بچه ها این پست به درد کسایی که آلمان نیستن و تو فاز خرید خونه نیستن، نمی خوره اصلا. ولی من گفتم حالا همن یکی دو نفری که شاید از اینجا رد میشن و شاید لازم داشته باشن، من تجربه مو بهشون گفته باشم.
از اون جایی که برای ما ایرانی ها خیلی پیچیده حساب میشه حساب و کتاب های آلمانی، من به طور خلاصه و تیتروار میگم که برای خرید خونه/زمین مراحلش چیه:
1- قبل از اینکه اصلا شروع کنین به دنبال خونه گشتن، با یه بانک یا یکی از این واسط های وام دادن (مثل DrKlein یا Interhyp) یه قرار بذارین و ببینین اصلا چقدر به شما بالقوه وام میدن. وقتی این قرار رو میذارین، یه سری مدارک مثل درآمدتون و مخارجتون رو باید به بانک یا همون شخص نشون بدین و اونا میگن که بر اساس شرایط شما، مثلا شما حداکثر می تونین 600 تا یا 700 تا یا یه میلیون تا وام بگیرین.
بعد بگین همین رو به عنوان یه مدرک بهتون بدن. اما دقت کنین که این مدرک برای اونا الزام آور "نیست" و در شرایط واقعی، بستگی داره قیمت زمین یا خونه چقدر باشه. یعنی مثلا اگر زمینی قیمت کارشناسیش 200 تا باشه و فروشنده 300 تا بفروشه و شما بخواین بابتش 300 تا وام بگیرین، بانک قبول نمی کنه و میگه این زمین به این قیمت نمی ارزه و من این قدر وام بهتون نمی دم. اون مبلغی که بالا گفتم، حداکثر مبلغی هست که شما "می تونین" بگیرین.
پس تا اینجا شما یه مدرک گرفته این که چقدر بهتون وام میدن.
2- میرین خونه یا زمینی که می خواین رو می بینین و مدارک لازمش رو می گیرین (مدارک خیلی کامل و دقیقی ازتون می خوان که بعضی هاش رو خود فروشنده هنوز باید از شهرداری یا جایی مثل اون درخواست بده. پس، سعی کنین زود بجنبین و هی خودتون زنگ بزنین و پیگیری کنین و هلشون بدین که کارتونو پیش ببرن.).
3- دوباره با بانک های مختلف به صورت همزمان صحبت می کنین که حالا برای این خونه ی مشخص چقدر بهتون وام حاضرن بدن و با چه شرایطی و چه سودی و ... . دقت کنین که حتما با چندین بانک صحبت کنین و منتظر نشین که حالا ببینم این بانک چی میگه، بعد برم سراغ بعدی. میتینگ گذاشتن با بانک و درخواست آفر (یا همون Angebot) کردن از بانک برای شما الزام آور نیست و نگران نباشین.
3.1- اگرکسی که باهاش صحبت کرده ین، خود بانک نبوده و یه واسط بوده، ممکنه بعدا بانک دقیقا با اون شرایط بهتون وام نده. یعنی واسط به شما میگه که بانک فلان با سود 3.10 بهتون وام میده. شما هم می گین می خوایم و درخواست رسمی امضا شده میدین. بعدا، بانک با بررسی دقیق بهتون میگه که ما بهتون با 3.25 می تونیم وام بدیم، نه با 3.10. پس به این هم حواستون باشه و همین که یه نفر گفت این بانک بهتون همچین وامی میده، سریع باور نکنین. همزمان با چندین بانک صحبت کنین.
4- وقتی با بانک سر سود و این چیزاش به توافق رسیدین، بانک به شما یه تاییدیه میده که ما به شما وام میدیم یا کلا قرارداد وام رو بهتون میده.
4.1- بعد از اون، بانک کلی نامه ی دیگه هم برای شما می زنه و حساب براتون باز میکنه و ازتون می خواد که برای احراز هویت میتینگ آنلاین بذارین یا برین به نزدیک ترین اداره ی پست تا کارت شناسایی و چهره ی شما رو تطبیق بدن و ... .
5- همزمان شما باید از دفتر ثبت اسناد هم نوبت گرفته باشین که سریع تر کاراتون انجام بشه.
5.1 و 4.1 معمولش اینه که بانک همزمان بهتون یه نامه ی Grundschuldbestellung هم میده و شما اونو روزی که قرار دارین توی دفتر ثبت اسناد با خودتون می برین. اما اگر نداد، اول قرارداد رو امضا می کنین. قرارداد امضا شده رو برای بانک می فرستین. بانک به شما Grundschuldbestellung رو میده و شما دوباره نوبت می گیرین از دفتر ثبت اسناد و دوباره اونجا یه سری چیزا رو امضا می کنین.
5.2 اتفاقات مربوط به ثبت اسناد کلا به آلمانی انجام میشه و به دلیل مسائل حقوقیش، اگر شما آلمانی بلد نباشین، اونا به انگلیسی برای شما توضیح نمیدن، یا اگر هم بدن، وجاهت قانونی نداره. شما خودتون باید با خودتون مترجم ببرین اگر لازم می دونین.
6- بعد از اینکه شما قرارداد رو امضا کردین، دفتر ثبت اسناد خودش بقیه ی کارها رو انجام میده و به شهرداری درخواست میده که این سند رو به اسم شما ثبت کنه.
در واقع، اول یه جورایی زمین/خونه برای شما رزرو میشه. یعنی فروشنده دیگه نمی تونه این زمین رو به کس دیگه ای بفروشه.
بعد کم کم هی براتون نامه میاد که این پول رو بابت فلان چیز و اون یکی رو بابت فلان چیز پرداخت کنین.
نامه ها هم از جاهای مختلفی میان. از Finanzamt میان، از Amtsgericht میان، از Stadt میان. همه رو باید پرداخت کنین. هر کدوم هم زمان سررسید خودشونو دارن. بیشترینشون یک ماهه معمولا و بعضی ها هم دو هفته مهلت پرداختشون هست.
ضمنا، اگر دو نفری زمین رو خریده باشین، هر کدومتون نامه ی جدا دریافت می کنین. یعنی نصف مالیات رو شخص الف باید بده و نصف مالیات رو شخص ب. یعنی؛ تقریبا، برای هر چیزی دو تا نامه دریافت می کنین.
7- بیشترین مبلغی هم که توی این نامه ها باید پرداخت کنین، نامه ی فینانتس امت هست که مالیات رو ازتون می گیره. وقتی که شما این مالیات (و سایر مبالغ) رو پرداخت کنین، در نهایت، شهرداری (یا حالا هر کسی که مسئولشه) به دفتر ثبت اسناد نامه می زنه که این پرداخت ها انجام شده و این ثبت انجام شده و دفتر ثبت اسناد هم به شما نامه می زنه که زمین به نام شما به ثبت رسید و بعد از اون شما باید پول دفتر ثبت اسناد و پول بنگاهی رو بدین.
8- همزمان، بانک هم هر وقت تمام کارها انجام بشه به شما نامه می زنه که ما مبلغ رو پرداخت کردیم/می کنیم و شما از فلان تاریخ باید وامتون رو پرداختش رو شروع کنین.
8.1 معمولا بانک پول زمین رو مستقیم به خریدار میده و نمی ریزه به حساب شما که شما پرداخت کنین به حساب فروشنده. (اما برای ساخت خونه، پول رو به حساب خودتون می ریزه.)
8.2- حواستون باشه که برای پرداخت های بانکی، شما یه سقفی دارین که می تونین پول انتقال وجه بدین. اگر لازمه، مبلغ حداکثر پرداخت ممکن رو برای خودتون تغییر بدین و بیشترش کنین.
مثلا برای ما، بانکمون بعد از باز کردن حساب، تو همون اوایل نامه زد که حداکثر مبلغ قابل پرداخت رو زیاد کنین خودتون چون 1) اگر مثلا قرار باشه شما 50 هزار یورو به حساب کسی بریزین ولی سقف پرداختتون در روز 10 هزار تا باشه، شما اون زمان با استرس باید درخواست تغییر سقف پرداخت بدین چون 2) وقتی شما توی سایت درخواست تغییر سقف پرداخت میدین، (برای بانک ما) 72 ساعت طول می کشه تا اعمال بشه.
بنابراین، نباید این تغییر سقف انتقال وجه رو انقدر به تعویق بندازین که براتون مشکل ساز بشه.
--
حالا ما هنوز به مراحل بعدیش نرسیده ایم ولی فکر کنم از اینجا به بعدش دیگه یه سری روال ساده داشته باشه.
معمولش اینه که وقتی شما خونه می سازین، هر مرحله ای که ساخته میشه، شرکت سازنده به شما فاکتورهای پرداختش رو میده. شما فاکتورها رو به بانک ارائه میدین و بانک پرداخت رو انجام میده. هر رسیدی که به شما داده میشه، دو هفته زمان پرداخت داره. بنابراین، شما زمان کافی برای اطلاع دادن به بانک و دریافت پول و انجام پرداخت ها دارین.
اما حواستون باشه که اگر این وسط خواستین چند هفته برین مسافرت، حتما قبلش هماهنگ بکنین با شرکت سازنده تون که اگر فاکتوری چیزی هست، براتون مشکل ساز نشه.
--
10- پروسه ی انجام این کارهای اداری طولانیه و پر از میتینگ های مختلف. ما الان حدود سه ماهی هست که درگیر این مراحلیم (از اولین قرار با شرکت سازنده و امضای قراردادها و ... ). بنابراین، باید آدم باحوصله ای باشین برای این مدل کارها .
--
این چند روز چقدر چیز میز نوشتم .
خب من اون روز خیلی جزئیات رو ننوشتم، چون هم حوصله ی شما سر می رفت، هم خودم یه سری چیزاش دیگه به خاطر مرور زمان یادم رفته بود.
ولی خب الان چیزایی که یادم مونده برای خونه خریدن رو بقیه شو بهتون میگم که یه کمی به اطلاعاتتون اضافه بشه و اگه خواستین بیاین آلمان خونه بخرین، بدونین چطوریه.
چون الان که شروع کرده ام، دقیقا نمی دونم چیا رو قراره بنویسم () احتمالا نوشته ام تکه تکه و پراکنده باشه.
قبل از اینکه بخواین قرارداد رو امضا کنین، دفتر ثبت، براتون یه پیش قرارداد با ایمیل می فرسته تا بخونین. یعنی همون چیزی که قراره امضا کنین رو مثلا یه هفته قبل ترش بهتون میدن که شما اگر نکته ای چیزی دارین که می خواین اضافه بشه یا گفته بشه، بگین. این قرارداد رو برای همه ی طرفین می فرستن.
مثلا ما اونو خوندیم و توش به جای 225 متر زمینی که قبلا نوشته بود، نوشته بود 223 متر زمین. منم زنگ زدم و به اون خانم بنگاهی گفتم که لطفا اینو درست کنین.
البته؛ با توجه به اینکه زمین الان به صورت یه تکه است و باید افراز بشه، ظاهرا این عدد فعلا فرضی هست و دقیقش بعدا اندازه گیری میشه.
حالا فعلا بقیه ی چیزا رو توضیح بدم، به این متراژ زمین برمی گردم.
داشتم در مورد دفتر ثبت اسناد میگفتم.
بعد از خوندن اون پیش قرارداد و اصلاح اون قسمت هایی که می خواستیم، قرار شد بریم دفتر ثبت و قرارداد رو امضا کنیم.
اونجا اون خانمی که اومد، قرارداد رو از ب بسم الله تااااا نون پایان، بلند برای همه می خوند. یعنی اول کارت شناسایی هامونو چک کرد که درست باشه. بعد قرارداد رو برامون خوند که بدونیم چیو امضا می کنیم.
واقعا هم از ب بسم الله خوند تا نون پایان ها. یعنی مثلا این جوری می خوند: قرارداد خرید زمین به آدرس فلان. این قرارداد بین دختر معمولی متولد فلان و فلانی متولد فلان به عنوان خریدار و فلانی به تاریخ تولد فلان منعقد می گردد... .
هر جا هم که به نظرش خیلی قرارداد اصطلاح حقوقی داشت، برامون توضیح میداد. آخه یه سری جاها مثلا گفته بود فلان چیز طبق بند فلان، تبصره ی فلان عمل می شود.
آخرش هم باز گفت اگر سوالی دارین بگین و به سوالامون جواب داد و در نهایت همه امضا کردن.
ولی از اونجایی که یکی از طرفین نبود، به ما گفت که باید یه بار دیگه هم برای یه کار دیگه اش بیاین اینجا که گفتیم باشه دیگه؛ چاره ای نیست.
کلا هم خونه یا زمین خریدن خیلی مراحل مختلفی داره. همین که میری تو دفتر ثبت اسناد به نام می زنی، همه چی تموم نمیشه. هنوز باید درخواست بدی که از نظر شهرداری هم این زمین مال تو بشه. برای این کار لازمه که طرف بره همه ی چیزای زمینشو صاف کنه. یعنی اگر مثلا خود صاحب فعلی زمین، هنوز وام داره از بانکش بابت این زمین، باید اینا یه جوری صاف بشن تا بشه زمین به نام ما بشه. و این پروسه چند ماه طول می کشه.
اما از اونجایی که قرارداد زمین و خونه (برخلاف سایر قراردادهای توی آلمان) قابلیت برگشت نداره و شما نمی تونین فردای قرارداد بگین پشیمون شده این، عملا بعد از همین به نام زدن توی دفتر ثبت، می تونین خیالتونو راحت کنین که این زمین به شما داده میشه.
کلا هم مراحلش این طوریه معمولا که شما از بانک اکی می گیرین، بانک یه چیزی رو که بهش میگن Grundschuldbestellung (گروند شولد بِشتِلونگ) رو به شما میده، شما اونو روز به نام زدن با خودتون می برین و همون روز کار تموم میشه.
ولی مثلا واسه ی ما، بانک سخت گیر بود و می گفت باید اول زمین به نامتون بخوره تا من بهتون وام بدم. از اون طرف دفتر ثبت اسناد می گفت این گروند شولد بشتلونگ رو بده تا ما بهت یه نوبت بدیم که بیای به نام بزنی! خلاصه، بعد از کلی تلفن بازی، دفتر ثبت قبول کرد و ما رفتیم و به نام زدیم. بعد مدرکش رو برای بانک فرستادیم. بانک اون گروند شولد بشتلونگ رو بهمون داد و ما دوباره رفتیم دفتر ثبت اسناد و یه چیز دیگه رو امضا کردیم.
دفعه ی دوم هم مجددا خانمه تمام مدرکی که قرار بود امضا کنیم رو از ب بسم الله تا نون پایان خوند و در نهایت ما امضا کردیم.
اگر توی آلمان قصد زمین یا خونه خریدن دارین، من به شدت توصیه می کنم به دقت قرارداد رو بخونین. چون اون خوندن خانمه به درد شما نمی خوره. اون کارش همینه و این قرارداد براش تمپلته و عین یه ماشینی که داره می خونه، همه چی رو خیلی سریع می خونه، طوری که اصلا شما یه جاهایی جا می مونین که اصلا کجا رو داره می خونه. یعنی؛ یه لحظه حواستون پرت بشه، اون سه خط رد شده. نباید اونجا به معنی کلمه ها فکر کنین و اینکه الان اینی که خوند معنیش چی بود. باید خودتون از قبل خونده باشین و دقیق بدونین که چی منظورش چیه و سوالای شما چیه.
دیگه اینکه، مثلا توی قرارداد ما (که خانمه گفت تمپلته و همه همین جوریه) نوشته بود که این طوری نیست که بانک پول رو بده به ما و ما بدیم به صاحب فعلی زمین؛ بلکه، بانک مستقیم پول رو می ریزه برای صاحب زمین تا خیال فروشنده راحت باشه.
--
در مورد پرداخت هزینه ها، همون طور که گفتم تمام این کارهای اداری زمان بر هستن. مثلا برای پرداخت هزینه ی بنگاهی و دفتر ثبت اسناد، هنوز هیچ صورت حسابی دریافت نکرده ایم.
--
هزینه ی زمین رو هم قرار نیست بانک فرداش بریزه. وقتی کارهای اداریش انجام شد، بانک یه نامه می زنه به ما که ما می خوایم پول فلان شخص رو بریزیم. این برای اینه که ما حواسمون باشه که از کدوم ماه قراره ما وام دادن رو شروع کنیم.
--
اما برای پرداخت مالیات، خیلی سریع نامه اش میاد. ماشاءالله دولت در این زمینه خیلی سریع عمل می کنه و واسه پول گرفتن، سریع نامه اش براتون میاد .
توی هر نامه ای هم می نویسه که تا کی مهلت پرداخت دارین. مهلت پرداخت مالیات معمولا 4 هفته هست.
--
علاوه بر نامه هایی که شما منتظرشین، یه سری نامه ی دیگه هم براتون میاد که باید پرداخت کنین (که خودتونم نمی فهمین دقیقا بابت چی الان دارین پول میدین ) ولی مثلا برای ما یه نامه هم اومد که باید 25 یورو بدین واسه ی تاییدیه ی نمی دونم چی چی.
خلاصه، از این صورت حساب های غیرمنتظره میاد براتون و باید انتظارشم داشته باشین.
--
بانکی که ازش وام می گیرین، طبیعتا یه حسابی برای شما توی بانک خودش باز می کنه.
برای ما بانک نوشته بود که اون مبلغی که شما به عنوان سرمایه ی شخصی ادعا کرده این که دارین، باید قبل از پرداخت اولین هزینه توسط بانک، توی حساب باشه.
تو آلمان برای اینکه شما بخواین خونه بخرین، علاوه بر خونه، یه سری هزینه های جانبی هست که معمولا بین 10 تا 12 درصد قیمت خونه است. همیشه بانک ها انتظار دارن که شما این مبلغ رو توی حسابتون داشته باشین و اونا خود خونه رو فقط وامش رو بدن. یعنی مثلا اگر خونه ای که می خرین، 700 هزار یورو باشه، از شما انتظار میره که حدود 84 هزار تا توی حسابتون باشه.
و این مبلغ رو بانک انتظار داره که شما بهش اولا نشون بدین جزو مدارکی که موقع درخواستتون ارائه میدین و دوما واقعا بریزین به حسابی که توی اون بانک باز کرده این (یعنی این طوری نباشه که شما از کسی قرض کرده باشین و مدرک سازی کرده باشین و بعدم اون پول رو واقعا نداشته باشین).
اما شما اجازه دارین از این مبلغ همون هزینه های جانبی رو پرداخت کنین. یعن شما اول مثلا اون 84 هزار تا رو میریزین به حساب اون بانک. بعد از همون جا اون 6.5 درصد مالیات خونه رو انتقال وجه میدین. مشکلی نداره. بانک انتظار نداره که اون پول تا ابد تو حساب شما بمونه.
--
و اما اون قضیه ی مساحت زمین که گفتم.
اینو قبلا بهتون گفته بودم، ولی حالا باز دوباره میگم؛ شاید کسی یادش رفته باشه.
تو آلمان توی هر زمینی مشخصه که چه مدل خونه ای می تونه ساخته بشه و چند متر و دقیقا کجای زمین میشه خونه ساخته بشه. یعنی مثلا میگن کل زمین 400 متره، از این مقدار، شما حداکثر حق دارین توی یه مستطیل 10*12 خونه تون رو بنا کنین و جای اون مستطیل هم کاملا مشخصه. این طوری نیست که شما تعیین کنین که کجای زمینتون رو می خواین برای ساختن استفاده کنین.
علاوه بر این، اینکه آیا باید یه خونه ی تکی باشه یا از این خونه های قرینه ای (همینی که ما می سازیم) یا چیز دیگه هم مشخصه. حداکثر ارتفاع مجاز خونه هم مشخصه. حتی جهت شیب شیروونیتون هم ذکر میشه توی مجوزها. یعنی مثلا توی مجوز ساخت زمین نوشته "شبیه به همسایه ها" یعنی اگر تمام خونه های اون خیابون شیبشون در جهت شرقی-غربیه، شمام باید شیب شیروونیتون در جهت شرقی- غربی باشه ولی خب برای بعضی ها هم میگن جهت شیروونیت می تونه به دلخواه باشه.
حالا این زمینی که ما خریده ایم، الان توش یه خونه ی تکی هست. اما الان قراره اون خونه تخریب بشه و به جاش دو تا خونه ی قرینه ای ساخته بشه.
زمینمون هم چون کجه (کلا خیابون کجه)، یه چیزی تو مایه های ذوزنقه است (ولی فکر کنم از ذوزنقه هم بیشتر ضلع داشت!) و اینکه از کجا تا کجاش باید مال ما باشه و از کجا تا کجاش مال همسایه، هنوز مشخص نیست و حدودش فقط مشخصه.
ظاهرا باید یه اندازه گیری ای هنوز انجام بشه توسط یه شرکتی تا بهمون بگن که بالاخره دقیقا از کجا تا کجا مال ماست و زمین چطور باید افراز بشه.
حالا اون اول اون خانم بنگاهی به من گفت که اون کار زمانی انجام میشه که همسایه براتون پیدا بشه (چون نصف پولشو همسایه باید بده) ولی من دیروز زنگ زدم به شرکت سازنده؛ گفت نه، لازم نیست منتظر وایستین. کارتون که تموم شد، اونم انجام میشه.
حالا منظورش از اینکه کارتون تموم شد چی بود؟
اون اول، برای زمین یه پلن فرضی ای شرکت سازنده داره و میگه من همچین خونه ای رو با این مشخصات، با این قیمت و با این مواد و مصالح می سازم. اما داخل خونه رو معمولا میشه دیوارهاشو جا به جا کرد و پنجره هاشو کم و زیاد کرد و ... .
قرار شد بعد از اینکه قراردادها امضا شد، ما با معمارشون قرار بذاریم و پلن دقیق رو مشخص کنیم که اون رو بدیم برای درخواست مجوز ساخت.
ما هم بعد از دو بار دیدار حضوری و کلی ایمیل بازی، بالاخره موفق شدیم پلنمون رو با معمار نهایی کنیم.
اما خب فقط دیوارها رو جا به جا کردن مجانیه. برای سایر چیزها باید پول اضافه داد دیگه. مثلا پنجره ها رو ما گفتیم قدی کنن توی یه سری جاها که خب اینا هزینه هاش جداست. ولی فعلا خود طراحیه هزینه ی اضافه ای نداره. یعنی این قرارهایی که با معمار میذارین، جزو قراردادتون با شرکت سازنده است و لازم نیست به معماره پول جدا بدین.
--
بقیه شو باز یه بار دیگه میام می نویسم، زیاد میشه درستون اگه همه شو بنویسم .
بچه ها خیلی چیزا رو می خواستم تعریف کنم راجع به این قضیه ی خونه خریدن. اما خب دیگه از خیلی هاش باید فاکتور بگیرم الان و بعدا توی یه فرصت دیگه ای تعریف کنم.
بعد از کش و قوس های فراوان ما یه آگهی برای یه پروژه ای رو دیدیم و من زنگ زدم و قرار شد یه سری داکیومنت برای ما بفرسته و فرستاد. ولی اون چیزی که توی آگهی بود با اون چیزی که طرف فرستاده بود، دقیق یکی نبود. زنگ زدم و گفتم چرا این جوریه؟ گفت اونی که من برات فرستادم درسته و توی سایت یه سری چیزاش اتوماتیکه و نمیشه تغییرش داد.
مثلا تو سایت نوشته بود پول بنگاهی نداره، ولی تو ایمیل داشت ولی با یه مبلغ دیگه ای. اصلا کلا اطلاعاتش با هم نمی خوند.
بعد در نهایت ما میتینگ گذاشتیم و گفتیم می خوایم خونه رو.
قضیه از این قرار بود که ما باید اول قرارداد رو با شرکت سازنده امضا می کردیم، بعد با بنگاهی. چرا؟ چون توی آلمان یه مالیاتی هست که وقتی زمین یا خونه می خری باید پرداخت کنی و مبلغش برای ایالت ما 6.5 درصده (که خب اگه حساب کنین، مبلغش زیاد میشه دیگه با توجه به قیمت خونه ها) و طبیعیه که اگه شما یه زمین بخرین، خب نصف میشه تقریبا مبلغ براتون. یعنی به نفعتونه که زمین بخرین مثلا 6.5 درصد از 250 هزار یورو رو پرداخت کنین تا اینکه کل پروژه رو بگین ما خریده ایم و 6.5 درصد از 500 تومن رو (با فرض اینکه قیمت ساخت خونه بشه 250 تومن) پرداخت کنین.
حالا اینا این طوری کرده بودن که برای اینکه یه در رویی باشه که خریدار فقط 6.5 درصد از قیمت زمین رو پرداخت کنه، می گفتن ما زمین رو جدا می فروشیم و شرکت ایکس هم می سازدش. اما شما اجازه ندارین زمین رو بخرین، ولی برین با شرکت وای بسازینش. برای همین باید اول یه قرارداد امضا می کردی با شرکت ایکس که ما خونه ی آدرس فلان رو با شما می سازیم. بعد قرارداد امضا می کردی با فروشنده های زمین.
ما هم این کارو کردیم و قراردادو با شرکت ایکس امضا کردیم.
بعدش باید می رفتیم سراغ وام گرفتن. به همون پیرمرده گفتیم و اومد و برامون چند بار هم ایمیلی آفر فرستاد و تا حدی پیش رفتیم.
این وسط هم قیمت وام ها همیییین جوری داشت اضافه میشد روز به روز. واقعا منظورم روز به روزه ها، یعنی از چهار شنبه تا پنج شنبه، قیمت تغییر می کرد.
از اون طرف، بانک می گفت برای اینکه ما بهتون وام بدیم، باید قرارداد امضا شده ی زمینو بدین.
از اون ور بنگاهی محترم رفته بود مسافرت به مدت دو هفته و کسی هم جایگزینش نبود.
بانک هم خب تا یه حدی منتظر آدم میشه. نمیشه بگیم هی صبر کن تو همچین موقعیتی که.
یه سری مدارک هم بانک از ما خواست که من از شرکت ایکس گرفتم. باز بانک یه سری چیزای دیگه می خواست. یه سری هاشو شرکت ایکس می گفت باید از بنگاهی بگیری، اینا مربوط به زمینه.
یه سری مدارک هم با هم نمی خوند. این شرکت ایکس یه پلن خونه داشت که قرار بود چیو درست کنه و خونه قراره چند متر باشه، اون متراژی که نوشته بود، با اون متراژی که معمارشون در آورده بود یکی نبود.
بانک هم گیر داده بود که این مشکل داره. باز ما به شرکت ایکس گفتیم و اون گفت به معمارم میگم که درست کنه ولی الان مرخصیه. دوشنبه میاد.
دوشنبه معمار اومد و مثلا یه چیزیو درست کرد و آقاهه به من گفت درست شده و من براشون فرستادم.
در نهایت، بانک با همون به ما اکی داد ولی آقای شرکت ایکس به من دروغ گفته بود و درست نشده بود. در واقع، نوشته بود که متراژ خونه قراره 130 متر باشه ولی ما در نهایت فهمیدیم که خونه حداکثر حدود 119 متر میشه.
خلاصه، یه جاهاییشو خود شرکت ایکس زنگ می زد به اون خانم بنگاهیه که هماهنگ کنه و برامون مدارکو بگیره. بعد باز زنگ می زد به بانک و می گفت به ما وقت بدین و بعد زنگ می زد به اون پیرمرده (که واسط وام گرفتنمون بود) و خداییش خودش روزی شصت بار به این و اون زنگ می زد.
از اون طرف، معمولش اینه که بانک اول باید به شما وام رو بده و امضای قرارداد زمین منوط به بودن وامه وگرنه که میگن تو که پول نداری که می خوای زمین بخری.
آخرش، هی با این صحبت کن و به اون بگو، قرار شد بانک به ما یه تاییدیه بده که ما به اینا وام میدیم و ما با اون قرارداد امضا کنیم.
فروشنده های زمین هم دو نفر بودن، یه خواهر و برادر که الان فکر کنم شصت سالشون اینا بود و این خونه بهشون به ارث رسیده بود.
حالا شما حساب کنین چقدر آدم باید برای کارای ما هماهنگ می شدن: دو تا فروشنده، واسط گرفتن وام، خود بانک، شرکت سازنده، خانم بنگاهی و دفتر ثبت اسناد.
من فکر کنم توی یه بازه ای به طور متوسط روزی پنج شیش بار داشتم زنگ می زدم به این و اون که چی شد و فلان مدرکو چیکا رکردین و کی کی میره مسافرت و کی هست و ... .
در نهایت، روز امضای قرارداد، باز دیدیم یکی از فروشنده ها اومده!! بعد مرده میگه که خواهرم قرار بوده بیاد، گفته قطار نمی دونم نیومده و کنسل شده و چی. ولی خب ما فکر می کنیم که دروغ می گفت. چون اولا قطار جایگزین هست، دوما خب اگه دیرتر میومد، نهایتش باید دوشنبه اش کار ما رو راه مینداخت دیگه، نه دو هفته بعدش. حالا الان توضیح میدم.
در نهایت، ما با همون یه نفر قرارداد رو امضا کردیم. اما خانم دفتر ثبت اسناد گفت برای اینکه سند کامل بشه، باید اون یکی هم امضا کنه. هر وقت اون اومد و امضا کرد، بعد من قرارداد رو برای همه تون می فرستم و شما هم باید دوباره از ما یه نوبت بگیرین و بیاین یه چیز دیگه رو هم امضا کنین.
بعدتر، من باز از این بنگاهیه پرسیدم چی شد؟ گفت اون زنه قرار شده تو شهر خودش بره یه دفتر ثبت اسنادی و امضاشو ثبت کنه.
آخه برای اینکه مطمئن باشن که جعل و اینا اتفاق نمیفته، این جوری نبود که بگن خب سندو می فرستیم و طرف امضا کنه و پس بفرسته. باید خانمه می رفت یه دفتر ثبت اسناد رسمی و با ارائه ی مدرک شناساییش، یه امضایی می کرد تا امضاش تطبیق داده بشه با امضای کارت شناساییش و بعد اون دفتر ثبت اسناد اون مدرک رو به دفتر ثبت اسنادی که ما می خواستیم می فرستاد و اون وقت کار تموم میشد.
دوباره واسط واممون از ما پرسید چی شد؟ منم زنگ زدم به دفتر ثبت اسناد و گفتم آقا لطفا همونی که ما تا الان امضا کرده یمو فعلا بده.
بعد همونو برای واسط واممون فرستادم و گفتم والا فعلا همینو داریم. اونم مستقیم فرستاد برای بانک و بعد هم بهم گفت همین اکیه چون بالاخره به نامتون خورده زمین دیگه. بقیه اش رو هر وقت اون یکی هم امضا کرد، برام بفرست. گفتم باشه.
بعدم جواب بانک رو برامون فرستاد که گفته بود حدود 11 روز کاری طول می کشه تا ما قرارداد وام رو بفرستیم.
یعنی توی تمام این مدت، ما همچنان بدون قرارداد وام بودیم و از اون طرف، اینجا زمین و خونه، قراردادش قابل فسخ نیست که شما تا مثلا یه هفته بعدش بتونی بگی پشیمون شدم. امضا که کردی، دیگه باید از زیر سنگم شده، پولشو جور کنی.
من ولی به اون بنگاهیه لو ندادم که کار بانک پیش رفته. زنگ زدم و پرسیدم امضای اون یکی خانمه چی شد؟ گفت آره، اون رفته مسافرت :/!!!
گفتم خانم ما هنوز بانک بهمون وام نداده. یعنی چی رفته مسافرت؟!
گفت من سعی می کنم پیداش کنم و بگم که زودتر کار شما رو انجام بده.
در نهایت، یه هفته بعدترش، یعنی بعد از حدود دو هفته، بالاخره اون خانمه افتخار داد و رفت یه امضا کرد توی یه دفتر ثبت اسنادی توی شهرشون.
بانک هم بعد از اون 11 روز کاریش، بالاخره قرارداد رو برای ما فرستاد و ما امضا کردیم و پس فرستادیم.
حالا این وسط، فامیلی همسر عوض می شد و قرار بود همسر یازده آگوست بره کارت شناسایی جدیدشو بگیره.
ما هم به واسط واممون گفتیم الان رو کنیم که فامیلی همسر عوض شده یا بذاریم بره کارت شناساییشو بگیره بعد؟
گفت نه، هر وقت کارت شناسایی جدیدشو گرفت، برای من بفرستین. ما هم همین کارو کردیم.
ولی برای دفتر ثبت اسناد این جوری نبود - و درستش هم این بود. خانمه گفت از روزی که گواهی تایید فامیلی همسر شما اومده، همسر شما فامیلی جدیدشو داره و برای امضای نوبت دوم، گفت که با مدرک تاییدیه ی تغییر فامیلیش بیاد با فامیلی جدیدش امضا کنه.
دیگه همین کارو کردیم و بعد از حدود یکی دو ماه درگیر این پروسه بودن، همه ی قراردادها امضا شد.
بماند که این وسط این خانم بنگاهیه گیجی رو به حد اعلی رسونده بود. در حدی که مثلا به من یه بار ایمیل زد و گفت کارت های شناساییتونو بفرست؛ برای امضای قرارداد لازمه که من یه سری چیزا رو آماده کنم و منم فرستادم.
بعد یکی دو روز به قرارداد، دوباره تو واتس اپ زد که لطفا کارت های شناساییتونو بفرست. منم دیگه نگفتم آقا من قبلا فرستاده ام و فلان. انقدر که زنه گیج بود، گفتم الان باز اشتباهی میره کارت شناسایی یکی دیگه رو پرینت می زنه! براش فرستادم.
بعد که فرداش توی دفتر ثبت دیدیمش، گفت آره، من دیروز می خواستم اون پیامو به فروشنده بزنم، اشتباهی به شما زده ام؛ شما قبلا فرستاده بودین برام مدارکتونو!
خونه ای هم که خریدیم Doppelhaushälfte است یعنی نصف یه خونه ی دوتایی که به صورت قرینه ساخته میشه. اون یکی همسایه هم قرار بود یه ایرانی باشه - که پشیمون شد. یه بار من به این خانم بنگاهی پیام دادم تو واتس اپ و یه سوالی پرسیدیم، جواب داد سلام خانم فلانی (اسم اون یکی ایرانیه!) که یه چیزایی هم توش نوشته بود که معلوم بود اصلا قرار نبوده این پیامو به من بزنه.
یه بار هم من اون اوایل به خانمه گفتم اگه اون یکی نصفه رو بخوایم بخریم چقدر میشه که کلی عدد و رقم غلط غلوط به من گفت و بعدتر باز دوباره زنگ زدم و گفتم اینا که با آگهیتون یکی نیست و باز دوباره رفت حساب و کتاب کرد و یه چیز دیگه با ایمیل فرستاد.
اصلا به قدری این زنه گیج بود که ما تو هر مرحله ی کار استرس اینو داشتیم که الان یه چیزی کلا اشتباه از آب دربیاد.
حالا - خدا رو شکر- در نهایت زمینو خریدیم و حالا باید به فکر ساختش باشیم.
ولی می دونین مشکل چیه؟ مشکل اینه که این خونه ها باید با هم ساخته بشن چون به هم وصلن و برای اون یکی خونه هنوز هیچ قراردادی امضا نشده.
از طرفی، قرارداد ما با شرکت ایکس که الان ازش 2 ماه اینا میگذره، فقط اگر در عرض دوازده ماه از شروع این قرارداد ما ساخت خونه رو شروع کنیم، با قیمت های ثابتی که به ما داده خونه رو می سازه.
از طرف دیگه، الان یه خونه روی این زمین هست که باید تخریب بشه و اونم قراره ما نصف پولشو بدیم (کم هم نیست پولش، بیست هزار یورو) و نصفه ی دیگه شو اون یکی خریدار. یعنی اصلا راه نداره که ما بخوایم بگیم حالا شما ساخت خونه ی ما رو شروع کنین.
ما برای قسمت خودمون رو کاراشو انجام داده یم با معماره و صحبت کردیم و الان قراره درخواست ساختنشو برای شهرداری بفرستیم و منتظر اومدن تاییدیه اش بشیم. ولی خب تا اون یکی خونه هم همین مراحل رو طی نکنه، نمیشه ساخت رو شروع کرد.
خلاصه که الان دردسر زیاد داریم. خیلی خیلی محتاج دعای شما هستیم.
بقیه ی دردسراشو برای اینکه زیاد نشه، توی یه پست دیگه میگم.
حالا شما فعلا دعا کنین درست بشه و یه مشتری برای اون یکی خونه پیدا بشه تا بعدا ان شاءالله بیام و از مراحل ساختش بگم.