یه کم آلمانی



- Sicher ist sicher (زیشا ایست زیشا): ترجمه ی تحت اللفظیش میشه مطمئن، مطمئنه! ولی ترجمه ی بهترش شاید بشه "کار از محکم کاری عیب نمیکنه".

مثلا یه کاریو انجام میدین. جهت اطمینان، یه نفر یه چیز دیگه رو پیشنهاد میده. شما میگین اینم لازمه واقعا انجام بدیم؟ میگه زیشا ایست زیشا. یعنی کار از محکم کاری عیب نمیکنه.

یه کم آلمانی



Tellerrock (تِلا رُک).

اینو خودم تازه یاد گرفته ام! تِلا یعنی بشقاب. رُک یعنی دامن. تِلا رُک یعنی دامن کلوش .

یه کم آلمانی


این اصطلاحو دیروز شنیدم. گفتم بیام زکات علممو بدم و برم :

Das Hemd ist mir näher als die Jacke (داس هِمد ایست میر نِها اَلز دی یاکه). ترجمه ی تحت اللفظیش میشه "برای من لباس نزدیک تر از کاپشن/پالتوئه".

بخوایم خیلی ادبی و اصطلاحی ترجمه اش کنیم، باید بگیم چراغی که به خانه رواست، به مسجد حرام است.

ولی بافتی که من توش امروز اینو شنیدم، خیلی ساده معنیش این بود که ایکس نسبت به وای برام اولویت داره.

قضیه این بود که من به یواخیم گفتم راستی فلان موضوع چی شد؟ اشتفان ازم پرسیده؛ گفته چه خبر از این پروژه؟ گفت آره، سه ماه پیش فکر کنم آخرین بار برای اون یه سری میتینگ داشتیم و یه سری کارا کردیم. دیگه بعدش پروژه های فلان و فلان اومد.  دیگه روی اون کار نکردیم. "داس همد ایست میر نها الز دی یاکه". (یعنی؛ فعلا بذار همین طوری که داریم پیش میریم باشه، فعلا پروژه های دیگه اولویت بالاتری دارن.).


یه کم آلمانی


1- Schauspieler (شاو اشپیلا): کلمه اش یعنی بازیگر.

ولی توی یه بافت دیگه هم به کار می ره و معنیش میشه خودشیرین، کسی که می خواد پز بده با چیزی، می خواد خودی نشون بده.

مثلا یه بار یه توی یه پاریکینگی بودیم و تازه ماشینمونو پارک کرده بودیم. دو تا جوونی که یه ماشین اسپورت گرون قیمت داشتن، یهو با ماشینشون یه جوری گاز دادن که کلی صدا داد و همه ی توجه ها رو جلب کرده؛ یه آقای دیگه ای اونجا بود، گفت Schauspieler.

یعنی "میخواستن پز بدن"، "می خواستن مردم نگاشون کنن".

یا مثلا توی یه بافت دیگه اش، همسر یه همچین چیزی رو تعریف می کرد که با بچه های تیممون کار زیادی برای انجام دادن نداشتیم؛ رئیسمون هم اونجا بود از قضا. یکی اومد از جلوی اتاق رد شد، به ما گفت ئه کاری ندارین شما برای انجام دادن؟ یکی از بچه ها گفت Schauspieler.

یعنی طرف اومده بود جلوی رئیس خودی نشون بده و بگه اگه این تیم بیکار نشسته و کاری نمی کنه ولی تیم ما خیلی کار واسه انجام دادن داره. البته که این قضیه همه اش به شوخی بوده ها. ولی خواستم بافتش رو حس کنین.


2- Ich habe dich. (ایش هاب دیش): معنی تحت اللفظیش میشه "دارمت". معنی واقعیش هم میشه همون "دارمت" . فقط من نمی دونم چرا فقط من این کلمه رو توی پارک های بازی میشنوم. چند بار تا الان دیده ام که مثلا بچه ای می خواد از سرسره بره بالا و خیلی کوچیکه، خواهر یا برادرش پشتش وامیسته و می گه ایش هاب دیش؛ یعنی "برو، دارمت".

ولی جای دیگه ای هم شنیده ام این اصطلاحو. نمیدونم بچگونه است، یا مال همون بافت بازی کردنه یا چی.

بعدا اضافه شد: بچه ها، لطفا کامنت دوستمونو بخونین در مورد این اصطلاح.

یه کم آلمانی


 به اصطلاحی هست که آلمانی ها میگن: Zukunftsmusik (تسو کونفتز موزیک) یعنی future music.

این اصطلاحو وقتی به کار می برن که راجع به یه چیزی صحبت می کنن که مربوط به آینده ی دوره و میخوان که یه روزی بهش برسن.

مثلا سر کار داریم راجع به یه وویس بتی صحبت می کنیم که تمام هنرش اینه که شماره تلفن کاربر رو ازش بگیره و بعدش بگه خداحافظ .

بعد میگیم خب این که تموم شد، یه وویس بتی درست کنیم که دستور کاربر رو بفهمه، مثلا بفهمه که کاربر میگه من می خوام آدرس خونه مو از ایکس به وای عوض کنم؛ خودش پردازش کنه؛ خودش کار رو برای کاربر انجام بده، بعدم یه ایمیل بفرسته برای کاربر که ما فلان کار رو انجام دادیم. تو این حالت میگن Das ist aber Zukunftsmusik (it is however future music) یعنی این پلنی برای آینده ی دوره، داریم بلند بلند فکر می کنیم که چه کارهایی هنوز میشه کرد.