از کتاب ها


کتاب دایی جان ناپلئون رو خوندم.

من خیلی نتونستم باهاش ارتباط برقرار کنم. برای من نمره اش شیش از ده بود.

شاید باید توی سن دیگه ای یا زمان دیگه ای می خوندم. نمی دونم. ولی چندان جذبم نکرد.

شخصیت دایی توی داستان - همونی که بهش میگن دایی جان ناپلئون- منو کاملا یاد دون کیشوت مینداخت؛ یه آدم متوهم که توی فکر و خیال خودش آدم بزرگیه و داره با دشمنا مبارزه می کنه. کلا، شخصیت هاش برام جذاب نبود. خیلی غیرواقعی به نظر می رسیدن. با هیچ کدومشون نمی تونستم ارتباط برقرار کنم.

احتمالا من آخرین کسی باشم که این کتابو خونده ام؛ فکر نمی کنم کسی باشه تو ایران که این کتابو نخونده باشه یا فیلمشو ندیده باشه. یادمه دوران دانشگاه وقتی کسی اسمشو میاورد، همه میشناختنش ولی برای من ناآشنا بود. ولی اگه نخوندینش و سلیقه تون به من شبیهه، چیز زیادی از دست ندادین . چیزی نیست که بخوام به کسی توصیه اش کنم.


نظرات 2 + ارسال نظر
سمیه یکشنبه 14 اردیبهشت 1404 ساعت 17:31

سلام ای بابا چرا من تو دوران کرونا دوباره خوندمش اونم پی دی اف تو اداره بعد به زور جلو خنده مو می گرفتم بعضی تیکه هاش واقعا خنده دار بودن و به نظر من خندیدن و خندودن کار خیلی سختیه به همین دلیل من از کتاب ها و فیلم هایی که حتی یه لبخند هم بتونن به لب ادم بیارن به شدت استقبال می کنم سوای ارزش هنری شون حالا نه مثل فیلم های رو پرده این روزا که واقعا دیگه شور مسخره گری دراوردنا دیگه در اون حدم نیستم

علیک سلام،
منم یه جاهاییشو خندیدم. نمیگم کتاب بدی بود. ولی من نتونستم خیلی باهاش ارتباط برقرار کم. یعنی؛ در اون حدی که انتظارم از وقت گذاشتن و خوندن ششصد هفتصد صفحه کتاب بود، لذت نبردم.
ولی خوشحالم که تو دوسش داشتی :).

کامشین یکشنبه 14 اردیبهشت 1404 ساعت 11:16

معمولی جان
دایی جان ناپلئون خیلی به متن اجتماعی ای که در آن نوشته شده، فهم از تاریخ و شرایطی که بازنمایی می کنه، و تجربه دیداری رونوشت تلویزیونی اش وابسته است. به خاطر همین به درد خاطره بازهای قدیمی می خوره که حداقل دهه پنجاه را تجربه کرده باشند. از نسل دهه شصت به بعد ارتباط با کتاب و سریال ضعیف می شه مگر خواننده کتاب یا بیننده سریالش با مطالعه از حال و هوای اون اجتماع و فرهنگ سردرآورده باشه. به عبارتی اون دورانی که داستان در آن اتفاق می افته در ذهن خواننده های جوان تر از دهه شصت وجود خارجی نداره. این البته نکته دردناکی است که نشون می دهد سریالها و فیلمهایی که بعد از انقلاب درباره دوران پهلوی ساخته شده کوچکترین شباهتی به واقعیت نداره و مخاطب نمی توانه با تجربه بصری بعد از انقلاب، حال و هوای واقعی سالهای 1320 تا 1350 را درک کنه. من در جمع آدم های سالخورده ای بودم که با یادآوری ماجراهای کتاب، خاطرات خودشون را واگویی می کردند و از شباهت متنی با خاطرات خودشون لذت می بردند. این باعث شد من هم وقتی کتاب را می خواندم به حال و هوای توصیف شده در آن به شکل روایتی نزدیک به واقعیت نگاه کنم و خواندن کتاب را تجربه بدی ندونم.
در مجموع رمان منحصر به فردی ( خوب یا بدش منظورم نیست) در ادبیات معاصر به حساب میاد و محبوبیتش تصادفی نیست.

ممنونم عزیزم از توضیحات کاملت :).
حدس می زدم که این طور باشه، همون طور که برای کتابای آبنبات نارگیلی و امثالهم آدم باید توی اون دوره زندگی کرده باشه و حتی از همون قشر هم باشه تا درکش کنه.
شاید اگه فیلمشو می دیدم، بیشتر دوسش داشتم، حداقل فضاسازیش ملموس ترش می کرد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد