تجربه های من از مصاحبه های کاری



یکی از دوستان خواسته بود از مصاحبه های کاری بگم.

همین اول بگم که به نظر من مصاحبه یه چیز خیلی خیلی فردی و مورد به موردیه. نمیشه خیلی تعمیمش داد. اما خب من تجربه های خودمو میگم، شاید به درد خورد.

من به نسبت تعداد مصاحبه هایی که رفته ام تا حالا، زیاد پذیرش گرفته ام. یعنی در کل فکر کنم شاید ده تا مصاحبه ی حضوری رفته باشم تا الان که پنج تاش پذیرش بوده باشه.

قبلا من یه بار یه کلاسی رو رفتم که دانشگاه گذاشته بود راجع به نوشتن رزومه و این حرفا. خب حالا آقاهه یه چیزایی گفت و خوب بود چیزایی که گفت. آخرش، من رفتم پیشش تا به صورت شخصی ازش راهنمایی بگیرم. اون موقع من تازه شروع کرده بودم به اپلای کردن و هنوز چند تا مصاحبه ی تلفنی رفته بودم. همین که اولش رفتم و سلام کردم، خیلی با خوشرویی جواب داد و شاید کل صحبتمون مثلا 5 یا 10 دقیقه شد. من بهش گفتم که نمی دونم مصاحبه ها چطورین و باید چیکار کنم و چه نکاتی مهمه و این حرفا. آخر حرفاش گفت تو خیلی خوب صحبت می کنی (منظورش این نبود که زبانت خوبه، به لحاظ برقراری ارتباط منظورش بود) و راحت خودتو معرفی میکنی و لبخند داری روی لبت، من مطمئنم تو خیلی زود پوزیشن می گیری.

حالا نمیدونم چقدر حرفاش درست بود و چقدر این چیزا تاثیر داره، آخه خیلی هم تاکید می کرد روی این چیزا، ولی فکر می کنم واقعا موثره گرچه باورش سخته. تو اینترنت هم که بگردی، خیلی روی این چیزا تاکید میشه و همه اش میگن لبخند داشته باشین و اعتماد به نفس داشته باشین و این حرفا. اما یه چیزی که وجود داره اینه که ماها همه مون آدمیم و متاسفانه یا خوشبختانه، خیلی راحت می تونیم تشخیص بدیم که کی داره فیلم بازی می کنه و کی شخصیتش این طوریه. یعنی اینکه بخواین الکی لبخند بزنین و سعی کنین جملاتی بگین که نشون بده شما اعتماد به نفس دارین، به نظر من خیلی کمکی نمی کنه. اما اگه واقعا شخصیتی داشته باشین که اعتماد به نفس خوبی داره و راحت حرفشو می زنه، واقعا میتونه تاثیر خوبی روی طرف بذاره. پس روی اعتماد به نفستون کار کنین، نه روی فیلم بازی کردن.

اما بازم میگم، اینکه چند درصد نتیجه ی مصاحبه تون وابسته به این شخصیت این مدلی داشتن و این حرفاست رو واقعا نمیدونم. آخه مصاحبه کننده ها هم واقعا متفاوتن. یه وقت یه جایی مصاحبه میرین، مستقیم یه کد میذاره جلوتون (فرض کنیم رشته تون کامپیوتره)، میگه بگو این کد چیکار می کنه؟ یه وقتی، یه جایی میرین مصاحبه، اصلا انقدر همه ی سوالا کلیه که شما انتظار دارین که هنوز مصاحبه ی دیگه ای درکار باشه، ولی بعد می بینین همون بود و تموم شد و پذیرفته هم شدین!

مثلا همین مصاحبه ی آخر من، انقدرررر همه چی سرسری و سریع بود که من واقعا حتی تا آخر مصاحبه هم نظرم این بود که این مصاحبه کاملا صوریه! ولی نبود!

یه چیز دیگه که به نظرم تاثیرگذاره اینه که شما برای چه پوزیشنی مصاحبه میشین. یه وقتی یه پوزیشنی همه چیش مشخصه و شما صرفا قراره یه چیزی رو پیاده سازی کنین، تو این حالت، احتمالا طرف فقط ازتون سوالای فنی و پیشرفته ی پیاده سازی می پرسه تا ببینه شما چطوری میخواین این مسئله رو حل کنین. اگه چیزی رو بلد نیستین نباید خودتونو ببازین. اونا دارن خیلی وقتا سوالای واقعی می پرسن که خودشون هم جوابشو نمیدونن. یعنی الان سیستمشون این مشکلو داره و میخوان ببینن احیانا شما ایده ای براش دارین یا نه. قرار نیست شما یه جواب دقیق بدین که در عرض نیم ساعت مسئله رو حل کنه. اما یه وقتی پوزیشن مثلا مهندس مشاوریه و یه طوریه که شما باید ایده بدین، اونجا می بینین طرف سوالای از نظر فنی کاملا بی ربطی می پرسه. مثلا میگه تا حالا تو زندگیت خلاقیت داشتی؟ چه کاری کردی که خیلی خلاقانه بوده؟ یه ایده بده که تا حالا کسی نداده باشه. اگه میتونستی یه چیزی اختراع کنی که خیلی به دنیا کمک کنه، چی اختراع می کردی؟ سوالایی می پرسه که ببینه شما چقدر بزرگ فکر می کنین؟ مثلا وقتی بهتون میگه چی اختراع می کنی، شما به اختراع یه کامپیوتر یه مدل پیشرفته تر از اینی که هست فکر می کنین، یا مثلا به زندگی توی سیاره های دیگه فکر می کنین. حالا من نمیگم کدوم بهتره یا بدتره ها، یعنی این جوری نیست که بگین خب اگر از این سوالا پرسیدن، حالا جواب درست چیه و چی حفظ کنم. جواب درست و غلطی در کار نیست، طرف فقط می خواد ببینه طرز تفکر شما چیه و چقدر با خواسته اای اونا مطابقت داره.

دیگه اینکه من بر اساس تجربه به نظرم میاد که وقتی ازتون می پرسن سوالی دارین، حتما باید سوال بپرسین. هرچی سوالاتون بهتر و پخته تر باشه، بهتره. این تصور رو نداشته باشین که الان اگه من بپرسم فلان خدماتو دارین یا نه یا مثلا چند روز مرخصی دارم طرف فکر میکنه که این چقدر پرروئه و هنوز نیومده داره دنبال مزایای شرکت ما می گرده. نشون بدین که دارین to the point اپلای میکنین و دقیقا میدونین دنبال چی هستین.

مثلا من تو مصاحبه ی قبلی که پذیرفته شدم و رد کردم، طرف ازم پرسید اگه شرکت ما چطوری باشه شرکتو ترک میکنی؟ در چه حالتی فکر میکنی اصلا حاضر نیستی توی این شرکت باشی؟

حالا شما هر چی برای خودتون مهمه رو بگین. فکر نکنین یه چیزی رو بگم که امکان به وجود اومدنش برای این شرکت وجود نداشته باشه که مبادا اینا با خودشون بگن خب اکه شرکت فلان بشه این میره، پس کلا نگیریمش. من اونجا چیزی که واقعا واسم مهم بودو گفتم. مثلا گفتم کار تیمی برام مهمه. اگه ببینم کار تیمی ندارین و هر کسی میگه به من ربطی نداره و هیچ ساپورتی نگیرم اون اولش، نمی مونم. توی تمام مصاحبه هایی هم که رفتم گفتم که از کار فعلیم راضیم و صرفا دنبال کار بهتر و پوزیشن بهترم و خب اینکه ما اینجا یادگیری ماشینی استفاده نمیکنیم و من میخوام برم جایی که از اینا استفاده کنن. در واقع، اونایی که میرفتم مصاحبه متوجه میشدن که من مجبور نیستم با هر حقوقی و هر شرایطی برم سر کار. اگه کار بهتر بود، میخوام، اگه نبود، نمیخوام.

یعنی اگه ازتون پرسیدن (که قطعا می پرسن) چرا میخوای کارتو عوض کنی، دلیل واقعیشو بگین، لازم نیست حتما بدی بتراشین واسه شرکت فعلیتون و کلی ازش بد بگین.

--

توی مصاحبه معمولا ازتون ی پرسن که آیا حاضری اسباب کشی کنی یا نه و کجا زندگی میکنی و اینا. خب معمولا آدم حاضره که اپلای میکنه واسه یه شهر دیگه. اما به هر حال، هرچی بهتون میگن راجع بهش فکر کنین چون واقعا در مورد شرکتشون اتفاق میفته. یعنی مثلا اکه بهتون میگن حاضری اضافه کاری کنی؟ ممکنه یه وقتی مجبور بشی بیشتر کار کنی، مثلا مشکلی پیش بیاد که باید تا آخر روز حل بشه. اگه نمی تونین، واقعا شغلو قبول نکنین. حالا نمیگم همونجا پاشین برین و بگین خداحافظ ولی خب بگین که مثلا باید راجع بهش فکر کنم، میشه توضیح بدین مثلا چند درصد این اتفاق میفته؟ چند بار در ماه و غیره. ندونسته نگین باشه، مشکلی نیست. یا مثلا ممکنه ازتون بپرسن میتونی سفر کاری بری یا نه. اگه مثلا بچه دارین و نمیتونین، الکی باشه چشم نگین چون بعدا واقعا همه ی چیزایی که میگن ازتون انتظار دارن.

--

دیگه چیزی به ذهنم نمیرسه. فقط اینو بگم که اگه اولین باری هست که میتواین دنبال کار بگردین، اصلا نگران نباشین. طول میکشه. کار اول همیشه پیدا کردنش خیلی خیلی سخت تره. فکر نکنین شاید شما مشکلی دارین یا سواد ندارین یا هرچی. بعد از دو سه سال کار، خیلی کار پیدا کردنتون راحت تر میشه.

xy/ ما نمونه ها!

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

بقیه ی روزهای هفته

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

روز معلم/روز اول کاری/ روز دوم کاری

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

کار قدیم/ کار جدید

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.