فروشگاه های آلمان


ازم خواسته بودین راجع به فروشگاه ها بنویسم. خیلی وقت بود پست این مدلی نذاشته بودم! الان دیگه همه چی تو تلگرام و اینستا و اینا هست راجع به زندگی تو آلمان.

اون روز یکی از دوستامون ازمون پرسید عابدو میشناسین؟ سمیرا (همسرش) هی میگه عابد اینو گفته، اونو گفته.

من اسمشو شنیده بودم، همسر گاهی ویدیوهاشو هم می بینه. همسر گفت آره، میشناسم.

چند وقت بعدش، همین دوستمون دوباره حرف می زد، به همسر میگه این عابدِ تو و سمیرا  .

--

حالا الان دیگه عابد و دوستاش همه چیو میگن ولی خب منم اینجا یه سری چیزا رو براتون می نویسم راجع به خرید کردن و فروشگاه ها تو آلمان.

اول از همه اینو بگم که الان همه چی تو آلمان خیلی گرون تر شده و راستش وضع هر روز داره بدتر از دیروز میشه. اون اوایل که ما اومده بودیم، مثلا اگه یه ظرف نیم کیلویی ماستو می خریدیم 49 سنت، یکی دو سال بعدش، شد مثلا 51 سنت، باز رو همین قیمت بوووود تا چندین سال. ولی الان این جوری نیست. الان توی یه سال قشنگ چندین بار قیمت ها تغییر میکنه. و وقتی همه رو جمع می زنی، می بینی واقعا خیلی گرون تر شده همه چی. تک تک که نگاه کنی، شاید مثلا این یکی 20 سنت گرون شده باشه، اون یکی ده سنت، اون یکی 40 سنت، ولی در نهایت که خرید می کنی، می بینی مثلا چیزایی که سه چهار ماه پیش با 70 یورو می خریدیو الان داری با 100 یورو می خری.

اینو گفتم که بدونین متاسفانه اینجا هم - علی رغم اینکه همچنان خیلی در مقایسه با ایران بهتره- در مقایسه با آلمان چند سال قبل، رو به افوله.

--

اما برای خود خرید کردن، تو آلمان به یه سری فروشگاه ها میگن discounter. اینا فروشگاه های ارزونن و در واقع ارزون ترین فروشگاه ها. یه سطح بعد از اینا میشه supermarket. خیلی وقتا صاحب یه سوپرمارکت و یه دیسکونتر یکیه، مثلا صاحب Rewe (سوپرمارکت) و Penny (دیسکونتر) یه نفره ولی یه سری چیزاشو ارزون تر می زنه و با یه مارک میده، یه سری جنس های دیگه شو برای سوپرمارکتش می زنه. صاحب سوپرمارکت کاوفلند (Kaufland) و دیسکونتر لیدل (Lidl) یکیه؛ صاحب سوپرمارکت ادکا (Edeka) و دیسکونتر نتو (Netto) هم یکیه.

یه فرق دیگه ای که سوپرمارکت ها و دیسکونترها دارن اینه که توی دیسکونتر، کالاها توی جعبه هاشون گذاشته میشن روی طبقه ها. یعنی؛ مثلا یه جعبه هست، توش ده تا بسته ی نیم کیلویی برنجه. شما یه دونه برمیداری، نفر بعدی یه دونه. هر وقت این خالی شد، مسئولاش - که مدام در حال دور زدن و مرتب کردن قفسه ها هستن- میان و جعبه های خالی رو برمیدارن و جعبه های جدیدی رو جایگزین می کنن (این عکسو برای نمونه ببینین).

ولی تو سوپرمارکت ها، همه ی این بسته ها از جعبه شون خارج میشن و توی قفسه چیده میشن (این عکسو برای نمونه ببینین). برای همین زحمت بیشتری براشون کشیده میشه. و در واقع، یه مقدار از هزینه ی بیشتری که می کنین، بابت این مدل خدماته؛ این جوری نیست که بگین صرفا دارین قیمت کالای باکیفیت تر رو میدین.

تنوع هم توی سوپرمارکت ها بیشتره و خب بسته به بزرگی سوپرمارکت ممکنه خیلی هم بیشتر باشه.

دیسکونترهای معروف آلدی (Aldi)، پنی (Penny) و لیدل (Lidl) هستن. سوپرمارکت های معروف، ادکا (Edeka) و ره وه (Rewe) و کاوفلند (Kaufland).

--

در مورد قیمت، همه ی دیسکونترها با هم رقابت دارن و ارزون ترین چیزاشون تقریبا همیشه قیمتشون یکسانه. یعنی؛ مثلا اگه ارزون ترین ماست توی دیسکونتر لیدل (lidl) 1.02 یورو باشه، تو دیسکونتر آلدی ( aldi) هم همون قیمته. ارزون ترین ماکارونی هم همین طور، ارزون ترین شیر هم همین طور.

حتی خیلی وقتا توی سوپرمارکت ها هم این صدق می کنه. یعنی حتی سوپرمارکت Rewe هم یه ماستی میاره که 1.02 یورو قیمتش باشه که این جوری نشه که یه عده فقط بتونن از دیسکونترها خرید کنن و مشتری ره وه کم بشه.

اما خب از اون جا به بعد دیگه تفاوت قیمت ها شروع میشه. یعنی؛ تو بقیه ی چیزا قیمت ها یکسان نیست. مثلا سیبی که توی ره وه می خری، با لیدل یکی نیست، نه از نظر کیفیت و نه از نظر قیمت.

به نظر من، آدم هر چیزی رو تو آلمان باید از یه جا بخره. هیچ دیسکونتر یا سوپری ای وجود نداره که همه چیش عالی باشه. هر جایی نقطه ضعفی داره و نقطه قوتی.

--

همه ی دیسکونترها یا سوپرمارکت ها هم یه مارک مخصوص به خودشون رو دارن که ارزون ترین مارکشونه. مثلا توی ره وه، اسم اون مارک "یا" (ja) ه. یعنی؛ مثلا مارک یا، شیر هم داره، پنیرم داره، کره هم داره و الی آخر. حالا علاوه بر این، ره وه، مارک های دیگه هم داره.

مارک های معروفو هم همه شون میارن. یعنی؛ مثلا نوتلا رو شما تو ره وه هم پیدا می کنی، تو کاوفلندم هست، تو لیدلم هست، تو آلدی هم هست. ولی سوپرمارکت ها تنوعشون واقعا بیشتره. مثلا تو آلدی شما همون نوتلا رو پیدا می کنی و نهایتا یه مارک دیگه. ولی تو ادکا چندیم مدل محصول رقیب نوتلا هست که خیلی هاشونم اگر پشتشونو بخونی، از نوتلا بهترن. مثلا نوتلا درصد فندقش 13 درصده، ولی محصولاتی هستن که درصد فندقشون 35 درصده. این چیزا رو تو دیسکونترها پیدا نمی کنین راحت.

--

هر فروشگاهی همیشه یه سری آفر داره که هر از گاهی میاره. و همه ی فروشگاها هم اپلیکیشن خودشونو دارن که بتونین بدونین مثلا ماه بعد یا هفته ی بعد قراره چی بیارن. این آفرها هم به شدت متنوعن، از یه مدل پیتزا یا پنیر جدید گرفته تاااا لپ تاپ و دوچرخه و دستگاه قهوه ساز ممکنه متغیر باشن!

خیلی وقتا هم آفرای واقعا خوبین. نباید این جوری فکر کنین که مثلا یه دیسکونتر اگه دوچرخه بیاره، حتما جنسش بیخوده. این جوری نیست. اگه واقعا دنبال چیزی می گردین، باید همه جا رو چک کنین.

--

همه ی این فروشگاه ها هم یه سری امتیاز میذارن جمع کنی. به ازای هر یه یورو خرید، یه امتیاز بهت میدن. شما اینا رو هی جمع می کنی، بعدا هر امتیاز معادل یه سنته. اول زیاد به نظر نمی رسه ها، ولی وقتی جمع میشه، واقعا ارزشمند میشه. چون بالاخره آدم که هر ماه یا هر هفته باید خرید خوردنیشو بکنه، خب چرا امتیازاشو فعال نکنه؟ فرض کنین، شما ماهی 200 یورو دارین خرید می کنین، خب آخر سال شما حداقل 2000 یورو خرید کرده این و این یعنی شما می تونین به اندازه ی 20 یورو اضافه تر کالا بردارین.

ما خودمون معمولا همیشه امتیازا رو جمع می کنیم (توی همون اپش میشه جمع کرد؛ یعنی شما موقع حساب کردن، گوشیتو میگیری جلوی دستگاهشون و بارکدش خونده میشه و امتیازا به حسابت وارد میشه)، ولی خیلی چک نمی کنیم برای استفاده کردن ازشون. معمولا بعد از چند سال یادمون میفته که ئه، راستی بریم ببینیم چقدر امتیاز داریم، بعد می بینیم مثلا صد یورو شده.

--

کلا این سیستم امتیاز جمع کردن تو هممممه جا تو آلمان هست. از خرید خوردنی گرفته تا لباس و بنزین و چیزای بزرگتر.

در واقع، می تونم این جوری بگم، اگه یه نفر یه سیستم جدید بیاره، همممه ی رقیباش مجبورن بیارن، چون در غیر این صورت، رقابتو می بازن.

آلمانی ها هم به قدری دو دو تا چهار تا می کنن که اصلا نمی تونین تصور کنین! اگه یه جا سه سنت ارزون تر بده، همه میرن صف میکشن که اینجا سه سنت ارزون تره .

--

در مورد سوپرمارکت ها و خوردنی فروشی ها بگم که بعد از این دیسکونترها و سوپرمارکت ها، بیو لادن (Bioladen) یا همون فروشگاه های محصولات ارگانیک هستن. اونا محصولات خاص تری دارن با قیمت بالاتر و خب محصولاتشونم ارگانیکه دیگه.

من در مورد خودمون بگم، ما فقط محصولات خاصی رو از اون جا می خریم، مثلا حنای طبیعی رو شما تو این فروشگاه ها می تونین پیدا کنین ولی تو سوپرمارکت ها و دیسکونترها نه. ولی چیزای دیگه رو ما از همون سوپرمارکت ها یا دیسکونترها می خریم.

--

بعد از این فروشگاه ها، فروشگاه های محلی هستن که باز قیمتشون بالاتره. دقت کنین که این که میگم قیمتشون بالاتره، یعنی در حالت کلی بالاتره، وگرنه ممکنه یه محصولی شما توی این فروشگاه ها پیدا کنین که قیمتش از سوپرمارکت هم کمتر باشه چون طرف خیلی از هزینه های واسطه ها رو مجبور نیست بده.

اینا فروشگاه های شخصی هستن که از زمین های اطراف میرن محصول رو می خرن و میارن می فروشن. معمولا تنوعشون کمه و قیمتشون بالا. و خیلی از کسایی که از این فروشگاه ها خرید می کنن کسایی هستن که معتقدن محصولات محلی باید پشتیبانی بشن از طرف مردم و نباید بذاریم فقط شرکت های بزرگ پا بگیرن و مغازه های کوچیک و شخصی له بشن.

--

بعد از اینا، مزرعه ها هستن که محصولاتشون دیگه خیلی اصله! طرف همون جا مثلا مزرعه ی توت فرنگی داره و محصولاتشو میاره توی یه دکه ای که بغل مزرعه اش هست می فروشه؛ چند تا گاوم داره که شیرشونو همون جا می فروشه؛ یه تعداد مرغم داره که تخم مرغ تازه شونو میفروشه. اینا هم قیمتاشون بالاست اما خب همه چیشون خیلی تازه تره دیگه.

برای اینکه قیمت دستتون باشه، ما همین چند روز پیش از یکی از همین مدل مزرعه ها/فروشگاه ها نیم کیلو توت فرنگی خریدیم، 5 یورو. قیمت نیم کیلو توت فرنگی توی ره وه (که تازه سوپرمارکته، نه دیسکونتر) 2.5 یوروئه.

یه سری مزرعه ها هم هستن که میگن خودت باید بری جمع کنی. اینا میخوان پول کارگر ندن. چون هزینه ی کارگر تو آلمان خیلی زیاده. کلا هر چیزی که نیاز به آدم داشته باشه تو آلمان خیییلی گرونه (واسه همینم شما خیلی وقتا چیزیو بری نو بخری، به صرفه تره تا اینکه بدی برات تعمیرش کنن). اینا مثلا ظرف های نیم کیلویی میذارن، و میگن حداقل خرید هم همون نیم کیلوئه (یا حالا هر ظرفی که خودشون گذاشته باشن). هر کس خودش میره هر چقدر می خواد توت فرنگی می چینه و میذاره تو ظرف و میاد خرید می کنه.

اینم بگم که ممکنه بگین خب شاید کسی بخوره موقع چیدن. بله، ممکنه. ولی در کل، این مزرعه های محلی، خیلی مبناشون اعتماده. خیلی وقتا تو مسیرهای جنگلی آدم می بینه که کسی کندوی عسل داره، عسل هاشو همون جا جلوی درش چیده، نوشته دونه ای مثلا دو یورو. هر کس بخواد، یه دونه برمیداره و دو یوروشو میندازه توی صندوقی که اون بغل هست. کسی هم نیست که بفروشه به عنوان فروشنده. اینا رو به عنوان تبلیغ میذارن و هر کسم بخواد پولشو میده و برمیداره.

--

این از خرید خورد و خوراک معمول. برای گوشت و اینا هم توی همه ی دیسکونترها و سوپرمارکت ها، گوشت های بسته بندی هس، ولی تو سوپرمارکت ها، یه قسمت هم داره که جدا باز گوشت می فروشه: ماهی و سوسیسو دیده ام. ولی راستش تا الان دقت نکرده ام که گوشت گاو و گوسفندم اونجا میدن دست مردم یا نه.

اما باز علاوه بر اینا، قصابی جدا هم هست که بخواین برین ازش گوشت تازه بخرین.

--

ولی هزینه ی اصلی زندگی آدم، معمولا خورد و خوراک نیست. وسایلی که آدم برای خونه و کار لازم داره و همین طور هزینه ی رفت و آمد، به مراتب بیشتره.

مثلا شما یه تخت بخوای، از 70 80 یورو یا صد یورو هست تاااا 1000 یورو یا بیشتر. تو این جور چیزا آدم باید حواسشو خیلی جمع کنه.

برای اینا هم میشه رفت فروشگاه های حضوری و دید و بعد خرید کرد. از جمله فروشگاه های مخصوص مبلمان و میز و این چیزا، XXXLutz هست، Höffner و Segmüller (اگه دوست داشتین، می تونین سایتاشونو نگاه کنین و ببینین چه مبلایی هست و ازشون ایده بگیرین برای طراحی خونه تون). هر سه شون خوبن و قیمتاشونم تقریبا شبیه به همه. اما همه شونم این مشکلو دارن که وقتی سفارش میدین، میگن بین 8 تا 12 هفته طول می کشه تا سفارشتون بیاد! ارسالشونم اکثرا پولیه ولی هزینه اش زیاد نیست.

این چیزا رو اگه تخته و میز و این چیزا باشن، میشه آنلاین هم خرید از سایت هایی مثل Home24. ولی اگه لازم باشه مثل مبل یا صندلی یا تشک روش بشینی و تست کنی، بهتره که واقعا حضوری بخری. ما یه بار آنلاین خریدیم، جنسش اصلا اونی که می خواستیم نبود.

برای کمد و اینا هم همه ی این فروشگاه های حضوری ای که گفتم هستن، به علاوه ی ایکیا (IKEA) ولی ایکیا با فاصله جنساش ارزون تر از ایناس. و خب ساده تر هم هست.

کلا، اگر دنبال چیز ساده باشین، ایکیا خیلی همه چیش ساده و سفیده. ایکیا یه مارک سوئدیه و سبکش کلا اسکاندیناویاییه. حالا درسته که همه چی از همه رنگ میاره، ولی از اساس انگاری سلیقه ی سازنده هاش همون طرح های اسکاندیناویاییه.

تو ایکیا میشه برای خودتون کمد هم طراحی کنین. اینم اگه حوصله شو داشتین و بیکار بودین، امتحان کنین . سرچ کنین Ikea Planer، بعد برین هر چیو که دوست دارین طراحی کنین.

ولی اگه برای دانشجویی می خواین، فقط ایکیا. بقیه بعیده که توش بتونین چیزی پیدا کنین که بتونه با ایکیا رقابت کنه، مضاف بر اینکه همه چی ایکیا ساده اس و جای کمی میگیره و جمع و جوره.

--

در مورد لباس و اینا هم فروشگاه های ارزون مثل C and A و H and M و TK Max و Primark هستن که جنس های خوبی هم دارن. ت کا مکس و پریمارک یه کمی شلخته ان و باید بین لباسا بگردین ولی اون دوتای دیگه مرتب و منظمن.

برای لباسا هم اگه آنلاین بخرین، ارزون تر درمیاد. ولی باید حوصله داشته باشین و هزار تا لباس سفارش بدین تا یکیش اون مدل و سایزی که می خواین باشه. ولی خب چون خیلی از فروشگاه ها ارسال رایگان دارن و میشه رایگان هم پس داد، خیلی ها گزینه ی آنلاین رو انتخاب می کنن.

--

در مورد لباس و کمد و همه ی وسایل دیگه هم درست مثل فروشگاه های خوردنی، میشه از فروشگاه ها و مغازه های محلی خرید کرد ولی بازم قیمت ها به شدت بالاتره و تنوع به شدت کمتر. لباسو که آدم از لباس فروشی محلی کاملا باید بی خیال بشه که بخره! مگه مثلا لباس عروس باشه که شما بخواین با سلیقه ی شرقی بخرین و از فروشگاه های ترک ها بخرین؛ یا مثلا یه لباس شب که توی اون سبک باشه.

اگر در مورد هزینه ها بخوام بهتون بگم، ریحانه خانم که تو خیاطی کار می کنه میگه چند صد یورو صرف تغییرات لباس ها میشه. ولی بازم مردم براشون می صرفه که مثلا لباس خواهرشونو بیارن 300 400 یورو بدن تغییر بدن برای خودشون تا اینکه بخوان یه لباس جدید بدن بدوزن.

--

شاید باورتون نشه، ولی پارچه فروشی تو آلمان تقریبا وجود نداره. همون ایکیا و امثالهم یه مقداری پارچه هم دارن برای فروش ولی اونا بیشتر ملحفه و پرده و این چیزان. پارچه فروشی به اون شکلی که تو ایران هست که بری پارچه ی مجلسی و کت و شلواری پیدا کنی، اونم با تنوع بسیار زیاد، من تا الان ندیده ام.

حتی برای همون ملحفه ی کرسی هم من کلی گشتم تا بالاخره یه فروشگاه تو شهر بغلی پیدا کردم که 20 دقیقه با ما فاصله داشت! ولی همونم زیاد پارچه ی مجلسی نداشت. که خب البته طبیعی هم هست با توجه به هزینه ی دوختی که قراره طرف بده!

--

یه چیز دیگه رو هم که لازم می دونم بگم اینه که یه فرقی که اینجا با ایران (حداقل ایرانِ زمانی که من هنوز ایران بودم) داره اینه که اینجا ارزون ترین جنس هم یه کیفیت معقولی داره، فرقی هم نداره لباس باشه یا خوردنی یا کمد یا هر چیز دیگه. مثلا شده من تی شرتی ت خریده ام 4 یورو. ولی این جوری نبوده که اون تی شرت چهار یورویی هفته ی بعدش خراب بشه یا رنگ پس بده یا مشکل دیگه ای براش پیش بیاد. در حد قیمت خودش، مثلا یه سال دو سال کار کرده.

یه چیز دیگه هم بگم که یه سری از فروشگاه های اینجا مثل همون H and M و C and A، یه سری لباس های دست دوم قدیمی رو پس می گیرن، به ازاش بهتون امتیاز میدن یا تخفیف میدن، یا یه چیزی شبیه این. من دقیق شرایطشو نمی دونم چون ما لباس های قدیمیمونو همیشه میندازیم تو همون کانتینرهای مربوط به صلیب سرخ که به آدمای نیازمند برسه ولی خب میدونم که جین ها رو پس می گیرن. اما اینکه در ازای چند تاش چقدر تخفیف میدن رو نمیدونم.

--

برای وسایل برقی و لپ تاپ و اینا دو تا فروشگاه هستن: Saturn و Media Markt؛ که اینا هم مال یه نفر هستن. اینا هم بد نیستن. دیگه وسایل برقی خیلی شرایطشون مشخصه و خیلی قدرت مانور ندارن فروشگاه ها. مثلا این جوری نیست که یه فروشگاه فلان مدل یخچال سامسونگو بده هزار یورو، اون یکی بده هزار و پونصد یورو. همه شون تقریبا تو یه مایه ها میدن. فقط این فروشگاه ها اگه شانس بیارین و تخفیف خوبی زده باشن، می تونین گزینه های خوبی توشون پیدا کنین. مثلا همون لپ تاپا یا گوشی هایی که میذارن برای تست کردن رو بعد از یه مدتی می فروشن با قیمت ارزون تر.

ولی برای خرید وسایل برقی، گزینه ی آنلاین خیلی بهتره چون راحت می تونین توی سایت idealo.de چیزی که می خواین رو با مدلش سرچ کنین و ببینین کدوم فروشگاه ارزون تر میده. ایده آلو یه چیزیه شبیه سایت ترب تو ایران. خیلی سایت خوبیه. برای چیزایی که مدلش کاملا مشخصه خیلی کمک کننده است. لباس و این چیزا رو نمیشه توش راحت مقایسه کرد ولی برای وسایل برقی و گوشی و اینا، راحت میشه. البته؛ برای همون لباس هم اگه مثلا کاپشن باشه و از مارک خاصی، میشه مقایسه کرد. چون اونا هم مدلاشون اسم دارن.

ممکنه بگین چرا آمازون رو نگفتم. آمازون کلا سایت خوبیه و همممه چی توش هست و برای تمام چیزایی که گفتم، می تونین همیشه آمازون رو هم مد نظر داشته باشین. ولی به نظر شخص من، الان دارن سایت هایی میان که توی آلمان می تونن رقابت کنن با آمازون. نه تو همه چیز، ولی الان دیگه این جوری نیست که تنها گزینه آمازون باشه؛ مخصوصا با اومدن ایده آلو که باعث میشه آدم اول بره اون چیزی که می خوادو تو آمازون سرچ کنه (چون سرچش هنوزم قوی تر از بقیه اس به نظر من)؛ بعد که چیزی که می خواستو پیدا کرد، تو ایده آلو سرچ کنه و از یه جای دیگه خرید کنه .

--

دیگه نمی دونم راجع به چه مدل فروشگاه هایی باید بگم. بپرسین تا بگم اگر سوالی دارین :).

نظرات 5 + ارسال نظر
نازنین جمعه 7 اردیبهشت 1403 ساعت 23:00

سلام دختر معمولی جان .خیلی ممنون از پست خوبتخیلی کاربردی بود خدا خیرت بده

سلام عزیزم،
خواهش می کنم :).
اگه بازم سوالی داشتی، بپرس حتما :).

AE جمعه 7 اردیبهشت 1403 ساعت 21:06

من این پست رو الان دیدم ؛ چقدر اطلاعاتون جامع و خوبه :)
واقعا مرسی که با ما به اشتراک می‌گذارینشون

خواهش می کنم.
امیدوارم به دردتون خورده باشه :).

دختری بنام اُمید! جمعه 7 اردیبهشت 1403 ساعت 15:09

ممنون انقدر مفصل و با جزئیات مینویسد.
من فکر کنم طرفدار همون فروشگاه محلی ها میشدم! چون الانم ترجیح میدم اطلاعات رو از وبلاگ شما بخونم تا پیج های اینستا.
من انقدر دقیق میخوندم که انگار آلمان زندگی میکنم. الان میتونم بگم اطلاعاتم در مورد فروشگاه های آلمان از ایران بیشتره، چون در مورد فروشگاه های ایران واقعا چیز خاصی نمیدونم.
مزرعه هاشونو خیلی دوست دارم، خیلی حس خوبیه خودت بری بچینی و تازه استفاده کنی یا در کل محصولات تازه بخری. خصوصا میوه و سبزی که من عاشق بوشون هستم.
در مورد کیفیت که گفته بودین هر چیزی یه حداقل کیفیتی داره. اینجا الان اینجوریه که باید پول زیاد بدین که تازه اون حداقل کیفیت رو بخرین و هر چقدر، واقعا هر چقدر، که پول زیاد بدین بازم نمیتونین مطمئن باشین جنس اصل و با کیفیت بهتون دادن یا نه! کلا شانسی خرید میکنیم!

خواهش می کنم :).
معلومه شما کاملا به سنت ها وفادارین .
حالا خدا رو چه دیدی؟ شاید یه روز خیلی یهویی برات جور شد و اومدی اینجا. اون وقت کلی اطلاعات به درد بخور داری :).
--
قبلا کیفیت کالاهای ایرانی خوب بود، فقط به نسبت چینی و اینا گرون بود. الانو نمی دونم. ولی حداقل توی اسباب بازی های ایرانی من متوجه شده ام که یه سری مارک های خاص هستن که واقعا جنس های خوبی می زنن. ولی خب متاسفانه همه کیفیتشون خوب نیست دیگه. آدم باید بدونه از کجا و چه مارکی بخره.

کامشین پنج‌شنبه 6 اردیبهشت 1403 ساعت 11:11

من اخیرا ویدئوهای دختر خانم جوانی را دنبال می کنم که پنج ساله از ویتنام به آلمان مهاجرت کرده و از تجاربش میگه. با دیدنش خیلی یاد حرف های شما می افتم و چون زمینه فکری ام در مورد زندگی در آلمان با توجه به نوشته های شماست، با دیدن ویدئوهای این خانم احساس شگفت زدگی بهم دست نمی ده. فکر کنم در مانهایم زندگی می کنه و از دست غذاهای آلمانی به عذابه. رژیم غذایی اش با رژیم غذایی دوست پسر/نامزدش نمی خوره و کلی ماجراهای خنده دار با هم دارند. یکی از بامزه ترین ویدئوهاش راجع به یادگیری زبان آلمانی بود که می گفت برای یادگیری این زبان یک چشمش خونه و یک چشمش اشک. خلاصه که ما با نوشته های شما یک ذره از حال و هوای فرهنگی آلمان حالیمون شده خواهر. دستت درد نکنه.

فکر می کنم همسر چند بار ویدیوهای این دختره رو بهم نشون داده. ظاهرا خیلی علاقه مند داره .
خدا رو شکر که دیدی که بهتون داده ام نسبت به آلمان خیلی پرت از بقیه نبوده و کسای دیگه ای هم هستن که همون مشکلات ما رو با آلمان و آلمانی ها داشته باشن. حداقل این طوری به خودمون دلخوشی میدیم که ایراد از ما نیست .

نیوشا سه‌شنبه 4 اردیبهشت 1403 ساعت 22:00

سلام
خیلی ممنون از توضیح کاملتون

یه دو تا چیز دیگه هم که هست من اضافه کنم:

وقتی خرید میکنید رسید خرید رو تا چند روز نگه دارید و فوری اتیکت لباس رو نبرید، چون بعدش پس میگیرن و پول رو میدن کامل (من یبار اتیکت رو بریده بودم و بعد پشیمون شدم بردم پس بدم گفتن پس میگیریم ولی به جاش باید چیز دیگه انتخاب کنید)

برای خرید یه سری وسایل ساده خونه، فروشگاه اکشن هم هست که از ایکیا ارزون تره به نسبت. برای دانشجو جای خوبی هست.

سلام عزیزم،
ممنون از اینکه کاملش کردی.
بله، اکشنو یادم رفته بود. خیلی چیزای ارزون و خوبی داره :).

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد