشناسی و گیاهان دارویی و این چیزا بود. ولی فکر کنم این رشته معادل همون داروسازی ایران باشه.
تو همون لینک در مورد حقوقشون و این چیزا هم نوشته.
حقوق بر حسب سابقه بیشتر میشه به طور معمول.
اما اینکه شما نوشتین مسئول فنی رو نمی دونم منظورتون دقیقا چیه. چون داروساز کسیه که داروخونه رو مدیریت می کنه. من نمی دونم مسئول فنی ها توی ایران چی می خونن. ولی مطمئنا حقوقشون خیلی فرق داره با داروساز.
اما در مورد نیروی کار، کلا توی رشته های پزشکی و پرستاری و امثالهم آره، آلمان نیرو زیاد لازم داره. اما دکتر داروساز رو نمی دونم.
در مورد مدرک زبان، ب2 برای پذیرش مشروط کافیه ولی از اونجایی که هزینه ی کلاس رفتن تو ایران از آلمان کمتره، بهتره اگر کسی می تونه،تا س1 رو بخونه و بعد بیاد. اون ب2 یی که میگن، برای پذیرش مشروط کافیه. یعنی اون شرکت ها اول به شما میگن ب2 کافیه و براتون پذیرش هم میگیرن و شما باهاش میاین آلمان ولی بعد احتمالا اینجا باید یه مدرک بالاتری ارائه بدین تا بتونین واقعا برین سر کار.
بماند که ب2 واقعا برای فهم همه چیز و کار کردن توی آلمان کافی نیست. ب2 یه حد معقولیه برای شروع.
این لینک هم خوب بود:
https://www.academics.de/ratgeber/pharmazie-gehalt-pharmaindustrie
ولی اگه توش نگاه کنین، حقوق کسی که داروخونه داره با کسی که اونجا به عنوان اسیستنت کار می کنه متفاوته. یه حقوق هم برای بخش فنی نوشته که شاید این معادل اون مسئول فنی ای باشه که شما نوشته بودین. نمی دونم. ولی همچین کسی مطمئنا مدرکش داروسازی نیست دیگه.

رها دوشنبه 4 مهر 1401 ساعت 08:19

خیلی خیلی ممنونم ازت عزیزم. پیداش کردم. واقعا خیالم رو راحت کردی. ممنونتم.

خواهش می کنم عزیزم :).

رها شنبه 2 مهر 1401 ساعت 15:48

سلام عزیزم. ببخشید که وقتت رو میگیرم راستش یه مشکلی دارم که از هرکی پرسیدم نتونست کمکم کنه، چون شما اطلاعات کامپیوتر خیلی خوبه گفتم ازت بپرسم شاید بتونی راهنماییم کنی. من رمز ایمیل یاهو رو یادم رفته، الان ایمیلم روی گوشی و لپ تاپ بازه و مشکلی نیست ولی اگه هر موقع بسته بشه من رمز رو نمی‌دونم و شماره موبایل یا رمز ایمیلی هم که برای گرفتن رمز جدید هست ندارم. میخوام الان که ایمیل باز هست رمز رو تغییر بدم یا شماره موبایل بهش بدم ولی برای هر تغییری‌اول رمز قبلی رو میخواد که خب ندارم. به نظرت راه حلی هست که بتونم رمز رو تغییر بدم یا شماره موبایل بهش بدم توی تنظیمات، که هرزمان ایمیل بسته شد به مشکل نخورم؟ چون ایمیل کاریم هست و هر لحظه میترسم بسته بشه و بهش دسترسی نداشته باشم. بازم ببخشید وقتت رو گرفتم واقعا کسی دیگه به ذهنم نرسید که اطلاعاتش خوب باشه.

سلام عزیزم،
ببین؛ خب اگر پسوردت سیو هست روی کامپیوتر، از saved password همون مرورگری که داری استفاده می کنی، نگاه کن و پسوردتو ببین. برای هر مرورگری یه جاست این سیود پسورد. اگرنتونستی با سرچ پیدا کنی، بگو از کدوم مرورگر استفاده می کنی و چه ورژنی تا بهت بگم چطوری باید نگاه کنی.

نیوشا سه‌شنبه 11 مرداد 1401 ساعت 22:23

خیلی ممنون

خواهش میکنم عزیزم :).

نیوشا سه‌شنبه 11 مرداد 1401 ساعت 22:05

سلام
خوب هستید ببخشید یه سوال داشتم.
ایرلاینی یا سایتی هست که بشه بلیط هواپیما رزور کرد بدون پرداخت پول (سفر قطعی نیست)؟

سلام،
من نمی شناسم متاسفانه. من هر جا رو میشناسم پول رو همون جا برمیدارن.
اما اگه به آژانس زنگ بزنین، معمولا می تونین تا یه هفته ده روز پرواز رو رزرو کنین بدون اینکه پول پرداخت کنین. اما بیشتر از اون رو من نشنیده ام. یعنی مثل هتل ها نیستن که شما تازه چند روز به رفتن پولو پرداخت کنین.

ارغوان پنج‌شنبه 30 تیر 1401 ساعت 13:41

سلام دختر معمولی جان، ممنون از راهنماییهات. یه سوال داشتم راجع به سرمابه گذاری برای بچه ها در آلمان، یه چیزی که مثلا هر ماه یه پولی واریز کنیم بعد ۱۸ سال بچه یه سرمایه ای برای کار یا تحصیل داشته باشه، چنین چیزی هست اصلا؟

سلام عزیزم،
هست ولی اینکه مزیت اینکه برای بچه حساب باز کنی و توی یه حساب جدا برای خودت نباشه رو نمی دونم.
اما سرچ کنی sparen für kinder راحت برات میاره. مثلا این مال اشپارکاسه است:
https://www.sparkasse.de/themen/familie-und-geld/sparen-fuer-kind.html

مریم چهارشنبه 29 تیر 1401 ساعت 16:13

سلام معمولی خانم
امیدوارم خوب باشید.
من احتمالا سه ماه دیگه برای فرصت مطالعاتی بیام هامبورگ.هزینه های شش ماه فرصت بر عهده خودمه. ما یک خانواده سه نفره هستیم شامل من و همسر و پسرم 8 ماهه ام.
1- درباره متوسط ماهانه هزینه زندگی در هامبورگ می خواستم بدونم.
2- این که کجا میشه زندگی کرد در این مدت که برای ما با توجه به بچه کوچک مناسب باشه.
3- ما کلا گرمایی هستیم و اومدن ما با پاییز و زمستان مصادف میشه. لباس گرم چی همراهمون باشه؟
4- چقدر میتونیم از ایران وسیله بیاریم و به نظرت بهتره چی بیاریم؟

ممنونم از وقتی که می گذاری خانم

سلام عزیزم،
1- هامبورگ شهر گرونیه و باید ببینین خودتون چه سطح زندگی ای مدنظرتون هست و مثلا میخواین خونه تون چند متری باشه و کجای شهر باشه و تا دانشگاه چقدر فاصله داشته باشه و ... . برای قیمت خونه ها یه نگاه به سایت immobilienscout24.de بندازین چون قیمت ها خیلی متفاوته، من نمی تونم در موردش چیزی بگم.
ولی خودم فکر می کنم برای سه نفر در کل، ماهی حداقل 2000 یورو رو لازم دارین. ولی بسته به اینکه چه خونه ای بگیرین، ممکنه تا 3000 یورو هم لازم داشته باشین. چون مهم ترین بخش حقوق آدم برای اجاره میره. واسه همین مبلغ هزینه تون خیلی وابسته اس به اجاره ای که قراره بدین.
من توصیه می کنم خیلی سعی نکنین مرکز شهر باشین یا به دانشگاه نزدیک باشین. یه جایی که کانکشن خوبی داره انتخاب کنین؛ حتی اگه شد، خارج از هامبورگ خونه بگیرین. تو آلمان شهرها به هم نزدیکن. یعنی یه جاهایی هستن که اسما یه شهر دیگه ان، ولی تا هامبورگ مثلا دو تا ایستگاه قطار شهری فاصله دارن. این جور جاها معمولا خونه هاشون ارزون ترن ولی چون دسترسیشون خوبه، ارزششو داره که آدم اجاره ی کمتر بده.
2- از نظر امکانات اگه منظورتونه، تقریبا همه جا امکانات اولیه هست؛ یعنی مثلا دکتر اطفال و یه پارک بازی کوچیک و امکان خرید لباس و اینا. ولی خب اگر بخواین همه چی به بهترین حالت براتون باشه، باید به مرکز شهر نزدیک تر باشین. ولی خب همون طوری که برای مورد اول گفتم، زندگی تو مرکز شهر، اونم شهری مثل هامبورگ، خیلی گرونه. و من باشم، شخصا این کار رو نمی کنم.
3- لباس گرم با خودتون بیارین، علی الخصوص که اینجا الان مشکل گاز دارن با روسیه و بحث جیره بندی هست و افزایش قابل توجه قیمت گاز. هنوز زمستون نشده که بدونیم اوضاع چقدر قراره بد بشه، اما خبرهای خوبی نیست و از الان همه دارن میگن که باید برای لباس پوشیدن بیشتر توی زمستون و کمتر روشن کردن سیستم های گرمایش آماده باشیم.
به نظر من، لباس گرم برای توی خونه بیارین برای خودتون هر چقدر که می تونین. اما کاپشن رو - اگر هزینه اش براتون اکیه- از اینجا بخرین. کاپشن های ایران معمولا به درد هوای سرد اینجا نمی خوره و اون کاربری ای که بخواین رو نداره. یعنی کلی جا میگیره که بیارین، اما آخرش می بینین اینجا باید دوباره برین بخرین. اما بازم بستگی به خودتون داره. اگر مطمئنین که می تونین هوای سرد رو تحمل کنین و واقعا گرمایی هستین، شاید همون کاپشن های ایران براتون کافی باشه. ولی برای ما نبود.
4- وزنش بستگی به هواپیماییتون داره. اکثرا 23 کیلو هستن به ازای هر نفر. برای بچه تون باید ببینین قانون هواپیماییتون چی میگه.
23 کیلو زیاد نیست و بهتره بیشتر لباس بیارین. اگر دارو استفاده می کنین، در یه حد کمی دارو بیارین (با نسخه و در حد استفاده ی شخصی). اگر توی غذاهاتون زعفرون و لیمو امانی استفاده می کنین، یه کمی با خودتون بیارین (بعدا همه چیو می تونین توی مغازه های ایرانی پیدا کنین، اما اکثرا کیفیت ایران رو ندارن و مونده ان). اگر اولش میرین مهمان سرایی جایی که هیچی. اگر مستقیم قراره برین خونه ای که هیچ وسیله ای نداره، دو تا قاشق و چنگال و بشقاب و یه قابلمه ی کوچیک (یا اگر جا دارین پلوپز) داشته باشین که از راه رسیدین، مجبور نشین دنبال قاشق و چنگال بگردین تو خیابونا برای غذای روز اولتون.
کفش اگه میارین، کفش تابستونی نباشه، آب نره توش چون شما دارین تو پاییز و زمستون میاین. اسباب بازی بچه نسبتا گرونه. اگر چیزای کوچولو داره و جا دارین، بیارین برای بچه تون.
اگر کتاب مرجعی دارین که واقعا ازش استفاده می کنین، بیارین. سی دی های غیرقانونی و کرک شده نیارین. نرم افزارهای تقلبی لپ تاپتون رو هم ترجیحا پاک کنین یا اگر پاک نمی کنین، حواستون باشه که آپدیت نشن.
چیزای کوچیکی که ممکنه لازمتون بشه ولی برای خریدش باید بگردین و دقیق نمی دونین از کجا باید بخرین، مثل نخ و سوزن، رو بیارین بهتره. ولی اگر هم خواستین، می تونین نیارین، هر وقت اومدین، اگر لازمتون شد ازم بپرسین. من می تونم اسم مغازه هایی که هر چیزی رو ازش میشه خرید بهتون بگم.
جزو لباس گرم برای همه تون حتما کلاه بیارین. جزو لباس هایی که میارین برای بچه تون، حتما لباس های جلوباز داشته باشین که راحت بتونین براش دربیارین و تنش کنین. چون هوا اینجا معلوم نیست چطوریه. یه بار میبینی صبح سرده، ظهر گرمه، عصر بارون میاد. کلا یه وقتایی قابل پیش بینی نیست.
دمپایی بیارین چون اینجا که خونه ها فرش نداره. از همون اول که وارد میشین، اینو لازم دارین، حتی اگه خونه ی مبله بگیرین.
دیگه الان چیزی به ذهنم نمی رسه.
اگر سوالی دارین، بپرسین تا بگم :).

