درباره من
پروفایلمو هر از گاهی آپدیت می کنم. شمام هر از گاهی یه نگاه بهش بکنین. شاید چیزی تغییر کرده باشه :)
--
آدرس کانال تلگرامم اینه: mamoolii
--
وبلاگ قبلی من اینجاست: mamooli.persianblog.ir
به خاطر خرابی های مکرر پرشین بلاگ تصمیم گرفتم کوچ کنم :)
--
و اما من:
من یه دختر معمولی هستم که با همسرم توی یه شهر آلمان یه زندگی خیلی معمولی داریم. اولش دانشجویی اومدیم، الان اینجا کار می کنیم. اینجا میخوام همین روزای ساده ولی قشنگ زندگیمونو ثبت کنم. البته زندگی ما هم مثل همه ی زندگی ها فراز و نشیب های زیادی داشته و داره ولی داشتن این فراز و نشیب ها خودش معمولیه!----
22 اکتبر 2016 یکی از بهترین و قشنگ ترین اتفاقای زندگیمون رخ داد و پسرمون متولد شد.
----
۱۷ اکتبر ۲۰۱۸ هم بالاخره از تزم دفاع کردم:). تو فوریه ی ۲۰۱۹ بالاخره مدرکمو گرفتم و خلاص :).
----
اگر سوالی در مورد پذیرش توی آلمان داشتین، اول از همه لطفا به سایت اپلای ابرود دات ارگ مراجعه کنید. ----
اگه نتونستید جواب سوالاتونو بگیرین، من تا جایی که بتونم بهتون کمک می کنم، ولی ازتون خواهش می کنم، سوالاتون رو فقط و فقط توی پست "از من بپرسید"، بپرسید. در غیر این صورت، من نمی تونم جوابگوتون باشم. با کمال شرمندگی البته.----
وبلاگ قبلی یه سری پست های روزمره اش رمزداره. اگه رمز می خواین بگین. ----
اگه با من کار دارین، به این آدرس ایمیل بزنین:
mamooli_persianblog@yahoo.com
ادامه...
آمار : 1056217 بازدید
Powered by Blogsky
عناوین یادداشتها
-
ما و سیستم های ایرانی/غیره
سهشنبه 19 بهمن 1400 19:32
-
کار/غیره
پنجشنبه 14 بهمن 1400 20:43
-
از همه چی
سهشنبه 12 بهمن 1400 21:31
-
از کتاب ها/روزمره
یکشنبه 3 بهمن 1400 08:56
-
روزای شلوغ پلوغ
جمعه 1 بهمن 1400 23:36
-
برای همه ی خواننده هام و
پنجشنبه 30 دی 1400 17:32
-
از همه چی
چهارشنبه 29 دی 1400 19:55
-
یه کم آلمانی
شنبه 25 دی 1400 14:43
1) Wackeln (واکِلن): لغزیدن، لرزیدن. 2) Wackelzahn (واکل تسان): دندون لق. (Zahn (تسان) : دندون). 3) Wackelpudding (واکِل پودینگ): ژله. -- اعتراف می کنم همه شو از پسرمون یاد گرفته ام . یه روز اومد گفت من کی واکل تسان دارم؟! گفتم واکل تسان دیگه چیه؟ میگه یعنی دندونم میفته! رفتم سرچ کردم، فهمیدم چیه. یه روز دیگه هم اومد...
-
موسسات خیریه/مهمونی گذشته
پنجشنبه 23 دی 1400 21:28
-
واکسن و چیزای دیگه
سهشنبه 21 دی 1400 21:42
-
پراکنده
پنجشنبه 16 دی 1400 21:35
-
روزمره/مهمونی/
شنبه 11 دی 1400 14:23
-
دوست جدید
سهشنبه 7 دی 1400 14:18
-
پراکنده
جمعه 3 دی 1400 20:35
-
پراکنده
یکشنبه 28 آذر 1400 20:00
-
کار
جمعه 26 آذر 1400 18:18
-
از همه چی
پنجشنبه 25 آذر 1400 16:53
-
درخت کریسمس
یکشنبه 21 آذر 1400 18:22
-
روزمره
جمعه 19 آذر 1400 20:23
-
لگو/نقاشی
دوشنبه 15 آذر 1400 18:14
-
بابانوئل
شنبه 13 آذر 1400 15:47
-
بچه داری در آلمان
شنبه 13 آذر 1400 15:47
-
از همه چی
پنجشنبه 11 آذر 1400 18:32
-
روزمره
جمعه 5 آذر 1400 09:17
-
توفیق اجباری
سهشنبه 2 آذر 1400 15:09
-
مهمونی/روزمره
یکشنبه 30 آبان 1400 21:49
-
یه کم آلمانی
پنجشنبه 27 آبان 1400 12:24
1- Die Hütte brennt (دی هوته برِنت): ترجمه ی تحت اللفظیش میشه "کلبه آتیش گرفت" ولی معنیش یعنی اگه اتفاق خیلی مهم و بدی افتاد. مثلا من یه تسک مهم دارم که فقط من بلدم انجامش بدم. الانم می خوام برم مرخصی، به دوستام میگم من مرخصیم ولی تو خونه ام، اگه مورد اضطراری ای پیش اومد، روی من حساب کن/ من هستم/ بهم زنگ...
-
کار/روزمره
پنجشنبه 27 آبان 1400 12:00
-
از کتاب ها
سهشنبه 25 آبان 1400 16:43
کتاب ما دروغگو بودیم رو تموم کردم. کتاب خوبی بود از نظر محتواش و موضوعش ولی باز من یه ترجمه ی مزخرف ازش داشتم متاسفانه . مثلا نمونه هایی از ترجمه اش که به نظر من خیلی بی سر و ته بود اینا بود: *"مرین، حتی نمی توانم بگویم ببخشید، حتی یک کلمه ی اسکرابل پیدا نمی شود برای این که بگویم چقدر احساس بدی دارم." (نمی...
-
آلمان به عنوان یه جای دیدنی
سهشنبه 25 آبان 1400 16:43