یه کم آلمانی


یه اصطلاحی هست که آلمانی ها خیلی سر کار تو روز جمعه استفاده می کنن و منم خیلی دوسش دارم، هم به خاطر خود اصطلاحش هم به خاطر محتواش .

اصطلاحش اینه:

 Das Wochenende steht vor der Tür (داس وُخِن اِنده اشتِت فُر دِ تور:The weekend stands at the door ) یعنی چیزی به آخر هفته نمونده یا ترجمه ی تحت اللفظیش آخر هفته پشت دره.

اینو واسه هر چیزی که نزدیک باشه هم می تونین به کار ببرین ها، مثلا بگین تا مسافرتم چیزی نمونده، تا کریسمس چیزی نمونده یا هر چیز دیگه ای ولی خب من تقریبا هر هفته اینو جمعه ها میشنوم.

مثلا از اشتفان می پرسم چطوری؟ میگه خیلی خوبم، چیزی تا آخر هفته نمونده :).


یه کم آلمانی


این دفعه یه اصطلاح ساده و دم دستی رو می خوام بگم ولی قبلش یه خاطره بگم.

یه بار تقریبا 9 10 سالم بود، یه سری از فامیلامون از مشهد اومده بودن. دخترشون از من دو سه سالی کوچیک تر بود. من و مامانم اینا و اون خانما و بچه هاشون، داشتیم تو خیابون می رفتیم که بریم یه جایی مثل مسجدی، چیزی (دقیق یادم نیست کجا).

یه جایی، یادم نیست آب جمع شده بود یا چی، دخترشون هی می رفت و آب می ریخت رو آدم. بعد من این کلمه رو توی گویش خودمون بلد بودم، ولی می دونستم که تهرانیش این نیست. رومم نمیشد همونو بگم، چون مطمئن بودم که کتابیش چیز دیگه ایه. خیلی هم رو اعصابم بود که بابا خب این کلمه کتابیش چیه؟ چند بار این کارو کرد دخترشون و آبا پاشید این ور اون ور.

یهو مامانش گفت نسیم، مامان بیا این ور، آبا "پیشَنگ می کنه". دیدم ئههه، این همون کلمه هه بود که من می خواستم بگم، بلد نبودم .

--

حالا اون روز پسرمونو برده بودیم یه جا که بازی کنه. یه استخر پلاستیکی گذاشته بودن که توش به عمق حدود ده سانت آب داشت. یه پسره خیلی هی پاهاشو اون تو شلپ و شلوپ می کرد و روی بقیه آب می ریخت.

با خودم گفتم الان می تونم بگم لطفا بقیه رو nass machen (ناس: خیس؛ ماخن: کردن) نکن ولی خداییش این "پیشنگ کردن" چی میشه به آلمانی؟

تو همین فکر بودم که یه پسره بهش گفت Bitte nicht die anderen nass spritzen.

فهمیدم "ناس اشپریتزِن" میشه همون "پیشنگ کردن" .



یه کم آلمانی


1) Wackeln (واکِلن): لغزیدن، لرزیدن.


2) Wackelzahn (واکل تسان): دندون لق. (Zahn (تسان) : دندون).


3) Wackelpudding (واکِل پودینگ): ژله.

--

اعتراف می کنم همه شو از پسرمون یاد گرفته ام . یه روز اومد گفت من کی واکل تسان دارم؟! گفتم واکل تسان دیگه چیه؟ میگه یعنی دندونم میفته! رفتم سرچ کردم، فهمیدم چیه. یه روز دیگه هم اومد گفت امروز واکل پودینگ داشتیم تو مهد!


یه کم آلمانی


1- Die Hütte brennt (دی هوته برِنت):

ترجمه ی تحت اللفظیش میشه "کلبه آتیش گرفت" ولی معنیش یعنی اگه اتفاق خیلی مهم و بدی افتاد.

مثلا من یه تسک مهم دارم که فقط من بلدم انجامش بدم. الانم می خوام برم مرخصی، به دوستام میگم من مرخصیم ولی تو خونه ام، اگه مورد اضطراری ای پیش اومد، روی من حساب کن/ من هستم/ بهم زنگ بزن. اونجا می تونم بگم Wenn die Hütte brennt (یعنی اگه کلبه آتیش گرفت/اگه مورد اضطراری ای پیش اومد).


2- Um (اوم):

اوم یه پیشونده که توی خیلی از فعل ها استفاده میشه و نمی دونم چرا من انقدر دوسش دارم! توی ذهن من همون طوری که U توی اوم، گرده و جهت حرکت رو داره عوض میکنه، یعنی دستتونو از یه طرف میارین پایین و دوباره می برین بالا، اوم هم مفهومو به همون شیوه عوض می کنه.

مثلا Bringen (برینگن) یعنی آوردن. Umbringen (اوم برینگن) یعنی کشتن/از دنیا بردن.

Laufen (لاوفِن) یعنی راه رفتن، Umlaufen (اوم لاوفن) یعنی دور زدن. مثلا به بچه می گین  Nicht mit dem Essen rumlaufen (نیشت میت دِم اِسِن روم لاوفِن): یعنی با خوردنی راه نیفت تو خونه دور بزن. (اینجا اینم اضافه کنم که اون "ر" اضافه که اولش می بینین به خطر اینه که rumlaufen مخفف herum laufen ه).

دیگه مثلا fahren یعنی رفتن (با ماشین یا قطار)/رانندگی کردن، Umfahren یعنی مسیر رو عوض کردن. یعنی مثلا شما دارین یه مسیری رو می رین، می بینین ترافیکه، umfahren می کنین و از یه مسیر دیگه می رین.

Benennen (بِنِنِن) یعنی نامیدن. Umbenennen (اوم بِنِنِن) -که توی کلیک راست کامپیوترتون می بینین اگه زبون کامپیوترتون آلمانی باشه- یعنی تغییر نام دادن.

Bauen (باوِن) یعنی ساختن، Umbauen (اوم باوِن) یعنی چیزی رو ساختارشو عوض کردن، حالا تو هر جایی که باشه. ممکنه شما یه خونه رو بکوبیدن و از نو بسازید، ممکنه یه چت بت رو یه قسمتیش رو مجبور بشین بالکل عوض کنین یا به قولی " اوم باوِن" کنین.

umarmen (او آرمِن) یعنی بغل کردن. فعل آرمِن نداریم البته. ولی خب آرم که مشخصه یعنی بازو و اوم آرمِن یعنی بازتونو دور کسی حلقه کنین.


یه کم آلمانی


 Kein Weltuntergang (کاین وِلت اونترگانگ):

ترجمه ی  تحت اللفظی انگلیسیش کنم میشه No world undergone!

معنیش میشه اتفاق بدی نیفتاده، دنیا به آخر نرسیده، اشکالی نداره.

مثلا سر یه مشکلی توی محل کارتون یه راه حلی رو ارائه میدین، میگین اگر تونستیم فلان کارو بکنیم که خوب، اگر هم نشد، Das ist kein Weltuntergang، یعنی اگر هم نشد، خیلی اتفاق بدی نیفتاده. یا مثلا شما یه کاری کردین که به نظر خودتون همه چی به هم ریخته  و خراب شده و استرس می گیرین، همکارتون بهتون میگه Das ist kein Weltuntergang.