Z دوشنبه 6 تیر 1401 ساعت 14:36

سلام دختر معمولی جان ❤️
خوبی؟
1- من به مدت شش سال تمام، زبان انگلیسی کار کردم و اواخر سال ششم زبانم بهمون گفته شد که یه ترم دیگه هم بخونیم، می‌ریم برای ازمون ایلتس که خوب کرونا اومد و همه چی رو خراب کرد و نشد زبانم رو ادامه بدم متاسفانه و متاسفانه توی این سه سال کرونا از جو زبان و انگلیسی صحبت کردن و اینا دور شدم، خیلیی از چیزای پیش پا افتاده توی زبان رو فراموش کردم، مثلا املای لغت یازده! به نظرت الان من مطالب گذشته رو دوره کنم و گرامر‌ها رو دوره کنم و املا انگلیسی کار کنم خوبه؟ چون کتاب 1100 و 504 رو تموم کرده بودم توی دورانی که کلاس زبان می‌رفتم.به نظرت برای لیسینیگ و اسپیکینگ و رایتینگ چی کنم؟ برنامه یا سایت خوبی می‌شناسی؟ یا اینکه برای مرور کردن گرامر، کتاب گرمر این یوز رو بگیرم؟ فعلا کتاب اینترچنج 3 رو گرفتم. می‌خوام خودخوان بخوانم
2- من تابستون گذشته، حروف الفبای المانی رو یاد گرفتم؛ اما چون فرصت دوره کردن و مرور نداشتم، زیاد دنبالش نکردم. کتاب خوبی توی زمینه امورش المانی تا سطح b می شناسی؟ یا سایت خوبی چطور؟ من صفر کیلومترم توی زبان المانی و اینکه سایت لینگوهات رو توی امورش المانی قبول داری و به نظرت چطوره؟ ببین چون می‌خوام خودخوان بخونم، می‌خوام صورت سوال‌ها و متن‌های کتاب انگلیسی باشه، اینجور کتاب می‌شناسی؟ و اینکه برای نوجوانان باشه؛ چون 15 سالمه
3- دختر معمولی جان، به نظرت به امید خدا وقتی بورسیه گرفتم و خواستم توی هجده سالگی بیام المان، گواهینامه‌ام رو توی ایران بگیرم و بین المللی‌اش کنم و بیام؟ یا کلا وقتی اومدم توی المان، اونجا بگیرم؟ به نظرت کدوم بهتره؟ و راحت‌تره؟
4- میشه یکم در مورد تفاوت فرهنگی المان و ایران پست بزاری و توضیح بدی تا یکم در موردش اشنایی پیدا کنم مثلا راسته که اگه چنگال رو بزاری روی بشقاب حین غذا خوردن، دیگه نمی‌خوای غذا بخوری و سیر شدی؟ در کل در مورد اداب معاشرت‌شون و اینا توضیح بدی و پست بزاری ممنونت میشم گلم
5- ببین اگه من مثلا بورسیه یکی از دانشگاه‌های پزشکی المان رو بگیرم، باید یه سال هم کالج بخونم اونجا تا بتونم وارد همون دانشگاه بشم درسته؟ اون کالج رو خود دانشگاه تعیین می‌کنه یا خودم می‌تونم انتخاب کنم؟
6- برای دانشجویان بورسیه شده، پول می‌ده خونه اجاره کنیم یا خود دانشگاه برام خونه اجاره می‌کنه (که به نظرم یکم دور از ذهنه) یا کلا خوابگاه می‌ده؟ اخه می‌خوام مادرم رو هم با خودم بیارم و توی خوابگاه براش سخت میشه

سلام عزیزم،
مرسی، امیدوارم که شمام همیشه خوب باشی :).
1- انگلیسی یاد گرفتن به کتاب تموم کردن نیست عزیزم به نظر من. باید زیاد متن بخونی، زیاد متن بنویسی، زیاد گوش بدی و زیاد حرف بزنی. لازم نیست کتاب های قبلی رو بخونی. هر کتابی که به دستت می رسه بخون، هر موضوعی که به نظرت جالبه راجع بهش بنویس.
من برنامه یا سایتی نمیشناسم متاسفانه.
کتاب گرامر این یوس خوبه (تلفظ درستش هم همون "یوس" ه چون تو حالت اسمی تلفظش این طوریه؛ "یوز" فعله).
اینترچنج تا جایی که یادمه بیشتر کتاب مکالمه بود و برای خودخوان ممکنه زیاد مناسب نباشه؛ به نظرم بگرد همراه پیدا کن پس که با هم بخونین کتاب رو و با هم مکالمه هاشو کار کنین.
2- من متاسفانه اصلا کتاب و سایت واسه یادگیری هیچ زبانی نمیشناسم که بخوام معرفی کنم. ولی تا سطح آ 2 رو حداقل به نظر من کلاس برو که یه کمی راه بیفتی. در کل، زبان یاد گرفتن خیلی مهارت مناسبی برای این نیست که بخوای تنهایی یادش بگیری. خیاطی نیست که بگی برای خودم خیاطی می کنم. زبان یه ابزار ارتباطیه. نمیشه بدون اینکه با کسی ارتباط برقرار کنی، خوب توش پیش بری. واسه همین میگم حتی اگه کلاس هم نمیری، حداقل یه نفر دیگه پیدا کنن که با همدیگه بخونین که بتونین همون یه کمی که با هم یاد میگیرین رو استفاده کنین.
و یاد گرفتن آلمانی به کمک انگلیسی هم خیلی روش جالبی نیست. ایده آل ترین حالت اینه که آلمانی رو با آلمانی یاد بگیری؛ یعنی با دیکشنری تصویری؛ یا آلمانی به آلمانی. مخصوصا که شما خود انگلیسیت هم هنوز اون قدری ایده آل نیست و این باعث میشه شما تو ذهنت اول بخوای همه چیو از فارسی ببری به انگلیسی، بعد از انگلیسی ببری به آلمانی که این باعث میشه خیلی کند بشی. بهتره بهش عادت نکنی.
3- عزیزم برای لیسانس یا پزشکی شما نمی تونی تو آلمان بورسیه بگیری. اصلا بورسیه ای ندارن یعنی.
اما گواهی نامه رو تو ایران بگیری ارزون تر درمیاد. ولی اینجا موقع امتحان برات سخت تر می گیرن. باید بیشتر دقت کنی.
4- من هر وقت هر چی به ذهنم برسه می نویسم. ولی این چیزای اغراق آمیزی که توی سایت ها مینویسنو باور نکن خیلی . اون چنگال و اینا رو من نفهمیدم. خب هر کی سیر میشه قاشق و چنگالشو میذاره دیگه . ولی واقعا لازم نیست نگران این چیزا باشی. اگه یکی از گارسونا ببینه خیلی بیکار نشسته این و هیچی نمی خورین، میاد می پرسه غذاتون تموم شده، می تونه جمع کنه یا نه و شما راحت جواب میدین. نگران این نباشین که غذاتون تموم نشده، بیان جمع کنن .
5- گفتم عزیزم، برای پزشکی هیچ بورسیه ای وجود نداره.
اگر با دیپلم ایران بیای، بله، باید یه سال بری کالج. ولی لازم نیست حتما کالج همون دانشگاه باشه. بعد از کالج هم باید امتحان بدین و مثل دیپلم ایران یه معدلی دارین. بعد برای هر دانشگاهی که خواستین اپلای می کنین و منتظر نتیجه میشین. اما اگر کالجتون مال همون دانشگاه باشه، بهتره.
کالج رو هم خودتون باید پیدا کنین.
6- گفتم عزیزم، اصلا بورسیه ای نداره آلمان. خونه رو هم خودتون باید اجاره کنین یا نهایتا خوابگاه بگیرین که اینجا هم هزینه ی خونه و خوابگاه خیلی متفاوت نیستن. مثل ایران نیست اصلا.
ضمنا، شما اصلا نمی تونین مادرتونو با خودتون بیارین. هر کسی که بالای 18 سال هست و میاد، فقط می تونه همسر یا بچه اش رو به عنوان همراه بیاره.

یک آدم سابق دوشنبه 6 تیر 1401 ساعت 12:00 http://WWW.bugger.blogfa.com

سلام
وقت بخیر
من کارشناسی ارشد مردم شناسی (انسان شناسی) از دانشگاه دولتی یزد دارم
و یه دوره عکاسی هم گذروندم وکار میکنم
برای اینکه برای کار ویا ادامه تحصیل تو رشته مردم شناسی بخوام اقدام کنم برم آلمان از چه راههایی باید اقدام کنم؟
شرکت در جشنواره های عکاسی در آلمان؟
گرفتن بورسیه؟
اپلای؟
چطور میتونم در این مورد اطلاعاتی بدست بیارم؟
برای ادامه تحصیل وبعد مهاجرت و کار ؟
با تشکر

سلام،
بهترین راهش همون اپلای کردن و دانشجویی اومدنه.
اگر برای دکترا بخواین بیاین، ممکنه بتونین بورسیه بگیرین. ولی برای ارشد - مخصوصا این رشته ها- بورسیه گرفتن خیلی سخته.
من جای مشخصی رو نمیشناسم که بخوام بهتون معرفی کنم و مطمئن باشم که اطلاعاتی که شما می خواین توش هست ولی یه گروه helfen هست که شاید بد نباشه. کلا هم باید تو گروه ها و کانال های تلگرامی بگردین. تو اینستاگرام هم هستن کسایی که در این مورد اطلاعات میدن. اما من به طور خاص، متاسفانه صفحه ای رو نمیشناسم خودم.

دختری بنام اُمید! جمعه 27 خرداد 1401 ساعت 16:40

سلام دختر معمولی عزیز

1- چه داروهایی رو میشه بدون نسخه پزشک از ایران برد آلمان؟
قرص سرماخوردگی و مسکن هایی مثل ژلوفن و نوافن و کدئین و اینا مشکلی نداره؟
و حدودا چه تعدادی میشه برد؟

2- برای دانشجویی که اولین بار داره میره آلمان، توصیه میکنید چیا با خودش ببره که هزینه هاش زیاد نشه؟

3- پروازهای مستقیم از ایران به آلمان بهتر هستن یا پروزهایی که از ترکیه یا کشورهای دیگه هستن؟ مثلا برای کسی که میخواد بره شهر الف اما پرواز مستقیم از ایران به شهر ب هست که از شهر الف دوره، بهتره از پروازهای کشورهای دیگه بره شهر الف یا با پرواز مستقیم بره شهر ب و با وسایل نقلیه خود آلمان، مثل قطار، خودش رو برسونه شهر الف؟ این نکته رو هم لحاظ کنید که دفعه اولشه که میره آلمان و همه چمدون هاشو پر وسایل کرده

امیدوارم سوالهام تکراری نباشن، دارو رو سرچ کردم تو همه کامنت ها نبود اما بقیه موارد رو فرصت نکردم بخونم. البته اگه خودم بخوام بیام آلمان حتما همه رو ببا دقت میخونم اما اینا چون سوالهای یه نفر دیگه است، نمیتونم همه کامنت ها رو بخونم
پیشاپیش ممنون

سلام عزیزم،
1- اون طوری که بخوام بهت لیست بدم، نمی دونم. اما تا جایی که می دونم، چیزی رو می تونی بدون نسخه بیاری که بدون نسخه بتونی بخری - هم توی آلمان و هم توی ایران. یعنی؛ اگر چیزیو توی آلمان اجازه نداشته باشی بدون نسخه بخری، از ایران هم قانونا اجازه نداری بدون نسخه بیاری.
من چون تخصصش رو ندارم، نمی تونم بهت بگم این لیستی که گفتی دقیقا مجازه یا نه، اما ما قرص سرما خوردگی و امثالهم رو میاریم و مشکلی نیست.
از نظر تعدادش، باید به اندازه ی مصرف شخصی باشه. مصرف شخصی هم تعریفش دقیق مشخص نیست، اما برای داروهایی که تعداد دارن (که یعنی طرف مثلا هر روز باید بخوره، نه مثل سرما خوردگی که کوتاه می خوری و تموم میشه)، برای مصرف سه ماه حداکثر - تا جایی که من می دونم- میشه آورد.
2- هر کسی یه چیزایی به نظرش ضروریه. به نظر من، برای کم شدن هزینه ها، لباس مناسب داشتن خیلی خوبه. لباس گرم برای فصل زمستون و کاپشن و ... . اما اینو بگم که کاپشن های مرسوم ایران به درد آب و هوای اینجا نمی خوره. باید واقعا کاپشن گرم بیاره با خودش.
از چیزای دیگه، نمی دونم دقیقا چیا رو باید اسم ببرم. چون چیزای دیگه قیمتاشون هر کدوم کمه، ولی در نهایت، زیاد میشه. مثلا ببین، من اینجا رفتم یه بار 4 تا دونه دستگیره خریدم، دونه ای یه یورو. خب برای ما الان زیاد نیست. اما کسی که از ایران میاد، وقتی تبدیل کنه، شاید بگه خب 4 تا دونه دستگیره برای من اینجا مثلا 50 تومن میشه و تو آلمان خیلی زیاده. از این چیزای کوچیک کوچیک زیاده اگه بخوام بگم؛ اما در نهایت، مثلا کل اختلافش با ایران میشه مثلا 20 یورو که خب اون قدری قابل توجه نیست که بخوام بگم حتما بیاره.
بنابراین، از نظر قیمت، چیز خاصی به جز لباس مد نظرم نیست که بگم حتما بیاره. اما از نظر اینکه چی اینجا هست و چی نیست، من توصیه می کنم دمپایی پلاستیکی برای خودش بیاره. چون اینجا زیاد نیست دمپایی های پلاستیکی و خب خیلی هم گرون تر از ایرانه.
یه چیز دیگه هم که اینجا گرونه، بالشه. بالش خوب اینجا گرونه. مخصوصا اگر به بالش های پنبه ای ایران عادت داره، بهتره یه بالش کوچیک با خودش بیاره. چون بالش های اینا توش پشم شیشه است (یا شایدم چیز دیگه ایه، نمی دونم) و خیلی نرمه. از ایناس که سرتو میذاری توش، فرو میره. اگه به این مدل بالش ها عادت نداره، بهتره با خودش بیاره.
اگه غذا درست می کنه و براش مهمه که غذاهاش طعم ایرانی داشته باشه، زعفرون و کمی لیمو امانی بیاره. ممکنه بگی این چیزا اونجا هم پیدا میشه. ولی تجربه ی ما میگه چیزایی که از مغازه ایرانی ها می خری به لعنت خدا نمی ارزه. ما تا الان نشده یه ادویه ای، ترشی ای، لیمویی، چیزی از مغازه های ایرانی بخریم و راضی باشیم. یعنی چیزی که من یه سال پیش از ایران آورده ام و مامانم خشک کرده، هنوز عطر و بوش بیشتر از سبزی هاییه که اینجا از مغازه های ترک یا ایرانی می خرم.
البته شایدم اون شهری که دوست شما بره، مغازه ایرانیش خوب باشه ها. من تجربه ی خودمونو میگم.
دیگه، اگه اهل کتابه و کتاباش براش مهمه، بیاره کتاباشو.
یه پتوی مسافرتی ای چیزی با خودش بیاره برای اولاش - اگر گست هاوس و اینا نگرفته. ممکنه وقتی که میاد سرد باشه، یا بالشش خوب نباشه و دلش بخواد یه چیز دیگه ای زیر سرش بذاره، ممکنه اتاقش فرش نداشته باشه و دلش بخواد روی زمین بشینه؛ خلاصه که پتومسافرتی کمکش می کنه برای روزای اول. بیاره بد نیست.
سی دی و نرم افزارهای غیر مجاز "نیاره". خوردنی های غیرمجاز "نیاره".
یه کمی دارو با خودش بیاره ولی محض احتیاط، بده یه دکتری براش نسخه بنویسه.
اگر زمستون میاد، کفشش حتما طوری باشه که توش آب نره و کَفِش هم سُر نباشه. مناسب باشه برای آب و هوای بارونی دیگه.
اگر احیانا جا داره، یه پلوپز کوچیک بیاره.
الان دیگه چیزی به ذهنم نمی رسه.
ولی اگه سوالی داشت، می تونی ایمیلمو بدی، دقیق تر بهش بگم. بعدا هم که اومد، اگر دوست داشت بدونه چیو از کجا بخره، بگو بهم ایمیل بزنه.
3- ببین، از نظر بهتر بودن که هر چی قسمت قطار و اتوبوسیش کمتر باشه، قطعا راحت تره. ولی خب بحث هزینه است دیگه. باید ببینه چی براش بهتره. اما اینکه مثلا تو ترکیه پرواز عوض کنه، مشکل نیست اگه پروازش ترانزیت باشه؛ چون اون همه ی بارهاش رو تحویل داده دیگه. فقط خودشه که قراره از این هواپیما به اون هواپیما بره. بارها رو هواپیمایی خودش میاره.
بنابراین، به نظر من، سعی کنه طوری بره که مستقیم برسه به شهر خودش. چون توی آلمان قطار و اتوبوساش - مخصوصا الان- خیلی خر تو خره .
چرا میگم الان؟ چون از اول این برج (یعنی جون) دولت به مدت سه ماه یه خدمات به مردم داد که هر کس می خواد می تونه یه بلیت 9 یورویی بخره؛ یعنی برای سه ماه، میشه ماهی 9 یورو پرداخت کرد و باهاش قطارهای محلی رو سوار شد. نتیجه اش این شد که تو همون روزهای اول ارائه ی این خدمات، تعداد کسایی که سوار قطار شده بودن دو برابر روزهای عادی بود.
یعنی، فکر کن مثلا طرف قبلا یه بلیتی رو با 50 یورو یا صد یورو می خریده، الان میدن نه یورو. خب همه میرن می خرن دیگه. حالا این بساط تا آخر آگوست هست. اگه تو این بازه میاد، ممکنه قطارها شلوغ تر از حد عادی خودشون باشن.
از طرف دیگه، قطارهای آلمان، محلی هاش که اصلا نمیشه صندلی رزرو کرد، یعنی شما که میری تو قطار، باید هر جا جای خالی بود بشینی و اگر نبود، وایستی. برای قطارهای مسافت های طولانی ترش، میشه صندلی رزرو کرد، ولی معمولا کسی این کارو نمی کنه، چون باید پول بیشتری بدی. علاوه بر این، حتی اگه بشه صندلی هم رزرو کرد، چمدون و اینا رو اگه بزرگ باشه، باید توی جاهای مشخصی بذاری که لزوما نزدیک صندلی ای که رزرو کرده ای نیست و خب خیلی ها دوست دارن یه چشمشون به چمدونشون باشه. کلا حواسش باید باشه که قطارهای آلمان همه اتوبوسین (مگر قطارهای شب رو). بنابراین، با اون تصور ایران که قطارها کوپه این و میرم اون تو دراز میکشم و چمدونامم بغلمن نباید بیاد. با دو سه تا چمدون بزرگ با قطار سفر کردن تو آلمان واقعا دردسره.
سعی کنه تا جایی که می تونه، پروازشو طوری بگیره که مستقیم به همون شهر خودش بره (حالا تو ترکیه پرواز عوض کرد، مهم نیست) و مثلا ده دقیقه، نیم ساعت نهایتا بخواد با قطار و اتوبوس بره. هی شهر به شهر نشه دیگه.
بلیت قطارم اگه زودتر بگیری، ارزون تره. صبر نکنه دو روز به حرکتش بلیت بخره. اگه پروازش مشخصه و مطمئنه که فلان روز میاد، دیگه بلیت قطارشم بگیره (منظورم بلیت قطار شهر به شهره؛ اگه مستقیم میاد شهر خودش، بعدا هم که بگیره، همون قیمته).

نمی دونم جواب همه ی سوالات/سوالاش داده شد یا نه. اگر چیزی رو خوب توضیح نداده ام، بگو که دوباره بگم یا بیشتر توضیح بدم.
اگر هم دوست داشت و راهنمایی بیشتری لازم داشت، ایمیلمو بهش بده تا بیشتر راهنماییش کنم.

مریم توفیق سعادتی جمعه 20 خرداد 1401 ساعت 13:05

ببخشید من قبلا پیام تشکر رو فرستادم به مشکل خورد اپلودش،
جا داره بگم باز هم ممنون از راهنماییت و بزرگواری خیلی. :)

خواهش ممیکنم عزیزم :).
اصلا تشکر لازم نبود، من این قسمتو گذاشته ام که به سوالا جواب بدم دیگه :).

نیوشا یکشنبه 15 خرداد 1401 ساعت 18:20

خیلی ممنون از وقتی که گذاشتید و پاسخ دادید.

خواهش می کنم عزیزم :).

سمانه شنبه 14 خرداد 1401 ساعت 14:41 http://Daqqolab.blogfa.com

سلا معمولی جان
انگار ایمیل‌هام بهت نمی رسه. نمی دونم چرا!

سلام عزیزم،
شاید ایمیلو شتباه زدی. ایمیلم اینه:

Mamooli_persianblog@yahoo.com
به همین زدی؟
همینو کپی کن لطفا یه بار، شاید نثل اسم وبلاگ دو تا آی گذاشتی دفعه های پیش. آخه من دارم ایمیل میگیرم از بقیه، فکر نکنم یاهوم مشکلی داشته باشه.

نیوشا جمعه 13 خرداد 1401 ساعت 14:23

سلام خوب هستید
مدیر زمان مدرسم، از من برای نوه ۱۳ سالش پرسیده که چه طوری میتونه بیاد آلمان. من خودم اصلا در مورد مدرسه و کالج المان اطلاعی ندارم. ممنون میشم اگه راهنمایی کنید چه طوری میتونه نوه اش اقدام کنه برای مدرسه و کالج.

علیک سلام،
در مورد مدرسه من تا جایی که اطلاعی دارم، نمیشه کسی بیاد؛ مگر اینکه یه بزرگتر درجه ی یک توی آلمان داشته باشه که بالای 18 ساله. یعنی مثلا اگر یک نفر دانشجویی بیاد، می تونه برادرش هم برای مدرسه اش بیاد؛ اما کلا به تنهایی نمی تونه بیاد.
اما برای دانشگاه میشه که خب اولش باید بره کالج. برای کالج هم میشه از همون ایران اقدام کرد.
مراحلش این طوریه که اول باید آلمانی رو یاد بگیرن. بعد تصمیم بگیرن چه رشته ای می خوان بخونن؛ چون کالج کسی که می خواد مثلا مهندسی بخونه با کالج کسی که می خواد پزشکی بخونه متفاوته.
بعد که تصمیمشون رو گرفتن و مدرک زبان آلمانیشو هم گرفتن، از همون ایران مدارکشون رو می فرستن برای کالج ها؛ پذیرش کالج رو که گرفتن، میان آلمان و کالج رو می خونن. بعد از اینکه کالجشون تموم شد، درست مثل کسی که توی آلمان دیپلم گرفته، برای دانشگاه های مختلف اپلای می کنن و مدارکشون رو می فرستن تا ببینن از کجا پذیرش می گیرن.
در مورد کالج هم، اگر مدرک آلمانیشو کامل باشه که هیچی، مستقیم وارد کالج میشن. ولی اگر مثلا ب2 رو داشته باشن، می تونن از بعضی از کالج ها پذیرش مشروط بگیرن. یعنی بیان اینجا برن کلاس آلمانی و وقتی آلمانیشون تموم شد و امتحانشو قبول شدن، برن کالج.
اگه بازم سوالی داشتین، بپرسین. من نمی دونم دقیقا چیا رو باید براتون توضیح بدم. هر چیش که براتون مبهمه، بپرسین.

یلدا شنبه 31 اردیبهشت 1401 ساعت 09:11

سلام مجدد و خیلی متشکرم از وقتی که گذاشتید و در مورد دندانپزشکی توضیح دادین. از این نظر گفتم آیا امکان پذیر هست یا نه که شاید مثلا عمدتا خود آلمانی ها را بگیرند و غیر آلمانی خیلی سخت باشه.
بعد ببخشید شما در مورد هزینه کالج و احیانا هزیه دانشکده دندانپزشکی اطلاعاتی دارید؟ ممکن هست دانسگاه های آلمانی زبان رایگان باشند؟ خیلی خیلی متشکرم.

سلام عزیزم،
خواهش می کنم.
کلا رقابت برای این مدل رشته ها سخت هست ولی به هر حال، قرار نیست آدم از ترس اینکه قبول نشه، تلاش نکنه :).
کالج و دانشگاه دولتی، هر دو رایگانن. فقط ایالت بادن وورتمبرگ شهریه داره.
دانشگاه های دولتی هم همه آلمانین. دانشگاهی که کلا زبونش انگلیسی باشه، من فقط خصوصی ها رو شنیده ام که هستن که اونام پولین و شهریه دارن.

AE شنبه 31 اردیبهشت 1401 ساعت 02:06

نه نه!
ازینکه لازم نیست دانشگاه و شهرم رو عوض کنم خوشحال شده بودم:)

در کل برای هر تغییری باید صبور دیگه ، نمی‌دونم حالا چرا اصرار داشتم برای چند سال این ور اون ور همه چیز رو به هم بریزم

آها، خب خدا رو شکر :).
.

رزومه پنج‌شنبه 29 اردیبهشت 1401 ساعت 10:41

خانم معمولی عزیز من یادمه شما چند بار راجع به پردازش متن و سیستم ATS برای پردازش رزومه صحبت کردید. به نظر شما توی آلمان چقدر ازش استفاده میشه و چقدر هنوز به صورت دستی رزومه ها بررسی میشه. و این که با توجه به تجربه کاریابی خودتون دیزاین ظاهری رزومه و کاورلتر چقدر تاثیر داره؟
خیلی ممنون

سلام عزیزم،
من راستش ATS رو سرچ کردم که بفهمم چیه اصلا. اما اگر منظورتون اینه که کدوم شرکت ها به صورت اتوماتیک اول بررسی می کنن، نمی تونم دقیق که بگم ولی فکر می کنم زیاد نیستن شرکت هایی که از این سیستم ها استفاده کنن. چون کلا شرکت ها زیاد بزرگ نیستن تو آلمان و متقاضیشون زیاد نیست. یعنی این جوری نیست که مثلا شرکت ما پوزیشن بزنه، سیصد تا رزومه برای هر پوزیشنش بیاد، مثلا سی تا میاد. که خب اونم چون هر تیم می تونه رزومه های خودشو بررسی کن، زیاد هزینه ی زمانی نداره برای شرکت.
اما بعضی از شرکت های بزرگ، کارشون رو میدن به شرکت های واسطه. این شرکت های واسطه با همه مدل شرکتی کار می کنن؛ یعنی از رشته های بیو گرفته تا مهندسی مکانیک و مواد و ... پوزیشن میذارن توی سایتشون. شاید این شرکت ها از این سیستم ها استفاده کنن.
یه چند تا شرکت خیلی بزرگ هم توی آلمان هست که ممکنه از این سیستم ها استفاده کنن. من نمی دونم. اما اکثر شرکت ها اون قدری سایزشون بزرگ نیست که بخوان از این سیستم ها استفاده کنن.
اما در مورد دیزاین ظاهری رزومه، فقط می تونم بگم آلمانی ها فرمت رزومه شون مشخص و ثابت و خیلی ساده است. به نظر من حتما این سیستم رو رعایت کنین که چیزی از چشمشون پنهان نمونه.
من دیده ام بعضی ها یه سری چیزا رو توی چپ و راست می نویسن. من حدس می زنم این روش باعث بشه آلمانی ها یه سری چیزا به چشمشون نیاد، چون خودشون تو رزومه هاشون همه چیو زیر هم می نویسن و ترتیب دارن.
من نمی گم فرمت خاصی تاثیر مثبت غیرمنتظره ای داره؛ اما فکر می کنم اگه فرمتش آلمانی نباشه، تاثیر منفی داره.
کاورلتر ولی خیلی مهمه. چون واقعا چیزی بیشتر از رزومه است و نشون میده که چرا باید شرکت، شما رو استخدام کنه. ارتباط کاری که شما توی شرکت های قبلیتون انجام داده ین و کار این شرکت چیه؟ و دقیقا سابقه ی شما توی چیه؟
مثلا توی رزومه، خیلی ها می نویسن مهارت های نرم افزاری: فلان و فلان و فلان. اما توی کاورلتر دقیقا مشخص میشه که شما واقعا با کدوم نرم افزارها کار کرده ین و چه کاری کرده ین و این خیلی به شرکت کمک می کنه که بفهمه شما به دردش می خورین یا نه.
--
اگر دوست داشتین، می تونین رزومه تونو بدون اسم و اطلاعات شخصی برام بفرستین تا بهتون بگم برای کار پیدا کردن توی آلمان چه تغییراتی توش بدین بهتره.
--
اگر هم جایی شفاف نبود توضیحاتم، بپرسین تا بیشتر توضیح بدم. سوال دیگه ای هم اگه داشتین، باز بپرسین :).

AE چهارشنبه 28 اردیبهشت 1401 ساعت 15:23

خیلی ممنونم از پاسخ‌تون:)

اتفاقا منم تو این دو روز بیشتر پرس‌و‌جو و تحقیق کردم و به همین نتیجه‌ای که شما گفتید رسیدم.
خبر خوب برای من اینه که این قانون بوندس‌وایت به این شکله و مختص ایالت ما نیست و برای همین لازم نیست دانشگاه و ایالتم رو تغییر بدم
و خبر بد اینه که در هرحال باید هنوز صبور باشم! و البته خیییییلیی صبور باشم!

خواهش می کنم.
الان از اینکه بقیه هم به اندازه ی شما بیچاره ان خوشحال شدین؟
متاسفانه این دوره ی بدون پاس آلمانی، خیلی آدمو اذیت می کنه. همه جوره آدم استرس می کشه. از استرس نوبت گرفتن از اداره اقامت گرفته تاااا کار پیدا نکردن با پاس ایرانی .

سمانه چهارشنبه 28 اردیبهشت 1401 ساعت 03:46

ممنون معمولی جان، خیلی راهنمایی های خوبی کردی.
اینجا اما مهدهای خونگی زیاد تعریفی ندارند و واقعا نظارتی روشون نیست. یک گروه تلگرامی هستم که مامانها خیلی ناراضی هستن از این مهدها ولی مثلا راجع به مهدهای دولتی بزرگ من تا حالا نارضایتی نشنیدم. اما این مهدهای بزرگ، زمان انتظار دو سه ساله دارن!
یادمه توی یکی از پستهات گفته بودی که اجازه ندارین به بچه ها غذا بدین ببرن مهد. اون وقت بچه هایی که فقط به صورت پوره غذا رو می خورن تکلیف شون چیه؟ مهد براشون پوره میکنه؟

ممنونم عزیزم از وقتی که برام گذاشتی

خواهش می کنم عزیزم :).
اگه ناراضین، به نظرم شمام به تجربه ی دیگران اعتماد کن. چون هر کشوری قوانینش فرق داره. این مدل مهدها واقعا این مشکل رو داره که باید بتونی کاملا به اون آدم اعتماد کنی؛ چون نه بچه ات انقدر بزرگه که بتونه بیاد توی خونه مشکلاتشو تعریف کنه، نه کس دیگه ای هست اونجا که بتونی ازش بپرسی. خیلی مهمه که بتونی بهشون اعتماد کنی.
توی مهد خونگی، ما اجازه نداشتیم چیزی بدیم ببره ولی توی مهد معمولی که مخصوص صفر تا سه سال بود، اجازه داشتیم. اما بازم نه اینکه غذا رو توی خونه درست کنیم. اجازه داشتیم از همین پوره هایی که توی مغازه ها می فروشن ببریم. یعنی شما پوره ی بازاری دربسته ی پلمپ شده رو اجازه داشتی ببری. البته من اونجا اولش نمی دونستم که این طوریه و گاهی خودم پوره درست می کردم و می بردم ولی چون همیشه توی اون ظرف های بازاری می ریختم، متوجه نشده بودن. وقتی مدیرشون متوجه شد، ازم پرسید خودت درست می کنی؟ گفتم آره. گفت اشکالی نداره، بیار همین جوری. ولی بین خودمون بمونه. چون ما قانونا اجازه نداریم غذا از شما بگیریم.
اما خودشونم از همین چیزا میدن به بچه ها دیگه. خیلی فرقی نمی کرد واقعا. حالا شاید مزه هایی که ما می خریدیم با مال اونا فرق داشت ولی در کل، اونام همونا رو می خریدن.

سمانه سه‌شنبه 27 اردیبهشت 1401 ساعت 23:21

سلام معمولی جان
دختر من ده ماهشه و احتمالا تا دو هفته ی دیگه به کار برمی گردم.
می خواستم با شما در مورد مهدکودک / پرستار توی خونه مشورت بگیرم.
فکر می کنم شما پسرتون رو کلا به مهد های توی خونه / دولتی سپردین و پرستار نگرفته بودین درسته؟
آیا راضی هستین یا اگر برگدین تصمیم میگیرین که مثلا تا دو سالگی ش رو براش پرستار بگیرین؟ اگه بر فرض الان بخواهید پرستار بگیرید چه نکاتی رو در نظر می گیرین که پرستار داشته باشه؟

از چند ماهگی سرتون مهد رفته؟ و اینکه آیا توی اضطراب جدایی ش بوده؟ و اگه بله، چه طور براش این تغییر رو هموار کردین؟

ممنونم

سلام عزیزم،
ما پرستار نگرفته بودیم. نمی دونم اصلا پرستار چطوریه شرایطش.
ولی من از تصمیمی که گرفته بودم راضیم. مربی خیلی خوبی داشت، تعداد بچه ها زیاد نبود و خب برای صفر تا سه سال تصمیم خوبی بود. یعنی اینجا توصیه هم می کنن حتی که بچه رو تا سه سالگی به همین آدمایی که شما بهشون میگین مهدهای توی خونه بسپرین برای بچه بهتره. چون بچه بیشتر حس خانواده داشتن رو با خودش داره و یهویی وارد یه محیط مثلا صد نفری نمیشه.
اما مشکلی که این مدل مهدها توی آلمان داره اینه که طرفتون آدم خوبی باشه دیگه؛ اخلاقشو قبول داشته باشین؛ بچه تون ازش خوشش بیاد و ... . چون توی مهد، اگه بچه از یه مربی خوشش نیاد، خب با یکی دیگه بیشتر اخت میشه ولی برای این مهدها، بچه واقعا باید بتونه با اون مربی کنار بیاد.
من اگه برگردم به گذشته، حتما دوباره میذارمش پیش همین مربیش یا اگر احیانا نخوام این کارو بکنم، میذارمش توی مهدهایی که مخصوص بچه های 0 تا 3 سالن اینجا. چون اینجا یه سری مهدها از 0 تا 6 سالن، یه سری ها از 0 تا 3 سال. الان همین مهدی که پسر ما میره، 1 تا 6 ساله. ولی من اگه بچه ی یک ساله ای رو می خواستم بذارم، ترجیح میدادم بذارم توی مهدی که حداکثر سنش کمتره و بچه ها سناشون به هم نزدیک تره.
پسر ما از 4 ماهگی رفت مهد و چون خیلی کوچیک بود خیلی اضطراب جدایی براش معنی نداشت. یه نفر اون زمان فقط مسئول پسر ما بود و کلا پسرمون همیشه بغل اون بود چون از همه ی بچه ها کوچیک تر بود. و خیلی هم با اون خانمه خوب بود.
من شیر خودمو براش می بردم از همون بچگی و مربیش هم می گفت که بیار، حتی اگه نداری، یه کمی بیار. وقتایی که یه کمی بیتابی می کنه، بهش میدیم، آروم میشه.
دیگه چیز دیگه ای به ذهنم نمی رسه عزیزم که بگم. اگه جاییش رو واضح توضیح ندادم یا سوالی داری، بپرس تا بیشتر بگم :).

یلدا سه‌شنبه 27 اردیبهشت 1401 ساعت 12:10

سلام
من همیشه خواننده وبلاگتون هستم و از تجربیاتتون در آلمان می خونم. خواستم سوال کنم چقدر احتمال داره با دیپلم تجربی ایران بشه وارد رشته دندانپزشکی در آلمان شد؟ اصولا آیا چنین چیزی امکان دارد؟

علیک سلام،
منظورتون بدون رفتن به کالجه؟ بدون رفت به کالج، در صورتی میشه شما مستقیم برای دانشگاها اپلای کنین که یکی دو سال توی ایران دانشگاه رفته باشین. البته؛ من اطلاعاتم آپدیت نیست در این زمینه. قبلا می گفتن کسی که دو سال توی ایران دانشگاه رفته، نیازی نیست کالج بره. نمی دونم الان همین قانون هست هنوز یا نه. ولی دقت کنین که این قانون فقط در مورد اجازه ی شما برای اپلای کردن صحبت می کنه ها. اینکه دانشگاه شما رو بپذیره یا نه، کاملا بستگی به رزومه ی شما و معدلتون و نمراتتون توی درس های تخصصی و سایر موارد رزومه تون داره.
اگر هم منظورتون با کالجه که چرا که نه؟ میان میرن کالج، درس می خونن، معدل خوب می گیرن، برای دانشگاها اپلای می کنن و پذیرش می گیرن.
اگر درس بخونین، اصلا سخت نیست. من کسایی رو دیده ام که توی ایران توی دانشگاهایی درس می خونده ان که بعید می دونم رتبه شون از 20 30 هزار بهتر بوده باشه. اما اومده ان اینجا و کالج رفته ان و بعدم پزشکی قبول شده ان. دندون پزشکی هم فرقی نداره. شما کالج رو خوب بخونین و نمره ی خوب بگیرین، میشه. چرا نباید بشه؟

AE یکشنبه 25 اردیبهشت 1401 ساعت 12:06

سلام امیدوارم حالتون خوب باشه!

من یه سوال داشتم در زمینه Einbürgerung.
توی وب‌سایت اداره اتباع خارجی ایالت ما یه کوییک چک گذاشتن و قبل اون شرایط رو هم لیست کردن.
داخل قسمت اقامت در خاک آلمان اومده :
Für eine Anspruchseinbürgerung müssen in der Regel diese Voraussetzungen erfüllt sein:

Aufenthaltsgenehmigung für den ständigen Aufenthalt in Deutschland. Unbefristetes Aufenthaltsrecht oder eine Aufenthaltserlaubnis für andere als die in §§ 16a.
و همین‌طور داخل کوویک چک یه خط اضافه کردن در کنار عدم ارتکاب جرم :
eine Aufenthaltserlaubnis nach den §§ 16a (Berufsausbildung; berufliche Weiterbildung), 16b (Studium)
des Aufenthaltsgesetzes aufgeführten Aufenthaltszwecke besitzen.
Eine Einbürgerung ist in diesem Fall ausgeschlossen.

این یعنی زمانی‌که اقامت صادر شده دانشجویی باشه ، درخواست برای دریافت تابعیت مقدور نیست؟ حتی اگر در حین دانشجو بودن Lebensunerhalt رو بتونی تضمین بدی، اجازه دریافت تابعیت رو نداری. من این رو درست متوجه شدم؟ یعنی حتما باید قبل درخواست، ویزا به ویزای کاری تبدیل شده باشه؟!

احیانا می‌دونید این شرایط حذف Absatz 16 برای دریافت تابعیت تو ایالت شما هم بود یا این فقط برای ما اینطوریه؟
من برای دوتا ایالت دیگه رو غیر از ایالت خودم نگاه کردم و همچین شرطی ندیدم.
اگر این فقط از سخت‌گیری های ایالت ما باشه من به ناچار حاضرم با وجود علاقه‌ای که به شهر ودانشگاهم دارم یه افر Studienplatztausch رو قبول کنم به ایالتی که اینطوری به شکل واضح دانشجوها رو از حق دریافت تابعیت کنار نذاشته باشه.
همینکه دانشجو بودن رو گذاشتن کنار Verfassungsfeindliche Taten خیلی قشنگ سیاست حزب ایالت ما توصیف می‌کنه :/

سلام،
والا این جوری که شما بندهای قانونو کپی کرده ین که من می ترسم حرفی بزنم، فردا علیه خودم تو دادگاه استفاده بشه .
ولی تا جایی که من میدونم، با ویزای دانشجویی نمیشه درخواست شهروندی داد. باید نوع ویزاتون عوض شده باشه و این مخصوص ایالت شما نیست.
البته؛ کسایی که دانشجوی دکترا هستن، بحثشون جداست و در صورتی که قراردادشون کاری باشه، اصلا ویزای دانشجویی ندارن و می تونن با ویزای کاریشون درخواست بدن و کسی هم به این کاری نداره که این آدم ثبت نام شده توی یه دانشگاهی.
در مورد اینکه بتونین هزینه ی زندگیتونو تامین کنین، من دقیقا نمی دونم چه مبلغی رو حساب می کنن برای شهروندی، ولی دیگه اون مبلغ احتمالا دانشجویی نباشه، یعنی ماهی 600 700 تا نباشه و خب برای درآمد معمولی و کارمندی هم اصلا این موضوع با ویزای دانشجویی تناقض داره؛ چون شما به عنوان دانشجو (اصلا فارغ از بحث ویزاتون) حداکثر 20 ساعت در هفته اجازه ی کار دارین و معمولا حقوقی که به ازای 20 ساعت در هفته داده میشه، چندان زیاد نیست. شاید یه دلیلی که ویزای دانشجویی رو نمی پذیرن این باشه.
اصلا شایدم می پذیرن و من خبر ندارم ولی من تا الان نشنیده ام کسی در حالی که دانشجو هست، شهروند شده باشه.
ضمنا، اگر قصد داشته باشین با اون گزینه ی شیش ساله شهروندی بگیرین که اصلا جزو پیش شرط هاش ارائه دادن مدرک تحصیلیتونه. بنابراین، بازم باید ویزاتون عوض شده باشه.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد