بقیه ی خونه!


بچه ها این روزا خیلی اتفاقای مختلفی میفته. همه چی تو هم تو همه، من مجبورم وسط بحث های مدرسه، یه بحث دیگه رو بگم، چون بعدا ممکنه یادم بره.

گفتم بهتون که وقتی زمین رو می خری، اول باید واسش وام قبلیش تسویه بشه تا بانک حاضر بشه براش وام بده. حالا این پروسه ی تسویه، معمولا تو 6 هفته اینا دیگه تموم میشه. واسه ما خییلی طول کشید. ما 06.07 فکر کنم قرارداد رو امضا کردیم. امروز 23.09 ه!

بعد منم گفتم بهتون که پیگیری کردم و بنگاهیه گفت من خبر میگیرم.

دوشنبه ی هفته ی پیش یه بار گفته بود و گفت گفتن بهش اولویت میدیم و فلان.

من این هفته سه شنبه زنگ زدم گفتم چی شد؟ میشه دوباره زنگ بزنی؟ گفت من دیگه دوباره زنگ نمی زنم! چون به نظرم اگه بیشتر زنگ بزنیم، فقط باعث عصبانیت اونا میشه و کمکی نمی کنه. تا آخر هفته صبر کنیم، اگر نیومد، من هفته ی بعد دوباره زنگ می زنم.

میخواستم بگم شماره شونو بده خودم زنگ بزنم.

دوباره فرداش و پس فرداش من هی زنگ زدم به دفتر ثبت، گفتم این مدرک بانک اومد براتون یا نه؟ آخه مدرک باید برای اونا میرفت. قرار نبود برای ما بیاد.

بالاخره دیروز از دفتر ثبت بهم زنگ زدن که اومده و ما برات ایمیل کردیم.

ایمیل کرده بود که این قدر باید پول بدین.

اگه یادتون باشه، قبلا دفتر ثبتیه گفته بود پول رو بانک مستقیم باید به حساب فروشنده ها واریز کنه و این برای اطمینان بیشتر و راحت شدن خیال فروشنده است. ما هم گفتیم باشه.

باز دیروز به همسر گفتم نکنه لازم باشه ما خودمون انتقال وجه بدیم؟ آخه برای انتقال وجه باید سقف پرداخت رو ببریم بالا که بتونیم پول رو انتقال وجه بدیم و این خودش 72 ساعت طول می کشه.

ایمیل زدم به اون پیرمرده که واسط واممون بود. گفتم پولو بانک می ریزه به حساب اونا؟ گفت نه. بانک میریزه به حساب شما. گفتم مطمئنید؟ گفت آره. همیشه همین جوره. گفتم ولی دفتر ثبتیه به ما چیز دیگه ای گفته و حتی فکر کنم توی قرارداد هم بود. گفت می تونین دوباره از بانک بپرسین. ولی معمولش اینه که بانک پول رو به حساب شما می ریزه.

زنگ زدم به بانک. خانمه گفت ما پولو به حساب شما میریزیم! گفتم خب پس ما باید الان بریم سقف پرداخت روزانه رو تغییر بدیم و اینا؟ گفت اگه می خوای، من می تونم الان برات یه فرم بفرستم که پر کنی و بلافاصله ما سقف پرداخت رو تغییر میدیم. اون نامه ای هم که نشون بده که باید پول پرداخت بشه رو برای من بفرست. ولی پرداخت دوشنبه یا سه شنبه براتون انجام میشه. چون نامه ای که میفرستین باید چک بشه. گفتم باشه، مشکلی نیست.

براش فرستادم و از اون ور هم زنگ زدم به آقای شرکت سازنده ی خونه و گفتم تو دو سه روز آینده پول میاد به حساب فروشنده و لطفا تا موقع شما وقت بگیرین برای تخریب خونه ی فعلی و دادن درخواست ساخت خونه به شهرداری. گفت باشه.

حالا امیدوارم دیگه تندتند بتونیم کارو پیش ببریم.

--

برای خونه ای که قراره ساخته بشه هم نیاز به بیمه داریم که اونم پروسه ی خودشو داره و تازه از نظر حقوقی هم باید حواسمون باشه. چون اون زمین الان قانونا مال ماست و اگه مثلا تو زمستون یخ بزنه و کسی جلوی در اون خونه ی خالی از سکنه راه بره و بیفته زمین، ما مسئولشیم. مسئول پارو کردن برفای اون خونه هم الان ماییم. ولی از اون طرف ما فقط نصف زمین رو خریدیم، ولی یه خونه ی کامل روشه که یه قسمتیش توی زمین ماست و یه قسمتیش نه. خلاصه، اونم داستانیه برای خودش.

تا الان سه تا دفتر بیمه رفته ام توی این شهر که مشاوره بگیرم چه بیمه هایی بگیریم و چه قیمتی میشه بیمه ها.

کلا من این هفته رو همه اش قرار داشتم؛ یا با بیمه، یا با مدرسه.

امیدوارم همه ی این پروسه ها به خوبی و خوشی پیش برن .

بالاخره لایف هَز آپز اَند دَونز (اینو بابام همیشه بهمون می گفت. حالا نه که خیلی انگلیسیش خوب باشه ها ولی از معدود جمله هایی بود که بابای من خوب یادش مونده بود. یکی دیگه اش هم نُو پِین، نُو گِین بود.). زندگی فراز و نشیب داره. نمی دونم الان تو فراز زندگیمونیم یا نشیبش ولی هر چی هست، فعلا که همینه. باید سعی کنیم از همینی که هست لذت ببریم و به این فکر کنیم که ان شاءالله یه سال، یه سال و نیم دیگه توی خونه ی خودمون نشسته یم و به یه منظره ی دیگه خیره شده یم و داریم چاییمونو می خوریم .


نظرات 5 + ارسال نظر
دختری بنام اُمید! شنبه 2 مهر 1401 ساعت 19:07

چقدر همه چی پیچیده است!
اینکه یکی جلو درت بخوره زمین به نظرم خیلی عجیبه! اینجا نه شهرداری گردن میگیره نه صاحبخونه
از خانم/ آقای رها ناراحت نشو، یه جو بدی تو ایران راه انداختن که هر کسی از هر رسانه ای موظفه در مورد اتفاقات این روزها بنویسه و اگر ننویسه فلانه و بهمانه، یه جورایی دارن سعی میکنن مردم رو بندازن به جون هم و تا حد زیادی هم موفق شدن. مردم بدون در نظر گرفتن شرایط همدیگه فقط دارن از همدیگه اعلام انزجار میکنن! مثلا نوشتن از اتفاقات این روزها تو وبلاگی که خواننده میلیونی نداره و همه ایرانین و همه باخبر از ماجرا، چه کمکی میتونه بکنه؟! همه میدونیم هیچی!

آره؛ اینجا همه چیو ریز به ریز براش قانون میذارن. یه وقتایی خیلی اعصاب آدم خرد میشه.
ولی خب از اون ورم خوبه دیگه، آدم اگه تو زمین یکی دیگه بخوره زمین، بعدا میره طلبکار میشه .
نه بابا، چرا باید ناراحت بشم. بالاخره هر کس یه نظری داره .

مامان فرشته ها شنبه 2 مهر 1401 ساعت 15:54

انشاالله به زودی بیای بنویسی از خونه خودتون نگاهت به زندگی رو دوست دارم .

مرسی، ان شاءالله :).
لطف داری عزیزم. خدا کنه حالا درست نگاه کرده باشم .

رها شنبه 2 مهر 1401 ساعت 15:39

سلام عزیزم.
کلی اطلاعاتم در مورد مدرسه پیدا کردن برای بچه‌ها زیاد شد، هرچند که خودم مجردم ولی حالا میفهمم چرا توی فیلمهای خارجی به محض بدنیا آمدن بچه برعکس ایران به فکر پیدا کردن مدرسه و هزینه کالج بچه هستند، انگار اونجا اینکارها به سادگی انجام نمیشه اصلا.
رضا صادقی یه آهنگی داره که توش دایم تکرار می‌کنه" یه چیزی میشه دیگه" و این عبارت رو من دایما در طول چند ماه اخیر که کلی کار و اضطراب داشتم برای خودم تکرار میکردم . زندگی دقیقا همینطوره که میگی و باید از همینی که هست لذت ببریم . و مطمئنم سال دیگه توی خونه ات نشستی و داری از تماشای بازی کردن پسرت لذت می‌بری‌.

سلام عزیزم،
من کشورای دیگه رو نمی دونم ولی اینجا کلا همه چی پیچیده و طولانیه روندش. نمیدونم چرا!
مرسی عزیزم، ان شاءالله :). امیدوارم شمام همیشه از زندگیتون لذت ببرین.

مریم.ش جمعه 1 مهر 1401 ساعت 21:25

جونم برات بگه تلگرام هم قطع شد :|

چی بگم؟ از اولم یه وصلی ای نداشتن این پیام رسان های خارجی، دیگه الان که هیچی!
ولی الان فکر کنم یه جوری قطع کرده ان که کلا خبرها هم به آدم نمی رسه. دیگه کانال ها رو نمی تونن آپدیت کنن.

رها جمعه 1 مهر 1401 ساعت 17:18

شما که داری به زبان فارسی می نویسی به نظر میاد ایرانی هم باشی احتمالا! و اگه ایرانی هستی حتما باید بدونی که توی این مملکت چی داره میگذره این روزا و بد نیست به جای این قصه حسین کرد شبستری که داری سر هم میکنی،حداقل یه اشاره بکنی به وضعیت کشورت.

کاش قبل از اینکه واسه کسی کامنت بذارین، یه دور پروفایلشو بخونین، یا لااقل دو سه تا پستشو بخونین، بعد نظر بدین.
من اینجا از روزمرگی هام مینویسم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد