یه کم آلمانی


این دفعه یه اصطلاح ساده و دم دستی رو می خوام بگم ولی قبلش یه خاطره بگم.

یه بار تقریبا 9 10 سالم بود، یه سری از فامیلامون از مشهد اومده بودن. دخترشون از من دو سه سالی کوچیک تر بود. من و مامانم اینا و اون خانما و بچه هاشون، داشتیم تو خیابون می رفتیم که بریم یه جایی مثل مسجدی، چیزی (دقیق یادم نیست کجا).

یه جایی، یادم نیست آب جمع شده بود یا چی، دخترشون هی می رفت و آب می ریخت رو آدم. بعد من این کلمه رو توی گویش خودمون بلد بودم، ولی می دونستم که تهرانیش این نیست. رومم نمیشد همونو بگم، چون مطمئن بودم که کتابیش چیز دیگه ایه. خیلی هم رو اعصابم بود که بابا خب این کلمه کتابیش چیه؟ چند بار این کارو کرد دخترشون و آبا پاشید این ور اون ور.

یهو مامانش گفت نسیم، مامان بیا این ور، آبا "پیشَنگ می کنه". دیدم ئههه، این همون کلمه هه بود که من می خواستم بگم، بلد نبودم .

--

حالا اون روز پسرمونو برده بودیم یه جا که بازی کنه. یه استخر پلاستیکی گذاشته بودن که توش به عمق حدود ده سانت آب داشت. یه پسره خیلی هی پاهاشو اون تو شلپ و شلوپ می کرد و روی بقیه آب می ریخت.

با خودم گفتم الان می تونم بگم لطفا بقیه رو nass machen (ناس: خیس؛ ماخن: کردن) نکن ولی خداییش این "پیشنگ کردن" چی میشه به آلمانی؟

تو همین فکر بودم که یه پسره بهش گفت Bitte nicht die anderen nass spritzen.

فهمیدم "ناس اشپریتزِن" میشه همون "پیشنگ کردن" .



نظرات 8 + ارسال نظر
دختری بنام اُمید! شنبه 21 خرداد 1401 ساعت 23:04

اولین باره که میشنوم برای پاشیده شدن آب یه کلمه اختصاصی هست تو فارسی
وسعت یه زبان واقعا زیاده، هم سطحش، هم عمقش!

، ما تو گویش خودمون انقدر کلمه ی اختصاصی داریم که خدا می دونه.
گاهی وقتا، وقتی می بینم کسی میگه زبون فارسی قابلیت کلمه سازیش کمه، واقعا تعجب می کنم. ولی خب بعد می بینم آدما وقتی فارسی معیار حرف می زنن، انگاری علاقه ای ندارن از قدرت کلمه سازی زبون فارسی استفاده کنن. حیفه واقعا.

لیلی شنبه 21 خرداد 1401 ساعت 16:29 http://Leiligermany.blogsky.com

چه جالب اولین باره این کلمه رو شنیدم یا خوندم. فکر کنم ما بهش میگیم ورپاش آب.پاشیدن قطره های آب حالا عمد یا سهو

ئه، چقدر کلمه هست براش تو فارسی :D.

نازنین شنبه 21 خرداد 1401 ساعت 15:58

آره منظورم همون پاشیده شدن بدون قصد قبلی بود. از جایی بپاشه بهت. مثلن ماشین از تو چاله آب رد شه و بپاشه ما میگیم شتک شدیم :)) یا شتک کرد بقیه رو و رفت.

ولی هرچی فک میکنم به نظرم میاد تو کتابا بیشتر توصیف میکنن این کارو تا یه کلمه بهش اختصاص بدن :)))

. واقعا یادم نمیاد هیچ وقت تو هیچ کتابی، چیزی در این مورد خونده باشم. نمی دونم توی کتابا چی می نویسن براش.

نازنین شنبه 21 خرداد 1401 ساعت 00:46

من نمیدونم این کلمه کتابیشه یا نه ولی ما به این کار میگیم شِتَک کردن.
ینی آبی که از یه جایی بپاشه بهت رو میگم شتک شده. فک میکنم معنیش همون پاشیدنه.
مطمئن نیستم و فک میکنم همون پشنگ که شما میگین کتابیه و شتک شدن عامیانه :)))
و ممنون بابت آلمانیش :)

ئه، آره. الان که گفتی فهمیدم این کلمه رو هم شنیده ام. ولی ما به کارش نمی بریم. برام مثل یه کلمه ایه که توی کتاب خونده باشم و بلد باشم.
الان بقیه ی کامنتتو خوندم، فهمیدم از نظر تو دقیقا برعکسه؛ یعنی، اون چیزی که ما میگیم کتابیه و اون چیزی که شما میگین عامیانه اس :)).
--
ولی من به این کلمه ی پاشیدن فکر کرده بودم و دیدم این شکت کردن با پاشیدن هم معنی نیستن. پاشیدن عمدیه، یعنی اگه بگیم کسی روم آب پاشید، یعنی عمدا این کارو کرد. ولی اگه بگیم طرف آبو روم پیشنگ/پشنگ/شتک کرد، یعنی طرف غیرعمدی این کارو کرده.
(حداقل برداشت من این بوده تا الان از این کلمه ها).

کامشین جمعه 20 خرداد 1401 ساعت 11:31

خانم معمولی جان
این کلمات آلمانی که به ما یاد می دهی خیلی جالبه. با خواندنشون ذهن آدم به کار می افته و دیگه نمی شه جلوش را گرفت! اینجوری یواش یواش برامون ثابت می کنید که زبان انگلیسی بیشتر ژرمانتیکه تا هر چیز دیگه ای!
الان این Spritzen یک جورایی مامان Splash Sprinkle , Spring به حساب می اد! machen ;که دیگه اظهر من الشمسه. همین طور ادامه بدهید بلکه تشویق شدم کلاس زبان آلمانی اسم نوشتم.

سلام عزیزم،
اگر تونسته باشم این کارو بکنم، رسالتمو انجام داده ام .
آخه من که با آموزش این چند تا کلمه نمی تونم واقعا آلمانی رو به کسی یاد بدم. فقط میگم شاید برای کسی جالب باشه که بخواد یه کمی بهش علاقه مند بشه :).
ولی این نکته ای که در مورد اشپریتزن گفتی برام از این جهت جالب بود که من هیچ وقت تا الان به این فکر نکرده بودم که آلمانی رو به عنوان زبان مادر بدونم برای انگلیسی - با اینکه این جوری هست. یعنی همیشه دیده بودم کلمه های انگلیسی دارن ولی هیچ وقت به این فکر نکرده بودم که اول مرغ بوده یا تخم مرغ، اول آلمانی ها ساختنش، بعد انگلیسی ها به کار بردنش یا برعکس یا اصلا مثل کلمه های قرضی وارد یه زبون دیگه شده ان.

صبا جمعه 20 خرداد 1401 ساعت 05:08 http://gharetanhaei.blog.ir/

ما میگیم پشنگ! و البته دهخدا رو هم چک کردم اونم گفته بود پشنگ!
نمیگم کلمه خیلی روتینی هست ولی خب ما استفاده میکنیم دیگه

و البته من فکر میکردم که این کلمه شیرازی هست

آره، منم تو خوابگاه از بچه های گویش های مختلفی شنیدم که چیزای مشابهی میگفتن :).

رعنا جمعه 20 خرداد 1401 ساعت 00:35

سلام معمولی جان
منم اولین باره میشنوم پیشنگ رو... راستش هی فکر می کردم یعنی چی تا اینکه المانیش رو نوشتی و تازه فهمیدم

سلام عزیزم،
توی جواب آقای دکتر هم نوشتم، خودم هنوزم کتابیشو بلد نیستم. فقط مال گویش خودمونو بلدم و همون مشهدیو . ولی حالا فهمیدین منظورم چیه دیگه. مهم همونه .

ربولی حسن کور پنج‌شنبه 19 خرداد 1401 ساعت 23:40 http://Rezasr2.blogsky.com

سلام
راستش اولین باره که این کلمه را میبینم

سلام،
، کلمه ی فارسیشو می گین؟ من خودمم هنوز کتابیشو نمی دونم .
همین که آدم پاشو بزنه توی یه گودال آب و آب بپاشه روی آدمای دور و برو شما بهش چی می گین؟ همونو میگم .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد